کتاب ره یافتگان

کتاب الکترونیکی «ره‌یافتگان» نوشتهٔ رسول فریدی اثری است که نشر قرآن فجر آن را منتشر کرده است. این کتاب با رویکردی ناداستانی و آموزشی، به موضوع امر به معروف و نهی از منکر می‌پردازد و تلاش می‌کند با روایت داستان‌هایی از زندگی ائمه، علما، شهدا و مردم عادی، اهمیت و شیوه‌های این دو فریضه را به‌ویژه به‌صورت غیرمستقیم نشان دهد. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب ره یافتگان

«ره‌یافتگان» مجموعه‌ای از داستان‌ها و روایت‌های واقعی و تاریخی است که به موضوع امر به معروف و نهی از منکر در فرهنگ اسلامی می‌پردازد. این کتاب در قالب ناداستان و با ساختاری روایی، ابتدا به تعریف، جایگاه و شرایط وجوب این دو فریضه در اسلام می‌پردازد و سپس با نقل نمونه‌هایی از سیرهٔ اهل بیت، علما، شهدا و مردم عادی، مصادیق عملی و شیوه‌های غیرمستقیم اجرای آن را به تصویر می‌کشد. نویسنده، رسول فریدی، با گردآوری این داستان‌ها تلاش کرده است تا نشان دهد که امر به معروف و نهی از منکر تنها محدود به تذکر مستقیم نیست، بلکه می‌تواند با رفتار، گفتار و حتی هدیه‌دادن کتاب یا نوار، تأثیرگذار باشد. کتاب با زبانی ساده و روایت‌هایی کوتاه، برای مخاطبانی با دغدغه‌های دینی و اجتماعی نوشته شده و تلاش دارد اهمیت این دو اصل را در پویایی و سلامت جامعه اسلامی برجسته کند. ساختار کتاب به‌گونه‌ای است که هر داستان، نکته‌ای اخلاقی یا تربیتی را به‌صورت غیرمستقیم به خواننده منتقل می‌کند و در پایان هر روایت، نکتهٔ قابل استفاده‌ای از آن استخراج شده است.

خلاصه داستان ره یافتگان

کتاب «ره‌یافتگان» با مقدمه‌ای دربارهٔ اهمیت امر به معروف و نهی از منکر آغاز می‌شود و توضیح می‌دهد که این دو اصل، نه‌تنها وظیفه‌ای فردی بلکه مسئولیتی اجتماعی برای هر مسلمان به‌شمار می‌آید. نویسنده ابتدا به تعریف مفاهیم معروف و منکر می‌پردازد و جایگاه این دو فریضه را در پایداری جامعه اسلامی و حفظ ارزش‌های دینی شرح می‌دهد. سپس مراحل و شرایط وجوب امر به معروف و نهی از منکر را بیان می‌کند؛ از مرحلهٔ قلبی و زبانی تا مرحلهٔ عملی، و تأکید می‌کند که برخورد عملی بیشتر بر عهدهٔ مسئولان جامعه است. در ادامه، بخش عمدهٔ کتاب به روایت داستان‌هایی اختصاص یافته که هر یک نمونه‌ای از اجرای غیرمستقیم امر به معروف و نهی از منکر را نشان می‌دهد. این داستان‌ها از زندگی پیامبر اسلام، امامان شیعه، علما، شهدا و حتی مردم عادی انتخاب شده‌اند. برای مثال، داستانی از پیامبر اسلام نقل می‌شود که با تکرار جمله‌ای کوتاه، فردی را به تلاش و خوداتکایی تشویق می‌کند یا روایتی از امام موسی بن جعفر که با یک جملهٔ کنایه‌آمیز، بشر حافی را از مسیر نادرست بازمی‌گرداند. همچنین نمونه‌هایی از برخوردهای مهربانانه و غیرمستقیم علما با افراد خطاکار، مانند دعوت به مهمانی یا گفت‌وگو، آورده شده است. در بخش‌هایی از کتاب، داستان‌هایی از شهدا و جوانان معاصر نیز نقل شده که با رفتار و منش خود، دیگران را به سمت کارهای نیک و دوری از منکر هدایت کرده‌اند. نویسنده تأکید دارد که روش‌های غیرمستقیم، مانند هدیه‌دادن کتاب، رفتار مهربانانه یا حتی نوشتن جملات الهام‌بخش در مراسم‌ها، می‌تواند تأثیر عمیقی بر افراد داشته باشد. در پایان هر داستان، نکته‌ای اخلاقی یا تربیتی به‌عنوان جمع‌بندی ارائه شده است تا پیام اصلی روایت برای خواننده روشن‌تر شود.

چرا باید کتاب ره یافتگان را بخوانیم؟

این کتاب با گردآوری داستان‌هایی متنوع از زندگی شخصیت‌های دینی و اجتماعی، نشان می‌دهد که امر به معروف و نهی از منکر می‌تواند با روش‌هایی غیرمستقیم و انسانی انجام شود. مطالعهٔ «ره‌یافتگان» فرصتی است برای آشنایی با شیوه‌های مؤثر و کاربردی در ترویج ارزش‌های اخلاقی و اجتماعی، بدون آنکه به تقابل یا تنش منجر شود. روایت‌های کتاب، الهام‌بخش رفتارهای مسئولانه و مهربانانه در مواجهه با خطاهای دیگران است و به خواننده کمک می‌کند تا نقش خود را در اصلاح جامعه بهتر درک کند.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

مطالعهٔ این کتاب برای علاقه‌مندان به موضوعات دینی، اخلاقی و تربیتی، به‌ویژه کسانی که دغدغهٔ اصلاح فردی و اجتماعی دارند، مفید است. همچنین برای مربیان، معلمان، فعالان فرهنگی و والدینی که به دنبال راه‌هایی برای تأثیرگذاری مثبت بر اطرافیان خود هستند، پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب ره یافتگان

«به گذشته پرمشقت خویش می‌اندیشید. به یادش می‌افتاد که چه روزهای تلخ و پرمرارتی را پشت سر گذاشته است؛ روزهایی که حتی قادر نبود قوت روزانه زن و کودکان معصومش را فراهم نماید. با خود فکر می‌کرد که چگونه یک جمله کوتاه - فقط یک جمله - که در سه نوبت پردهٔ گوشش را نواخت، به روحش نیرو داد و مسیر زندگانیش را عوض کرد و او و خانواده‌اش را از فقر و نکبتی که گرفتار آن بودند نجات داد. او یکی از صحابهٔ رسول اکرم بود. فقر و تنگدستی بر او چیره شده بود. به پیشنهاد زنش تصمیم گرفت برود و وضع خود را برای رسول اکرم شرح دهد و از آن حضرت استمداد مالی کند. با همین نیت رفت، ولی قبل از آنکه حاجت خود را بگوید این جمله از زبان رسول اکرم به گوشش خورد: «هرکس از ما کمکی بخواهد ما به او کمک می‌کنیم. ولی اگر کسی بی‌نیازی بورزد و دست حاجت پیش مخلوقی دراز نکند، خداوند او را بی‌نیاز می‌کند.»