دانلود و خرید کتاب حرف هایی که نگفته بودی سارا ذوالریاستین
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب حرف هایی که نگفته بودی اثر سارا ذوالریاستین

کتاب حرف هایی که نگفته بودی

معرفی کتاب حرف هایی که نگفته بودی

کتاب حرف هایی که نگفته بودی مجموعه داستانی نوشتۀ سارا ذوالریاستین است. این کتاب را انتشارات نیلفام منتشر کرده است.

درباره کتاب حرف‌ هایی که نگفته بودی

کتاب حرف‌ هایی که نگفته بودی مجموعه‌ای از هفده داستان بسیار کوتاه با موضوع عاشقانه است که مجزا از هم هستند. هر داستان قصه‌ای جدا و جذاب با شخصیت‌های متفاوت دارد.

داستان کوتاه یکی از راه‌های انتقال احساسات است. نویسنده برای بیان حقیقت احساسات و عواطفش به زبانی نیاز دارد که او را از سردی مکالمه روزمره دور کند و بتواند با آن خیالش را معنا کند و داستان و رمان همین زبان است. با داستان از زندگی ماشینی و شلوغ روزمره فاصله می‌گیرید و گمشده وجودتان را پیدا می‌کنید. این احساس گمشده عشق، دلتنگی، دوری و تنهایی و چیزهای دیگری است که سال‌ها نویسندگان در داستانشان بازگو کرده‌اند.

داستان معاصر در بند چیزی نیست و زبان انسان معاصر است. انسان معاصری که احساساتش را فراموش کرده‌ است و به زمانی برای استراحت روحش نیاز دارد. نویسنده در این کتاب با احساسات خالصش شما را از زندگی روزمره دور می‌کند و کمک می‌کند خودتان را بهتر بشناسید. این کتاب زبانی روان و ساده دارد و آیینه‌ای از طبیعتی است که شاید بشر امروز فرصت نداشته باشد با آن خلوت کند. نویسنده به زبان فارسی مسلط است و از این توانایی برای درک حس مشترک انسانی استفاده کرده است.

خواندن کتاب حرف‌ هایی که نگفته بودی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

افراد علاقه‌مند به مجموعه داستان‌های کوتاه می‌توانند از خواندن این کتاب لذت ببرند.

بخشی از کتاب حرف‌ هایی که نگفته بودی

«منتظر ام زنگ بزند. دقیقاً یک ماه و سیزده روز است که منتظر ام زنگ بزند. کاش زنگ بزند! اصلاً حالا کجاست؟ چه‌کار می‌کند؟ حتماً با یکی از همان دختر بازیگرها دوست شده! این ماه اصلاً خوب کار نکرده‌ام، حوصلهٔ چک‌وچانه زدن با مردم را نداشتم. از بازاریابی بیزارم. از اینکه سرم را دائم پایین بیندازم و با جواب سربالا از مغازه‌ها و فروشگاه‌ها بیرون بیایم بیزارم. آخ ساعت چند است؟ دیر شد! باید به خوابگاه برگردم. ساعتم چه کهنه شده. بندش پاره و خراب است... صفحه‌اش هم خط افتاده... می‌توانستم برای خودم خرید کنم، اما همه‌اش همهٔ پول‌هایم را برای او خرج کردم. اصلاً چرا من باید خرج می‌کردم. خب امیرعلی چاره‌ای نداشت وگرنه دلش راضی نبود از من پول بگیرد. توی کار هنری پول نیست. من هم که دنبال پول نبودم. خودش مهم بود.

به خوابگاه می‌رسم. دیر نکرده‌ام. فردا امتحان دارم؛ اما هیچی نخوانده‌ام. نمره هم دیگر برایم مهم نیست. حتی تهران ماندن هم دیگر برایم مهم نیست.

از پله‌ها بالا می‌روم، درِ اتاق را باز می‌کنم، بوی غذا پیچیده، هر سه نفر هم‌زمان می‌گویند بیا شام بخور تا یخ نکرده. واقعاً گرسنه‌ام. می‌گویم: «ولخرجی کردید. داستان چیه؟»

پونه می‌گوید: «اولین حقوقم رو گرفتم، گفتم امشب کباب بزنیم.»

چه خوب! بوی غذا و حال و هوای بچه‌ها، حال مرا هم کمی عوض می‌کند. برای چند دقیقه همه چیز را فراموش می‌کنم. راستی آخرین باری که غذای درست‌وحسابی خوردم کی بود؟ اصلاً پولی برای خودم می‌ماند که بخواهم غذا بخورم؟ گوشی را چک کنم شاید پیام فرستاده باشد. چرا خبری ازش نیست؟ بالاخره باید زنگ می‌زد، یعنی حتی به پول هم احتیاج پیدا نکرده؟ سمیرا حواسش به من است. با چشم‌هایی که هم نگرانی تویشان هست هم دلداری، به من خیره شده. لبخندکی می‌زنم و با لحن ازهمه‌جابی‌خبر می‌گویم «چی شده؟»

- هیچی. نوشابه می‌خوری؟ 

قضیه را زیاد برایش توضیح نداده‌ام. ولی همیشه یک‌جوری برخورد می‌کند که انگار از همه چیز خبر دارد، ولی چیزی نمی‌گوید. حتی آن باری که می‌خواستم برای اجارهٔ خانهٔ امیرعلی پول جور کنم و ازش قرض خواستم نپرسید برای چی. فقط گفت اگر فوری و فوتی است دستبندش هست. من هم وسوسه شده بودم که قبول کنم؛ ولی دلم نیامد تنها دارایی‌اش را ازش بگیرم. اصلاً چطوری رویم شده بود از سمیرا که می‌دانستم چه مشکلاتی دارد و چندرغاز حقوق منشی‌گری را هم ماه‌به‌ماه برای مادرش می‌فرستد قرض بخواهم؟ بس که امیرعلی زنگ می‌زد. برعکس حالا.

 

نظرات کاربران

atena
۱۴۰۲/۰۶/۱۶

یاد دوران دانشجویی خودم افتادم وقتی داستان اولو خوندم . واقعا انگار یکی از درون من اینو نوشته بود.

بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۳)
وقتی خودش خودش رو قبول نداره چطوری باور کنه که تو قبول‌اش داری؟
atena
چرا اجازه دادم از من سوءاستفاده کند؟ همیشه از این دخترهای ابله حقیر بیزار بوده‌ام و حالا می‌بینم خودم یکی از آن‌ها هستم.
atena
اصلاً بهتر که برنگردد! چه خیری برای من داشته؟ غیر از اینکه کیف پول‌اش بودم.
atena

حجم

۵۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۸۴ صفحه

حجم

۵۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۸۴ صفحه

قیمت:
۲۴,۰۰۰
تومان