کتاب پایان ما

کتاب الکترونیکی «پایان ما» سرودهٔ تینا سهرابی و با ویراستاری حمیدرضا رضوانی‌اول، توسط نشر آرسس منتشر شده است. این مجموعه شعر در ۵۲ صفحه، به شعر فارسی معاصر می‌پردازد و مضامینی چون عشق، جدایی، خاطره و دلتنگی را در قالبی احساسی و شخصی روایت می‌کند. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب پایان ما

«پایان ما» مجموعه‌ای از شعرهای معاصر فارسی است که در قالب سپید و آزاد سروده شده‌اند. تینا سهرابی در این کتاب، تجربه‌های عاطفی و زیستهٔ خود را با زبانی صمیمانه و بی‌واسطه بیان کرده است. فضای کلی کتاب، حول محور رابطه‌ای عاشقانه و فرازونشیب‌های آن می‌چرخد؛ از لحظات شیرین و پرامید تا تلخی جدایی و دلتنگی. این اثر در قالب ناداستانی شاعرانه، با رویکردی شخصی و روایی، احساسات و دغدغه‌های نسل امروز را بازتاب می‌دهد. ساختار کتاب به‌گونه‌ای است که هر شعر، روایتی مستقل اما مرتبط با کلیت فضای عاطفی کتاب دارد. «پایان ما» در سال ۱۴۰۴ منتشر شده و در آن، شاعر تلاش کرده است تا با واژه‌ها، لحظات گذرا و خاطرات ماندگار را ثبت کند.

چرا باید کتاب پایان ما را بخوانیم؟

این کتاب با تمرکز بر احساسات انسانی و تجربه‌های عاطفی، فرصتی برای همدلی با لحظات عاشقانه و تلخ زندگی فراهم می‌کند. شعرهای تینا سهرابی در «پایان ما» به دغدغه‌هایی می‌پردازند که بسیاری از افراد در روابط خود تجربه کرده‌اند؛ از امید و شوق تا جدایی و دلتنگی. خواندن این مجموعه می‌تواند به مخاطب کمک کند تا احساسات خود را بهتر بشناسد و درک عمیق‌تری از پیچیدگی‌های روابط انسانی به دست آورد. همچنین، زبان شاعرانه و تصاویر احساسی کتاب، فضایی برای تأمل و بازاندیشی دربارهٔ عشق و خاطره ایجاد می‌کند.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این مجموعه شعر برای علاقه‌مندان به شعر معاصر فارسی، کسانی که تجربه‌های عاطفی و عاشقانه را پشت سر گذاشته‌اند یا درگیر آن هستند، و افرادی که به دنبال بازتاب احساسات شخصی و روابط انسانی در ادبیات هستند، مناسب است.

بخشی از کتاب پایان ما

«یادم است درست شب یىکه کمرنگ‌های توخالی را با راه های منظعشان برای اولین بار در دس گرفته بودم؛ اتفاق افتاد! بانء ای برای ثبت کردن آن شب زببا بر ریم سوسوی ستا رگان؛ دلیلی برای منظ مگردن کلم هایی باسر چشم ای بز رگ از سوی قلبم بود. ررروی پشمت بام خانه ی امیه‌مان تورابه جایت سپردم و غرقی شدیم در شب پر هیاهوی ستارگان سح مم و آحنل یک هارمونی زیبایی به پرواز ستا رگان میبخشید کب یکمان برای ما ه مکم معنی نداشت ه همین منوا ل گذ رکردیم از ساعت ها. .۰ و همین چیزهای ناچیز برایم یی از بم بادماندنی تریر ها از توشدا