کتاب سکوت وال ها در فصل آوازه خوانی

معرفی کتاب سکوت وال ها در فصل آوازه خوانی

کتاب الکترونیکی «سکوت وال‌ها در فصل آوازه‌خوانی» نوشتهٔ نوشین آجوند و منتشرشده توسط نشر آوات، داستانی معاصر از ادبیات فارسی است که در ۴۴ صفحه روایت می‌شود. این اثر با محوریت خانواده، فقدان و جست‌وجوی هویت، به زندگی شخصیت‌هایی می‌پردازد که با غیبت و گم‌شدن یکی از اعضای خانواده‌شان روبه‌رو هستند. نسخه الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب سکوت وال ها در فصل آوازه خوانی

در «سکوت وال‌ها در فصل آوازه‌خوانی» با روایتی مواجه هستیم که در بستر زندگی شهری و خانوادگی شکل می‌گیرد. داستان حول محور لیلا و برادرش احد می‌چرخد؛ دو خواهر و برادری که پس از از دست دادن والدین، زیر سایهٔ حاج عمو و خاله صدیقه بزرگ می‌شوند. فضای داستان، ترکیبی از خاطرات کودکی، دغدغه‌های نوجوانی و اضطراب‌های بزرگسالی است. روایت با نگاهی به گذشته و حال، به تدریج لایه‌های پنهان روابط خانوادگی و تأثیر فقدان را آشکار می‌کند. این کتاب در دوره‌ای نوشته شده که دغدغه‌های هویتی، مهاجرت، و بحران‌های فردی در جامعه پررنگ است و نویسنده با زبانی ملموس، به سراغ سوژه‌هایی چون گم‌شدن، دلتنگی و امید به بازگشت می‌رود. در کنار روایت اصلی، اشاره‌هایی به زندگی روزمره، خاطرات مشترک و جزئیات روابط انسانی دیده می‌شود که فضای داستان را واقعی‌تر و ملموس‌تر می‌کند.

خلاصه کتاب سکوت وال ها در فصل آوازه خوانی

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! داستان با خاطرات لیلا از شب‌های کودکی و قصه‌خوانی‌های احد آغاز می‌شود. لیلا و احد پس از مرگ مادر و پدر، نزد حاج عمو و خاله صدیقه زندگی می‌کنند. احد که همیشه نیمه‌کاره کارها را رها می‌کند، سرانجام ناپدید می‌شود و خانواده در جست‌وجوی او به بیمارستان‌ها، گرم‌خانه‌ها و پزشکی قانونی سر می‌زنند. لیلا در این مسیر با سهراب، پسر حاج عمو، رابطه‌ای نزدیک دارد و خاطرات مشترکشان از کودکی تا بزرگسالی مرور می‌شود. در خلال جست‌وجوها، لیلا با واقعیت‌هایی دربارهٔ گذشتهٔ مادر و انگیزه‌های احد روبه‌رو می‌شود. روایت با رفت‌وآمد میان گذشته و حال، به تدریج ابعاد مختلف شخصیت‌ها و روابطشان را آشکار می‌کند. دغدغهٔ اصلی لیلا، یافتن برادر و فهمیدن حقیقت غیبت اوست؛ در حالی که زندگی روزمره و روابط خانوادگی همچنان جریان دارد و امید به بازگشت احد، سایه‌ای بر زندگی همه انداخته است.

چرا باید کتاب سکوت وال ها در فصل آوازه خوانی را خواند؟

این کتاب با روایت صمیمی و جزئی‌نگر، تجربهٔ مواجهه با فقدان، دلتنگی و جست‌وجوی هویت را به تصویر می‌کشد. پرداختن به روابط خانوادگی، خاطرات مشترک و تأثیر غیبت یک عضو خانواده، فرصتی برای همدلی با شخصیت‌ها و تأمل دربارهٔ معنای خانه و پیوندهای انسانی فراهم می‌کند. همچنین، روایت پیوستهٔ گذشته و حال، خواننده را به درک عمیق‌تری از تأثیر خاطرات و امید بر زندگی روزمره می‌رساند.

خواندن کتاب سکوت وال ها در فصل آوازه خوانی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای علاقه‌مندان به داستان‌های معاصر فارسی، کسانی که دغدغهٔ روابط خانوادگی، فقدان و جست‌وجوی هویت دارند و همچنین افرادی که به روایت‌های احساسی و شخصیت‌محور علاقه‌مندند، مناسب است.

بخشی از کتاب سکوت وال ها در فصل آوازه خوانی

«یکی از شب‌های نیمه‌گرم شهریورماه بود. من و احد روی پشت‌بام خانهٔ حاج عمو دراز کشیده بودیم. احد برایم قصه می‌خواند. او شش هفت سالی بزرگ‌تر از من بود. برای همین روان‌تر از من می‌توانست کتاب قصه‌ها را بخواند. آن شب برای چندمین بار قصهٔ اولدوز و کلاغ‌ها را خواند. من همیشه وقتی قصه به آزار و اذیت‌های زن‌بابا می‌رسید، برای اولدوز گریه‌ام می‌گرفت. اما به روی خودم نمی‌آوردم. در حالی که هر دو دستم را زیر سرم گذاشته بودم به آسمان نگاه می‌کردم و به ستاره‌ها. هر از گاهی هم لابلای رخت‌خواب خنک خود می‌خزیدم، روی آرنجم چرخی می‌زدم و به سمت احد برمی‌گشتم. اما او فقط و فقط کتاب می‌خواند. وقت‌هایی هم که خسته می‌شد، تنها برای چند لحظه سکوت می‌کرد و برای آنکه صفحه را گم نکند کتاب را همان طور باز روی سینه‌اش قرار می‌داد. همان شب بود که وقتی داشت خستگی‌اش را در می‌کرد چیز مهمی گفت: لیلا تو دلت می‌خواد تا همیشه خانهٔ حاج عمو بمونی؟ ما که جز حاج عمو کسی رو نداریم. آدم وقتی بزرگ می‌شه دیگه کسی رو نمی‌خواد. - یعنی از اینجا بذاریم بریم؟ - من که می‌رم. ته دلم لرزید. بنابراین فوری گفتم: - منم باهات می‌پام. دیگر چیزی نگفت. کتاب را از روی سینه‌اش برداشت و دوباره شروع به خواندن کرد.»