
کتاب روانشناسی مربی گری (کوچینگ)
معرفی کتاب روانشناسی مربی گری (کوچینگ)
کتاب روانشناسی مربی گری (کوچینگ) با عنوان اصلی Coaching psychology نوشتهٔ ویکی وی وانداویر و مایکل اچ فریش و ترجمهٔ مرضیه اشتری ماهینی و محمد مهرگان در نشر برگ و باد منتشر شده است. نویسنده در این اثر از شتاب بخشیدن به تسلط در رهبری سازمانی سخن گفته است. نسخهٔ الکترونیکی این کتاب را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب روانشناسی مربی گری (کوچینگ)
مربیگری که از دیرباز بهعنوان بخشی از روانشناسی مشاوره مطرح بوده، امروزه به حوزهای تخصصی و روبهرشد تبدیل شده است. درحالحاضر، تعداد زیادی مربی، با سطوح مختلف آموزش و تخصص، به مدیران و افراد علاقهمند خدمات ارائه میدهند. متأسفانه، عدم وجود استانداردهای مشخص، ورود افراد فاقد صلاحیت را به این عرصه تسهیل کرده است. با این حال، روانشناسان مشاوره، مربیگری را تنها یکی از مهارتهای ضروری خود میدانند. ویکی وانداویر و مایکل فریش، دو روانشناس در حوزهٰ مربیگری، با تألیف کتاب روانشناسی مربی گری (کوچینگ)، رویکردی منحصربهفرد و جامع در این حوزه ارائه کردهاند. آنها با بهرهگیری از سالها تجربهٔ خود در مشاوره به افراد، تیمها و سازمانها، مربیگری را بهعنوان فرآیندی فراتر از ارائهٔ صرف راهکار، بلکه بهعنوان یکپارچهسازی پویاییهای فردی با پویاییهای سازمانی، تعریف میکنند.
روانشناسی مربیگری یکی از شاخههای روانشناسی کاربردی است که اصول و روشهای حرفهای مربیگری را برای رهبران سازمانها ارائه میدهد. اهداف این حوزه عبارتاند از
الف) کمک به افراد و تیمها برای ارتقاء عملکرد و اثربخشی به عنوان رهبران
ب) توسعه مهارتهای لازم برای ایفای نقشهای رهبری در سازمانها
پ) آمادهسازی برای انتقال به نقشهای رهبری مختلف، از جمله سطوح بالاتر یا انتصابهای بینالمللی، با استفاده از روشهای مبتنی بر شواهد و تحقیقات عملی.
در حالی که روانشناسی مربیگری در محیطهای مختلفی مانند ورزش، زندگی و تیمها کاربرد دارد، تمرکز این کتاب (به عنوان بخشی از سری کتابهای اصول روانشناسی مشاوره انجمن روانشناسی آمریکا (APA) بر تربیت رهبران تحولگرا در سازمانها است.
چرا باید کتاب روانشناسی مربی گری (کوچینگ) را بخوانیم؟
این کتاب، ضمن تبیین تفاوتهای روانشناسی مربیگری با سایر رویکردهای مربیگری، بر اهمیت تعیین اثربخشی مداخلات و توجه به مسائل اخلاقی مرتبط با این حوزه تأکید دارد. نویسندگان معتقدند که روانشناسان و سایر علاقهمندان به مربیگری باید دانش و تخصص روانشناسی خود را در این حوزه به کار گیرند و رویکردی مبتنی بر شواهد و تخصص را دنبال کنند.
خواندن کتاب روانشناسی مربی گری (کوچینگ) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
اگرچه این کتاب به طور خاص برای روانشناسان و دانشجویان روانشناسی نگاشته شده، اما برای مربیان غیرروانشناس و افرادی که در حال آموزش مربیگری هستند نیز مفید و کاربردی است.
درباره ویکی وی وانداویر و مایکل اچ فریش
فهرست کتاب روانشناسی مربی گری (کوچینگ)
۱. روانشناسی مربیگری: رشد فردی رهبری
این فصل به مقایسهٔ روانشناسی مربیگری با رواندرمانی، مشاوره و توصیهدهی میپردازد. ابتدا هر یک از این زمینهها معرفی میشود و سپس روانشناسی مربیگری با هر یک از این حوزهها مقایسه میشود.
۲. نگاهی دقیقتر: تعهد روانشناسی مربیگری
نویسنده در این فصل نشان داده است که روانشناس مربیگری از آغاز تا پایان در تعهد مربیگری در عمل چه اقداماتی انجام میدهد.
۳. ابزارها، روشها و تکنیکهای روانشناسی کوچینگ
این فصل به ابزارها، روشها و تکنیکهایی میپردازد که کوچ روانشناس (CP) معمولاً برای تسهیل یادگیری و رشد مراجع کوچینگ از آنها استفاده میکند.
۴. مربیگری اجرایی چقدر مؤثر است؟
این فصل نشاندهندهٔ میزان تأثیر مربیگری اجرایی با تکیه بر آمارها است.
۵. چگونگی آمادگی روانشناسان برای مربیگری رهبران
این فصل به نکات مهمی در مورد آمادگی برای مربیگری رهبران پرداخته است.
۶. مسائل اخلاقی و حرفهای در روانشناسی کوچینگ
روانشناسان کوچینگ باید با جدیدترین نسخهٔ کد اخلاقی و همچنین نمونههای موردی ارائهشده در کتابهای مرتبط و دورههای آموزشی اخلاقی آشنا شوند. این فصل به موضوع کد اخلاقی اشاره دارد.
بخشی از کتاب روانشناسی مربی گری (کوچینگ)
«طبیعی است افرادی که میخواهند کوچ روانشناس شوند، ویژگیهای متفاوتی از خود دارند و هیچ «پروفایل بهتری» وجود ندارد. با وجود اینهمه متغیر در مراجعان، همکاریها، زمینهها و کوچها، ترکیب پیچیدهای از عوامل تعیینکننده اثربخشی هر همکاری خاص کوچ روانشناس و مراجع است. هر کوچ روانشناس نقاط قوت، محدودیتها و نیازهای توسعهای خود را خواهد داشت. بنابراین، برای هر کوچ روانشناس ضروری است که از خود بینش و آگاهی داشته باشد و از بازخورد، خوداندیشی و یادگیری مستمر بهرهبرداری کند، همچنین از داشتن یک رابطه حرفهای کمکی برای خود (مانند مربی، مشاور همکار یا منتور) استفاده کند.
البته گاهی ممکن است برقراری رابطه کاری خوب با فردی دشوار باشد. اگر مراجع مشغول است، تمایلی به کوچینگ ندارد یا به عنوان «غیرقابل کوچ» شناخته میشود (مثلاً احساس میکند که نیازی به کوچینگ ندارد، اعتماد یا آمادگی لازم را ندارد، مغرور یا بیصبر است، به بازخورد مقاوم است یا تمایلی به خودکاوی ندارد)، کیفیت نتایج کوچینگ تحت تأثیر قرار خواهد گرفت (پیترسون، ۲۰۱۰). چه این مشکل به ویژگیهای مراجع مربوط باشد یا تأثیر مراجع غیرقابل کوچ بر رابطه کوچ روانشناس و مراجع، در هر صورت نتایج کوچینگ تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. در این شرایط، به کوچها توصیه میشود که به طور حمایتگر و با همدلی با مراجع گفتگو کنند، به ویژه زمانی که آمادگی مراجع برای کوچینگ پایین است و بنابراین احتمال موفقیت کوچینگ کم است. در این صورت، پیشنهاد میشود که کوچینگ به زمانی مناسبتر موکول شود. اگر کوچ روانشناس و مراجع در این تصمیم همنظر باشند، باید با مدیر مراجع جلسهای برگزار کرده و در صورت توافق همه طرفین، کوچینگ برای مدتی متوقف شود.
اگر مراجع تمایلی به به تعویق انداختن کوچینگ ندارد، اما به نظر میرسد که زمان، تمرکز یا انرژی کافی برای آن ندارد، کوچ روانشناس با او همکاری میکند تا راهحلی بیابد که مراجع توسعه خود را در اولویت قرار دهد و تعهدش را برای اختصاص انرژی و تمرکز به کوچینگ جلب کند. در صورتی که مراجع و شرایط مناسب برای ورود به کوچینگ رهبری و بهرهبرداری از آن باشند، ایجاد یک رابطه قوی و مؤثر نیازمند اصالت، صراحت و تعهد کامل مراجع به سفر توسعه خود است. همانطور که در تمام روابط کمکی صدق میکند، هرچقدر که مراجع احساس کند کوچ روانشناس واقعاً به او و موفقیت و تحقق او اهمیت میدهد، پیوند اعتماد میان کوچ روانشناس و مراجع مستحکمتر میشود. این امر زمینهساز گفتوگو، خودکاوی و تعاملاتی خواهد بود که ذهنیتها را به چالش میکشد و غالباً آنها را تغییر میدهد، به گونهای که بهترین نتایج ممکن حاصل میشود.»
حجم
۳۹۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۳۹۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه