
کتاب زنان بازرگان
معرفی کتاب زنان بازرگان
کتاب الکترونیکی زنان بازرگان نوشتۀ دیوید ایوانز با ترجمۀ نسرین انصاری در نشر برگ و باد منتشر شده است. این کتاب با عنوان اصلی Women in Business به معرفی و بررسی مسیر حرفهای و تأثیرگذار چهار زن شناختهشده در دنیای تجارت و کسبوکار میپردازد که هر یک با روشی خاص و در بستری متفاوت توانستهاند به موفقیت برسند.
درباره کتاب زنان بازرگان
این کتاب در ۴ فصل، زندگی و کارنامهٔ چهار زن تأثیرگذار یعنی کوکو شنل، هانا موری، آنیتا رودیک و اپرا وینفری را مرور میکند. تمرکز اصلی کتاب بر شیوههایی است که این زنان توانستهاند با آنها بر موانع موجود در مسیرهای کاریشان غلبه کنند و شرکتها و برندهایی نوآورانه و موفق خلق کنند. در فصل اول، کوکو شنل بهعنوان یکی از چهرههای تحولآفرین در صنعت مد معرفی میشود؛ زنی که با طراحیهای ساده و کاربردی، کلیشههای لباس زنانه را شکست و برند شنل را به نماد جهانی شیکپوشی تبدیل کرد. فصل دوم به هانا موری، طراح لباس ژاپنی، میپردازد که با پیوند فرهنگ شرق و غرب، سبک منحصربهفردی در مد ایجاد کرد. فصل سوم درباره آنیتا رودیک است، بنیانگذار برند «بادیشاپ» که کسبوکارش را بر پایهٔ اخلاق، حفظ محیط زیست و مسئولیت اجتماعی بنا نهاد. در فصل چهارم نیز داستان زندگی اپرا وینفری، مجری، تهیهکننده و بازرگان برجسته روایت میشود که با عبور از شرایط دشوار و تبعیضهای اجتماعی، به یکی از موفقترین و ثروتمندترین زنان آمریکا تبدیل شد. کتاب تلاش میکند نشان دهد که موفقیت در تجارت تنها در چهارچوب قواعد سنتی مردانه تعریف نمیشود، بلکه راههای متفاوتی برای ساختن مسیر وجود دارد؛ راههایی که زنان با استفاده از مهارتهای نرم، تفکر خلاق، تعهد اجتماعی و دیدگاه انسانی وارد آنها شدهاند.
کتاب زنان بازرگان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
دانشآموزان، دانشجویان، زنان جوان و علاقهمندان به کارآفرینی، کسبوکار و نقش زنان در دنیای تجارت، مخاطبان اصلی این کتاب هستند. زنان بازرگان کتابی ساده و آموزشی است که بهویژه برای خوانندگان نوجوان یا جوان طراحی شده است و زبان آن برای مخاطبانی که در ابتدای مسیر حرفهای هستند یا به دنبال الگوهای الهامبخش میگردند، مناسب است.
بخشی از کتاب زنان بازرگان
«اما پس از چند هفته دریافتند که اشتباه میکردهاند و خیلی زود هتلهای گرانقیمت به بیمارستانهایی تبدیل شدند که سربازان آسیب دیده از جنگ را در آنجا درمان میکردند. زنان ثروتمند فرانسوی فهمیدند وظیفه دارند به سپاه فرانسه کمک کنند لذا بسیاری از آنها به پرستاری در بیمارستانها یا کارهایی از این دست مشغول شدند. اما چندی نگذشت که به دستوپاگیر بودن لباسهای خویش پی بردند و به جستوجوی لباسهایی برآمدند تا بتوانند آزادانه به وظایفی عمل کنند که بر عهده گرفته بودند. از یکدیگر سراغ جایی را میگرفتند تا لباسی بهروز پیدا کنند که بتوانند در عین حال به کارشان هم رسیدگی کنند.
پاسخ «فروشگاه جدید کوکوشنل» بود. کلاههای ساده، بالا پوشهای گشاد و آزاد و دامنهای کوتاه، همان پوششی بود که نیاز داشتند. لباسهای این فروشگاه زیبا بود و زنان میتوانستند با چالاکی به کارشان برسند. پس بازار کوکو گرم شد و با همان شتابی که کالاهایش را تهیه میکرد، به فروش میرساند.
یک سال بعد، در تابستان ۱۹۱۵، کوکو، زمان درازی را به سختی کار کرده بود و حالا نیاز به تعطیلات داشت. «بوی کاپل» نیز از کارش در ارتش انگلیس مرخصی گرفت تا هر دو بتوانند به «بیارتیز»۹ در جنوب فرانسه بروند. حال و هوای این شهر ساحلی با دئوویل تفاوت بسیار داشت. مردم در دئوویل درگیر جنگ بودند و مدام پیرامون آن گفتوگو میکردند اما در بیارتیز مردم میخواستند که جنگ را فراموش کنند و کمی خوش بگذارنند. شهر پر از افسران جوان ارتش بود که میخواستند چند روزی به دور از جنگ و دغدغههای آن در کنار همسر یا نامزدشان باشند. هر شب را در هتلهای بزرگ به پایکوبی و شادمانی به سر میبردند. فروشگاهها و غذاخوریها از مردم موج میزد. اما جنگ به این معنا بود که زنان نمیتوانستند در بیارتیز به لباسهای زیبا و دلخواهشان دست یابند و کوکو فرصت را برای کار خویش غنیمت شمرد.»
حجم
۲۶۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۶۰ صفحه
حجم
۲۶۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۶۰ صفحه