کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید

کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید نوشتهٔ ناپلئون هیل و ترجمهٔ سیدخشایار کیافر است و انتشارات کدیور آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید

ناپلئون هیل در کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید (۱۹۷۳)، مراحل علمی و عملی را برای رسیدن به ثروت و موفقیت آموزش می‌دهد. او با مصاحبه با ۵۰۰ نفر از افراد برجسته و پیشرو در زمینه‌های مختلف، از جمله صنعت، سیاست، ادبیات و اختراع، قوانین و اصولی را کشف می‌کند که هر کس می‌تواند با پیروی از آن‌ها به هدف‌های خود برسد.

کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید که در زمان بحران اقتصادی منتشر شد، یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های تاریخ است. این کتاب نشان می‌دهد که برای رسیدن به موفقیت و ثروت، باید اشتیاق سوزانی را در خود زنده کنیم. فقط آرزو داشتن کافی نیست. باید با تلاش و پشتکار، رویاهایمان را به واقعیت تبدیل کنیم. این کتاب با مثال‌های واقعی از افراد بزرگ و معروف، مانند توماس ادیسون، هنری فورد و فنی هارست، نحوه تغییر ذهنیت و عادات ما را برای دستیابی به هدف‌های شخصی و مالی آموزش می‌دهد.

خواندن کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران کتاب‌های موفقیت و خودیاری پیشنهاد می‌کنیم.

درباره ناپلئون هیل

الیور ناپلئون هیل در ۲۶ اکتبر ۱۸۸۳ در یک کلبه چوبی دو اتاقه در کوهستان‌های منطقهٔ وایز، ویرجینیا، منطقه‌ای که با بی‌سوادی و فقر شدید شناخته شده بود به دنیا آمد. یک ماشین‌تحریر هدیه از سوی نامادری‌اش در سن ۱۲ سالگی منجر به فعالیت حرفه‌ای او به‌عنوان نویسنده شد، ابتدا به‌عنوان "خبرنگار کوهستانی" برای روزنامه‌های محلی کوچک، سپس به‌عنوان خبرنگار مجله باب تیلور، با مصاحبه و نوشتن "نمایه‌های موفقیت" از افراد مشهور. در سال ۱۹۰۸ در چنین مأموریتی بود که هیل با اندرو کارنگی، صنعتگر، یکی از ثروتمندترین مردان جهان آشنا شد. آن ملاقات - و تقریباً ۳۰ سال بعدی تحقیق توسط هیل که توسط کارنگی پیشنهاد و به‌طور خصوصی حمایت شد - منجر به انتشار کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید، یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های تمام دوران، در سال ۱۹۳۷ شد. هیل بنیان‌گذار ژانر مدرن ادبیات موفقیت فردی بود. فلسفهٔ بیندیشید و ثروتمند شوید و فرمول‌های موفقیتی که او از طریق تحقیق و کتابش معرفی کرد به افراد بی‌شماری در سراسر جهان کمک کرد تا در هر جنبه‌ای از زندگی به موفقیت‌های برجسته دست یابند. هیل مشاور خصوصی دو رئیس‌جمهور ایالات‌متحده، وودرویلسون و فرانکلین دی. روزولت شد. او در ادامه بیش از ۳۰ کتاب و کتاب درسی نوشت، از جمله موفقیت از طریق نگرش ذهنی مثبت، نوشته شده به همراه دبلیو کلمنت استون که یک دهه همکاری طولانی با هیل را در سن ۶۹ سالگی آغاز کرد. هیل یک فرد ثابت در حوزهٔ سخنرانی انگیزشی و خالق پرکار کتاب‌های درسی، راهنمای مطالعه و سایر نیازمندی‌های موفقیت بود. او سه مجله را تأسیس کرد: قانون طلایی هیل در سال ۱۹۱۹، مجله ناپلئون هیل در سال ۱۹۲۱ و مجله الهام در سال ۱۹۳۱. او استون با هم مجله موفقیت نامحدود را در سال ۱۹۵۴ تأسیس کردند. دکتر هیل در ۸ نوامبر ۱۹۷۰ در خانه بازنشستگی خود در کوه پاریس در نزدیکی گرین ویل، کارولینای جنوبی، جایی که او ۱۳ سال آخر عمر خود را در آن گذراند، درگذشت.

بخشی از کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید

«غلبه بر اهمال‌کاری

هفتمین گام به‌سوی ثروت

تجزیه‌وتحلیل دقیق هزاران مرد و زنی که شکست را تجربه کرده بودند نشان داد که عدم تصمیم‌گیری در صدر فهرست ۳۰ علت اصلی شکست قرار دارد. این مطلب صرف یک نظریه نیست - یک واقعیت است.

اهمال‌کاری، نقطه مقابل تصمیم‌گیری، دشمن معمولی است که تقریباً هر فردی باید بر آن غلبه کند.

زمانی که خواندن این کتاب را به پایان رساندید و آماده‌اید تا شروع به عملی کردن اصولی را که در آن توضیح داده شده است کنید، فرصتی برای آزمایش ظرفیت خود برای رسیدن به تصمیمات سریع و قطعی خواهید داشت.

تجزیه‌وتحلیل چند صد نفر که ثروت بسیار فراتر از یک میلیون دلار انباشته کرده بودند، این واقعیت را آشکار کرد که هر یک از آن‌ها عادت داشتند که به‌سرعت تصمیم بگیرند و این تصمیمات را به آرامی تغییر دهند، اگر و زمانی که دچار تغییر شوند. افرادی که موفق به جمع‌آوری پول نمی‌شوند، بدون استثنا، عادت دارند تصمیمات را، اگر اصلاً ً این کار را بکنند، بسیار کند بگیرند و این تصمیمات را سریع و اغلب تغییر دهند.

یکی از برجسته‌ترین ویژگی‌های هنری فورد عادت او به تصمیم‌گیری سریع و قطعی و تغییر آن‌ها به آرامی بود. این ویژگی در آقای فورد آن‌قدر برجسته بود که به او را به لجبازی مشهور کرد. این ویژگی بود که آقای فورد را بر آن داشت تا به تولید مدل معروف خود مدل T (زشت‌ترین خودروی جهان) ادامه دهد، زمانی که همه مشاوران وی و بسیاری از خریداران خودرو از او می‌خواستند که آن را تغییر دهد.

شاید آقای فورد در انجام این تغییر خیلی تأخیر داشته است، اما طرف دیگر ماجرا این است که قاطعیت تصمیم آقای فورد قبل از اینکه تغییر در مدل ضروری شود، ثروت هنگفتی به همراه داشت. تردیدی وجود ندارد که عادت آقای فورد به قاطعیت در تصمیم‌گیری، نسبتاً از لجبازی آمده بود؛ اما این ویژگی بر کندی در تصمیم‌گیری و تندی در تغییر آن‌ها قابل ترجیح است.»