کتاب امید اولین اساس هستی

کتاب الکترونیکی «امید اولین اساس هستی» نوشتهٔ فاطیما زکیان وردی اثری است که نشر قریحه آن را منتشر کرده است. این کتاب در قالب داستانی برای نوجوانان نوشته شده و با نگاهی به زندگی درختان و ارتباط آن‌ها با انسان‌ها، مفاهیمی چون امید، زندگی، و پیوند با طبیعت را روایت می‌کند. نویسنده با بهره‌گیری از عناصر طبیعت و شخصیت‌بخشی به درختان و حیوانات، داستانی آموزنده و تأمل‌برانگیز را برای مخاطبان جوان خود خلق کرده است. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب امید اولین اساس هستی

«امید اولین اساس هستی» اثری داستانی است که در قالب روایتی نمادین و شاعرانه، زندگی و سرنوشت درختان را به تصویر می‌کشد. این کتاب با محوریت یک درخت سیب و دشت اطراف آن، به موضوعاتی چون نابودی طبیعت، قطع درختان و تأثیر انسان بر محیط زیست می‌پردازد. فاطیما زکیان وردی در این داستان، با شخصیت‌بخشی به عناصر طبیعی مانند درختان، پرندگان و حتی کتاب، تلاش کرده است تا مفاهیمی چون امید، تولد دوباره و پیوستگی زندگی را به مخاطب منتقل کند. ساختار کتاب به‌گونه‌ای است که وقایع از زاویهٔ دید موجودات دشت روایت می‌شود و با زبانی ساده و توصیفی، نوجوانان را با دغدغه‌های محیط زیستی و ارزش‌های انسانی آشنا می‌کند. این اثر در دستهٔ داستان‌های نوجوانان قرار می‌گیرد و با بهره‌گیری از عناصر خیال و واقعیت، مخاطب را به تأمل دربارهٔ نقش خود در حفظ طبیعت دعوت می‌کند.

خلاصه کتاب امید اولین اساس هستی

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! داستان با توصیف دشت و زندگی آرام درختان و حیوانات آغاز می‌شود. درخت سیب کهنسال، محور اصلی روایت است و در کنار دیگر ساکنان دشت، روزگار را با امید و آرامش سپری می‌کند. ناگهان خبر می‌رسد که انسان‌ها قصد دارند درختان دشت را برای ساخت کارخانه‌های نجاری و کاغذسازی قطع کنند. این خبر، ترس و نگرانی را میان ساکنان دشت می‌پراکند. با این حال، درخت سیب با توکل و امید، دیگران را به آرامش دعوت می‌کند. در نیمه‌شب، ماشین‌های انسان‌ها وارد دشت می‌شوند و درختان یکی پس از دیگری قطع می‌شوند. درخت سیب نیز از این سرنوشت در امان نمی‌ماند و پس از قطع‌شدن، تنها کنده‌ای از او باقی می‌ماند. با گذر زمان، از زخم‌های این کنده، جوانه‌ای نو می‌روید و زندگی دوباره در دشت جریان می‌یابد. این جوانه، نماد امید و تولد دوباره است. در ادامه، بخشی از چوب درختان به کارخانهٔ کاغذسازی برده می‌شود و سرانجام یکی از فرزندان درخت سیب به شکل کتابی در دست دختری پرجنب‌وجوش بازمی‌گردد. این کتاب با کندهٔ درخت سخن می‌گوید و از سرنوشت خود و دیگران روایت می‌کند؛ اینکه چگونه با تبدیل‌شدن به کتاب، پنجره‌ای به‌سوی زندگی و امید برای انسان‌ها شده‌اند. داستان با بازگشت نشاط به دشت و پیوند دوبارهٔ طبیعت و انسان پایان می‌یابد، بی‌آنکه پایان قطعی سرنوشت شخصیت‌ها را افشا کند.

چرا باید کتاب امید اولین اساس هستی را بخوانیم؟

این کتاب با روایت داستانی نمادین و تأثیرگذار، به موضوعاتی چون امید، تولد دوباره و پیوند انسان با طبیعت می‌پردازد. «امید اولین اساس هستی» با شخصیت‌بخشی به درختان و عناصر طبیعی، مخاطب را به تأمل دربارهٔ نقش خود در حفظ محیط زیست و ارزش زندگی دعوت می‌کند. داستان، مفاهیم عمیقی مانند گذر از رنج، قدرت امید و امکان بازآفرینی را در قالب روایتی ساده و قابل لمس برای نوجوانان بیان کرده است. مطالعهٔ این اثر می‌تواند نگاه تازه‌ای به رابطهٔ انسان و طبیعت ایجاد کند و اهمیت امید را در مواجهه با دشواری‌ها نشان دهد.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای نوجوانان و جوانانی مناسب است که به داستان‌های نمادین و آموزنده علاقه دارند. همچنین برای کسانی که دغدغهٔ محیط زیست، حفظ طبیعت و ارزش‌های انسانی را دارند، مطالعهٔ این اثر پیشنهاد می‌شود. «امید اولین اساس هستی» می‌تواند برای معلمان و والدینی که به‌دنبال کتابی برای آموزش مفاهیم امید و مسئولیت‌پذیری به فرزندان خود هستند نیز مفید باشد.

بخشی از کتاب امید اولین اساس هستی

«درخت سیب هم با وقار و قامتی کشیده و تنومند، در میانه‌ی دشت و در سکوت که حکمفرما بود، خودنمایی می‌کرد. کمی آن طرف‌تر، برکه‌ایی بود، زلال و شفاف که مست رخ ماه شده بود و در دل خود عکس رخ او را نقاشی کرده بود. در گوشه‌ای دیگر از دشت، کرم‌های شب تاب مهمانی داشتند و مشغول رقصیدن روی چمن‌ها بودند. به فکر هیچ کس خطور نمی‌کرد که فردا شب چه اتفاقی خواهد افتاد. نمی‌دانستند که قرار است هرکدام در گوشه‌ابی آواره شوند. نیمه‌های شب سکوت شکسته شد، آب برکه متلاطم شد و مهمانی کرم‌های شبتاب به هم خورد، صدای ماشین‌های انسان‌های بی‌رحم گوش‌خراش بود. انسان‌های بی‌روحی که پول همه‌چیزشان شده بود، در معامله‌ایی خطیر، انسانیت خود را با پول معاوضه کرده بودند. از صبح زود شروع کردند به‌قطع کردن درخت‌های این حوالی، حالا هم در نیمه‌های شب باز هم طمع نگذاشته بود که دست از کار بکشند و سراغ درخت سیب چندین و چند ساله‌ی دشت آمده‌اند، دشت از هراس و وحشت پر شد.»