کتاب تولد پرماجرا

کتاب «تولد پرماجرا» نوشتۀ مهدیه منوچهری نسب است و انتشارات مهراب آن را منتشر کرده است. کتاب ۲ زبانۀ تولد پرماجرا قصۀ کودکی را روایت می‌کند که قصد دارد به جشن تولد برود.

درباره کتاب تولد پرماجرا

قصه‌ها مزایای بی‌شماری دارند و برای همۀ افراد قابل‌درک و فهم هستند. مطالعهٔ داستان‌ها، چه خیالی باشند و چه واقعی، یکی از بهترین راه‌های انتقال دانش و تجربه، افزایش آگاهی و آموزش مهارت‌ها برای زندگی بهتر هستند. کودکان از طریق داستان‌ها رشد می‌کنند، موارد زیادی را یاد می‌گیرند و نسبت به مسائل آموزشی واکنش بهتری نشان می‌دهند. آموزش در حین خواندن آموزش غیرمستقیم نام دارد و کودکان بدون اینکه بدانند نکات زیادی را می‌آموزند. آموزش‌ها می‌تواند مهارت‌های زندگی، هنجارها و رفتارهای درست باشد یا مطالب و حقایق علمی دنیای اطراف. این آموزش‌ها چون به‌صورت داستان برای کودکان خوانده می‌شود، ضمن سرگرم‌کردن و پرکردن اوقات فراغتشان، در ذهنشان باقی می‌ماند.

کودکان معمولاً از مهمانی‌هایی‌ که برایشان تدارک‌دیده‌شده لذت می‌برند چرا که فرصتی پیدا می‌کنند تا کنار دوستانشان شاد باشند، بازی کنند و خوراکی‌های خوشمزه بخورند. تولد پرماجرا دربارۀ پسری به نام نیکان است که به جشن تولد دعوت شده و از این بابت بسیار هیجان‌زده است به همین دلیل بی‌صبرانه منتظر است تا روز جشن برسد.

یکی از ویژگی‌های کتاب تولد پرماجرا، ۲ زبانه بودن آن است. مهدیه منوچهری نسب نویسنده و همچنین مترجم داستان به زبان انگلیسی است. خواندن کتاب‌های ۲ زبانه یکی از روش‌ها برای بهبود دایرۀ واژگان زبان انگلیسی کودکان است. مطالعۀ مستمر داستان‌ها و مکالمات به کودکان ۲ زبانه کمک می‌کند تا معنای کلمات انگلیسی را در هر متن به‌راحتی بفهمند و درک کنند و مهارت خواندن به زبان انگلیسی در آن‌ها تقویت شود.

خواندن کتاب تولد پرماجرا را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به کودکان و علاقه‌مندان به ادبیات کودک پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب تولد پرماجرا

«نیکان آخر هفت، روز پنجشنبه به یک مهمانی جشن تولد دعوت شده است کارت‌دعوت؛ مجازی و به‌صورت پیام برای موبایل مادرش آمده است. نیکان خیلی خوشحال است و مدام از مادر می‌پرسد: مامان‌جون چند شب بخوابم روز تولد و مهمونی می‌رسه؟ سرانجام چند روز گذشت و بالاخره روز تولد فرارسید. نیکان بدون کمک مادرش، شلوار، جوراب و پیراهنش را پوشید و حاضر شد. او در راه مهمانی حدس زد همۀ دخترها و پسرها به مهمانی رسیده‌اند و الان مشغول خوردن پاپ‌کورن، چیپس و پفک هستند و با هم عکس یادگاری می‌گیرند. مادرها هم یک‌گوشه نشسته‌اند و با هم گپ می‌زنند و از تماشای بچه‌هاشون لذت می‌برند.»