
کتاب ملکه نور و محبت
معرفی کتاب ملکه نور و محبت
کتاب «ملکه نور و محبت» نوشتۀ آرمیتا حاتمی است و انتشارات فکرونه آن را منتشر کرده است. ملکۀ نور و محبت، داستانی تحیلی و دلنشین از یک نویسندۀ نوجوان است.
درباره کتاب ملکه نور و محبت
کتاب ملکه نور و محبت داستانی خیالانگیز، لطیف و کودکانه است که با زبانی ساده و نگاهی پاک، دنیای درونی یک دختر نوجوان را روایت میکند. این کتاب که به قلم یک نوجوان نوشته شده، نهتنها از نظر محتوا، بلکه از جهت لحن و روایت نیز واجد همان حس و حال صمیمانه، صادقانه و خام اما زندهای است که تنها از ذهن خلاق نوجوانان برمیآید.
داستان ملکه نور و محبت با وداع دختری به نام سوفیا با خانه و مادرش آغاز میشود؛ لحظهای احساسی که با جملههایی کودکانه توصیف شده و مخاطب را بیدرنگ وارد دنیای شخصیت اصلی میکند. سوفیا قرار است وارد مدرسهای متفاوت شود؛ مدرسهای شبیه به یک قصر افسانهای که در آن دختران جوان آموزش میبینند تا ملکه یا شاهزاده شوند. این مدرسه، تنها محل تحصیل نیست؛ بلکه دنیایی جادویی با پریهای همراه، اتاقهایی پر از رنگ و دوستی و دخترانی با استعدادهای گوناگون است. دختری عاشق موسیقی، دختری شیفتۀ نقاشی و در میان آنها سوفیا که بهعنوان دانشآموز بورسیه شده، وارد فضایی تازه میشود که در آن قرار است با مفاهیمی چون شجاعت، مهربانی، رقابت و رشد فردی آشنا شود.
نویسنده در ترسیم فضای مدرسه، روابط بین شخصیتها و ماجراهای درون آن، از تخیل خود استفاده کرده و تلاش کرده است جهانی سرشار از زیبایی، دوستی و قدرت درونی بسازد؛ جهانی که در آن، هر دختر میتواند ملکه باشد، نه بهخاطر تاجی که بر سر میگذارد، بلکه بهخاطر قلبی که در سینه دارد.
خواندن کتاب ملکه نور و محبت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به کودکان و نوجوانان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب ملکه نور و محبت
«خداحافظ اتاق خوبم، خداحافظ تختخواب گرم و نرمم، خداحافظ مامان مهربانم. سوفیا سوفیا! صدای مامان به گوشم رسید. بله، مامان؟ وسایلت را جمع کردی؟ «بله، جمع کردم، سرویس آمده! «خداحافظ مامانی!» خداحافظ دختر عزیزم. دربخانه یک کالسکه زیبا و صورتیرنگ ایستاده بود. آقایی عصبانی با کتوشلوار رسمی درب کالسکه را برایم باز کرد تا سوار شوم چند ساعتی داخل کالسکه نشسته بودم و به دنیای اطرافم فکر میکردم وقتی از آقای کالسکهران پرسیدم که در چه ساعتی به مدرسه میرسیم، او بیتوجهی کرد و فقط به جاده خیره شده بود»
حجم
۱۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۷ صفحه
حجم
۱۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۷ صفحه