کتاب اسکورت سرویس

کتاب اسکورت سرویس نوشتهٔ اسماعیل رحیم زاده است. انتشارات نسل روشن این فیلم‌نامهٔ ایرانی را در سال ۱۴۰۲ روانهٔ بازار کرده است.

درباره کتاب اسکورت سرویس

کتاب اسکورت سرویس حاوی یک فیلم‌نامهٔ ایرانی است. داستان این فیلم‌نامه  از اتفاقاتی واقعی اقتباس شده است. این فیلم‌نامه در حالی آغاز می‌شود که بیننده پیاده‌روی خیابانی در ایزدشهر در مازندران را در شب می‌بیند. شخصیتی که اثر با آن آغاز می‌شود، «کاوه» نام دارد. او با سر و صورتی زخمی و بدنی آسیب‌دیده لنگان‌لنگان راه می‌رود. «رها» شخصیت دیگری است که در این صحنه دیده می‌شود. این دو کیستند؟ داستان چیست؟ این فیلم‌نامه به قلم اسماعیل رحیم زاده را بخوانید تا بدانید. عنوان این اثر به آژانس‌های اسکورت ارتباط دارد؛ شرکت‌هایی که خدمات اسکورت یا خدمات جنسی به مشتریان خود ارائه می‌دهند. این آژانس‌ها معمولاً یک جلسه بین ارائه‌دهنده و مشتری در محل آژانس یا محل مشتری ترتیب می‌دهند.

می‌دانیم که فیلمنامه متنی است که برای ساختن فیلم نوشته می‌شود. هر چند این قالب ادبی شباهت‌هایی به نمایشنامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانه‌ای جداگانه و مستقل محسوب می‌شود. فیلمنامه‌ها در ساختارها و شکل‌های گوناگون نوشته می‌شوند، اما وجه اشتراک همهٔ آن‌ها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران عوامل دیگر برای تولید فیلم است.

خواندن کتاب اسکورت سرویس را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی ایران و قالب فیلم‌نامه پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب اسکورت سرویس

۱. خارجی. پیاده‌روی خیابانی در ایزدشهر (مازندران). شب

کاوه با سر و صورت زخمی و خونی و پای چپ به‌شدت آسیب‌دیده و پای راست شکسته، لنگان‌لنگان در پیاده‌رو به‌سختی راه می‌رود. صدای آژیر خودروهای پلیس و آتش‌نشانی از دور و نزدیک شنیده‌ می‌شود. رها درحالی‌که با گوشی موبایل از کاوه فیلم‌برداری می‌کند؛ به‌طرفش می‌رود.

۲. خارجی. مقابل هتلی در دبی. روز. زمان گذشته

بهناز شاکری (۲۰ساله) از پنجرۀ اتاقش در یکی از طبقات هتل به پایین می‌پرد و خودکشی می‌کند. صدای جیغ چند دختر شنیده می‌شود.

۳. داخلی. کافی‌شاپ ترانه، در شمال شهر تهران. روز. زمان حال

کافی‌شاپ شلوغ است. زیبا مطلبی (۳۲ساله معروف به پونه) و رها رادمهر (۲۵ساله)، پشت یک میز دونفره نشسته‌اند و قهوه و شیرینی می‌خورند و گفت‌وگو می‌کنند.