کتاب خاطرات خیس
معرفی کتاب خاطرات خیس
کتاب الکترونیکی خاطرات خیس نوشتۀ مجید صالحی تبار است و انتشارات اردوی سوره آن را منتشر کرده است. کتاب خاطرات خیس، در قالب شعر و دلنوشته به مسائل عاشقانه و اجتماعی در اقشار مختلف جامعه پرداخته است.
درباره کتاب خاطرات خیس
در اعماق وجود هر شاعری زبانی نهفته که با زبان روزمره فاصله دارد. این زبان، زبانی است که با نجواهای درونی و لایههای پنهان ذهن شاعر پیوند خورده و در قالب کلماتی که گاه بهسختی قابل تفسیرند، خود را نمایان میسازند. شاعر در هر بیت و مصرعی که میسراید، دنیایی از معانی را در میان خطوط و فواصل کلمات میپندارد و خواننده را به چالش میکشد تا در میان این پیچ و خمها، معنای واقعی شعر را کشف کنند.
زبان حال شاعر، زبانی است که در آن هر واژه و هر ترکیب دارای وزن و ارزشی است که فراتر از معنای لغوی خود، به دنبال انتقال حسی عمیق و ناب است. این زبان، زبانی است که در آن سکوتها گاهی فریادهایی هستند در جستجوی شنیدهشدن و فریادها زمزمههایی هستند به دنبال فهمیدهشدن.
درک این زبان مستلزم غوطهورشدن در اقیانوسی از احساسات و تجربیات است که شاعر در طول حیات خویش جمعآوری کرده و حالا در قالب شعر به اشتراک میگذارد. این درک، نیازمند توانایی خواندن میان خطوط و شناخت نمادهایی است که شاعر برای بیان دنیای درونی خود به کار میبرد.
شعر برای هر شاعر به روزنهای مانند است که وی از آنجا به دنیا مینگرد و موقعیت اطراف را با تمام گرمی و سردیاش موافق چشماندازش به تصویر میکشد. فردیت ایجاد از همینجا سرچشمه دارد. هر شاعری صاحب روزنۀ خود است و از آن به تماشای دنیا نشسته است و برداشت خویش را طبق توانش روی کاغذ میآورد.
کتاب خاطرات خیس در قالب شعر و دلنوشته به مسائل عاشقانه و اجتماعی در اقشار مختلف جامعه اشاره کرده است. این کتاب سعی بر گریز از افکار پوسیده و نیز دوری از خرافه و زیادهروی در بعضی از باورهای اشتباه دارد. در مقابل نویسنده به دنبال جاانداختن و بهادادن به تمام آدمها بدون توجه به طبقه و جایگاه اجتماعی آنهاست. مجید صالحی تبار، دانشآموخته رشته نقشهکشی صنعتی است و در حال حاضر در صنعت کشاورزی در حال فعالیت است. ایشان متولد ۱۳۷۰ هستند.
خواندن کتاب خاطرات خیس را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای علاقهمندان به شعر و دلنوشتۀ معاصر فارسی مناسب است.
بخشی از کتاب خاطرات خیس
«تو که بودی؟
از کجا پیدایت شد...!؟
چطور آنقدر مرا بلد شدی
تو که نه مادرم بودی نه پدر،
نه خواهرم بودی نه براد...،
تو هیچ صنمی با من نداشتی
تو هفت پشت غریبه بودی
کی آنقدر مرا شناختی غریبه؟
کی توانستی دلم را تا این اندازه به خودت عادت دهی؟
چطور میشود که یک غزیبه تا این حد به آدم نزدک شود؟
چطور من حرفهایی را به تو میگفتم که صد سال نمیتوانم به خانوادهام حتی به مادرم که به قول خودش جگرگوشهاش هستم بگویم...؟»
حجم
۲۱۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۶۸ صفحه
حجم
۲۱۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۶۸ صفحه
نظرات کاربران
این اثر مجموعه ای از دلنوشته هاست. نویسنده از طریق شعرهای خود احساسش را در ارتباط با خالق، عشق، فقر، اختلاف طبقاتی و ... به اشتراک می گذارد.