کتاب پرنده های بی بال پروانه (صدیقه) حیدری + دانلود نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب پرنده های بی بال

کتاب پرنده های بی بال

دسته‌بندی:
امتیازبدون نظر

معرفی کتاب پرنده های بی بال

کتاب الکترونیکی «پرنده‌های بی‌بال» نوشتهٔ پروانه (صدیقه) حیدری را نشر حامیان منتشر کرده است. این اثر در قالب داستانی بلند، زندگی نوجوانی به نام «هانیه» را روایت می‌کند که با جابه‌جایی‌های خانوادگی، دوستی‌ها، دلتنگی‌ها و تحولات اجتماعی و سیاسی دهه ۶۰ ایران روبه‌رو می‌شود. فضای مدرسه، خانواده و جامعه در این کتاب به‌تصویر کشیده شده و دغدغه‌های نوجوانان آن دوران را بازتاب می‌دهد. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب پرنده های بی بال

«پرنده‌های بی‌بال» اثری داستانی است که با محوریت زندگی نوجوانان، به‌ویژه دختران، در بستر تحولات اجتماعی و خانوادگی دهه ۶۰ ایران شکل گرفته است. پروانه (صدیقه) حیدری در این کتاب، با نگاهی به روابط دوستانه، فضای مدرسه و خانواده، و همچنین تأثیرات جنگ و مهاجرت، تصویری از فرازونشیب‌های زندگی نوجوانان ارائه داده است. روایت کتاب از زبان سوم شخص و با تمرکز بر شخصیت «هانیه» پیش می‌رود. ساختار داستان خطی است و وقایع به‌تدریج از دوران مدرسه تا مهاجرت و تجربه‌های جدید شخصیت‌ها را دربرمی‌گیرد. این کتاب با پرداختن به موضوعاتی چون دوستی، جدایی، دلتنگی، بلوغ و مواجهه با بحران‌های اجتماعی، تلاش کرده است تصویری ملموس از زیست نوجوانان آن دوران ارائه دهد. قالب داستانی و روایت جزئی‌نگرانه، مخاطب را با فضای احساسی و اجتماعی شخصیت‌ها همراه می‌کند.

خلاصه داستان پرنده های بی بال

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! داستان «پرنده‌های بی‌بال» با روزهای پایانی امتحانات مدرسه آغاز می‌شود؛ جایی که «هانیه» و دوستانش با حسرت و دلهره به جدایی از یکدیگر فکر می‌کنند. فضای مدرسه، شوخی‌ها، عکس‌های یادگاری و دغدغه‌های نوجوانانه، حال‌وهوای آغازین داستان را شکل می‌دهد. با پایان امتحانات، هرکدام از دوستان هانیه به‌نوعی با تغییرات زندگی روبه‌رو می‌شوند؛ برخی ازدواج می‌کنند، برخی به شهرهای دیگر می‌روند و برخی درگیر دغدغه‌های خانوادگی می‌شوند. خانوادهٔ هانیه به‌دلیل مأموریت پدرش به بوشهر نقل مکان می‌کنند. این جابه‌جایی برای هانیه، که وابستگی عمیقی به دوستان و محیط قبلی دارد، دشوار است. او در محیط جدید با چالش‌های تازه‌ای روبه‌رو می‌شود؛ از آشنایی با همسایه‌ها و دوستان جدید تا سازگاری با آب‌وهوا و فرهنگ متفاوت. با گذر زمان، هانیه به‌تدریج با محیط جدید خو می‌گیرد اما دلتنگی برای دوستان قدیمی همواره همراه اوست. جنگ ایران و عراق، فضای داستان را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. خانوادهٔ هانیه ناچار به ترک بوشهر و بازگشت به تهران می‌شوند. در این میان، بمباران‌ها، اضطراب‌ها و از دست دادن عزیزان، تجربه‌های تلخ و عمیقی را برای شخصیت‌ها رقم می‌زند. روایت داستان، پیوندهای دوستی، امید به دیدار دوباره و تلاش برای سازگاری با شرایط جدید را در بستر تحولات اجتماعی و خانوادگی دنبال می‌کند. پایان داستان، بر امید و پیوندهای انسانی تأکید دارد، بی‌آنکه سرنوشت نهایی شخصیت‌ها را به‌طور کامل افشا کند.

چرا باید کتاب پرنده های بی بال را بخوانیم؟

این کتاب با روایت صمیمی و جزئی‌نگرانه، تجربه‌های نوجوانی را در بستر تحولات اجتماعی و خانوادگی به تصویر کشیده است. «پرنده‌های بی‌بال» به دغدغه‌هایی چون جدایی، دلتنگی، بلوغ، مهاجرت و تأثیر جنگ بر زندگی نوجوانان می‌پردازد و تصویری ملموس از زیست دختران نوجوان در دهه ۶۰ ارائه می‌دهد. خواندن این اثر، فرصتی برای هم‌دلی با نسل نوجوان آن دوران و درک فرازونشیب‌های زندگی‌شان فراهم می‌کند. همچنین، کتاب به اهمیت دوستی، خانواده و امید در مواجهه با بحران‌ها اشاره دارد و می‌تواند برای مخاطبانی که به داستان‌های اجتماعی و خانوادگی علاقه‌مندند، تجربه‌ای تأمل‌برانگیز باشد.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

مطالعهٔ این کتاب برای نوجوانان، جوانان و بزرگسالانی که به داستان‌های اجتماعی، خانوادگی و روایت‌های مربوط به دوران جنگ علاقه دارند، مناسب است. همچنین، کسانی که دغدغه مهاجرت، جدایی از دوستان یا تجربه‌های بلوغ و تغییرات اجتماعی را داشته‌اند، می‌توانند با فضای کتاب ارتباط برقرار کنند.

بخشی از کتاب پرنده های بی بال

«درتمام مدتی که توجهش به ورقه امتحانش بود اصلاً متوجه سکوت و خاموشی سالن نبود، سوال ۲ خر را که جواب داد، نفس آسوده‌ای کشید. همین که سرش را از روی ورقه‌اش بلند کرد و تکیه‌اش را به صندلی داد. سکوت سالن توجهش را جلب کرد. همه سرها پایین بود و از هیچ کس صدایی نمی‌آمد. فقط صدای جابجایی ورقه‌ها و گهگاهی پچ پچ مراقب‌ها به گوش می‌رسید. به این فکر کرد امروز آخرین روز امتحان بعد از آن تعطیلات تابستانی شروع می‌شود و تا سال جدید تحصیلی، روزهای زیادی باید طی شود تا دوباره با دوستانش دور هم جمع بشوند. البته اگر تو یک مدرسه باشند. آخرین نگاه را به ورقٌ پیش رویش انداخت و سوال‌ها را از نظر گذراند تا مبادا سژالی را از قلم انداخته باشد. وقتی از درستی جواب‌ها و کامل بودن آن مطمئن شد. نفس راحتی کشید و از جایش بلند شد. به انتهای سالن نگاهی انداخت. همه حواسشان به ورقه‌شان بود. نرم نرمک به طرف انتهای سالن به راه افتاد. این کار او باعث شد جنب و جوشی در بچه‌ها به وجود بياید و سرهایشان را از روی ورقه‌ها بالا آورده و او را نگاه کنند. همان‌طور که از کنارشان می‌گذشت با لبخند، نگاه آنها را جواب داده به طرف خانم کریمی به راه افتاد. وقتی خانم کریمی آو را مقابل خودش دید لبخند دلنشینی تحویلش داد و گفت: طبق معمول اولین نفری هستی که ورقه‌ات را می‌دهی. درحالی که لبخندش را با لبخندی متقابل پاسخ می‌داد ورقه‌اش را به دستش داد و از زحماتش تشکر کرد. از آنجایی که سکوت سالن را باید رعایت می کردند، خیلی آرام از او خداحافظی کرد و به طرف حیاط به راه افتاد. وقتی قدم به حیاط گذاشت. آفتاب داغ صحن حیاط را پوشانده بود و هیچ جنبنده‌ای توی این گرما دیده نمی‌شد. حیاط را سکوتی وهم‌انگیز دربرگرفته بوده اما از ته دل یک‌طور خاصی سکوتش را دوست داشت. او را با خود به گذشته می‌برد. با نگاه کردن به هر گوشه آن, یاد خاطره‌ای دور می‌افتاد. برای مرور خاطرات به اطراف نظری انداخت و همه‌جا را خوب و با دقت کاوید هر گوشه از حیاط چیزی را به یادش می‌آورد.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۰۰۱٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۱۷۹ صفحه

حجم

۱۰۰۱٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۱۷۹ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
تومان