کتاب روانشناسی خشم

کتاب روانشناسی خشم نوشتۀ هاشم طالب هاشم و لیلا صفری و پیمانه کیوان پور است. این کتاب را انتشارات نمای علم منتشر کرده است.

درباره کتاب روانشناسی خشم

برخی از افراد از طریق تلافی به خشم واکنش نشان می‌دهند، زیرا آنها این را یاد گرفته‌اند، درحالی‌که برخی دیگر در پاسخ به خشم رفتار مقابله‌ای نشان می‌دهند. ریموند، نواکو از سال ۱۹۷۵ نوشته‌های فراوانی در این زمینه گزارش کرده است.

آنها خشم را به سه دسته تقسیم کردند:

۱. شناختی (ارزیابی)

۲- مؤثر جسمی (تنش و اضطراب)

۳- رفتاری کناره‌گیری و ضدیت

تجربه خشم توسط یک فرد همچنین سواد بیانی هر گونه اختلال نامطلوب را تحریک می‌کند که بر ساختار متنوع بدن تأثیر می‌گذارد و منجر به تغییر در شرایط جسمی می‌شود. مانند افزایش فشارخون افزایش ضربان قلب افزایش سطح نورآدرنالین و آدرنالین به دلیل آزادسازی هورمون خشنودی که از نظر جسمی برای پوشاندن ثبات اصولی بدن در برابر آسیب ترس و غم هماهنگ است.

برخی نشان می‌دهند که خشم برداشتی است که بخشی از واکنش مبارزه را آغاز می‌کند. خشم ذاتاً نگرشی است برای دفاع از خود در برابر غم و اندوه، پریشانی، یا آس آسیب‌شناختی، رفتاری یا جسمی در مواجهه با پرخاشگران خارجی توسط یک عمل انتخاب شده بر روی گزینه‌ای مانند زبان، صورت واکنش، زیستی رفتار عمومی پیشرفته از خشونت و زبان بدن. به‌عنوان‌مثال حیوانات با صدای بلند غرش می‌کنند بدنشان بزرگ‌تر می‌شود، دندانه‌ای خود را نشان می‌دهند و می‌فشارند و خیره می‌شوند. همه این تغییرات به‌عنوان تهدیدی برای متوقف کردن تحریک نگرش ترسناک آنها ایجاد می‌شود.

یک مشاجره فیزیکی بدون ابراز خشم برتر استثنایی است درحالی‌که بیشتر آنها از قابلیت نظارت و دید خود عبور می‌کنند. روان‌شناسان مدرن معتقدند که خشم ارزش قانع‌کننده‌ای برای وجود دارد و یک احساس اصلی، بومی و بالغ است که تقریباً همه انسان‌ها در هر لحظه احساس می‌کنند، می‌تواند بر رفاه فردی یا اجتماعی تأثیر منفی بگذارد و در صورت تداوم ریاکارانه بر بدن و ذهن تأثیر مخرب بگذارد.

احساسات یک پدیده زیستی، ذهنی هدفمند و اجتماعی هستند. پدیده‌های ذاتی که در انسان‌های متمایز در شرایط مشابه رخ می‌دهند، به‌ندرت بر یادگیری و موقعیت‌های فرهنگی تأثیر می‌گذارند و پاسخ‌های جسمی در نظر گرفته شده را کاهش می‌دهند.

خواندن کتاب روانشناسی خشم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن کتاب روانشناسی خشم به دوستداران مباحث روان‌شناسی مخصوصاً افراد علاقه‌مند به کتب انگیزشی، موفقیت و تکنیک‌های رشد فردی توصیه می‌شود.

بخشی از کتاب روانشناسی خشم

«نظریه‌های خشم

نظریه‌های پرخاشگری در زیر توضیح داده شده است

نظریه روانکاوی

نظریه انگیزه

-نظریه یادگیری اجتماعی

طبیعتاً، محدودیت فضا نه ارائه و بررسی جامع و نه چارچوبی از بیش از یک مفهوم را از هر دیدگاه نظری اجازه نمی‌دهد نظریه‌های متمرکز بر تحقیقات تجربی حاوی تحقیقات بالینی. نمایش مفهوم فردی متعاقباً سازماندهی می‌شود (۱) نکات اصلی، فرضی، (۲) توصیف و طراحی مطالعه (۳) محدودیت‌ها و کاستی‌ها و (۴) مدیریت بالینی موجود بیماران روانی شدید. ایده‌های اولیه بااهمیت تاریخی و یا ارتباط با نظریه‌های رایج خشونت.

نظریه‌های موجود در مورد خشم با سایر نظریه‌ها متفاوت است (بیورکلی ۲۰۰۱).

نظریه روانکاوی

باتوجه‌به ادراک، روانکاوی تشخیص اینکه روانکاوی فعلی یک نظریه یکپارچه نیست، قابل‌توجه است. همان‌طور که ایده جدید گسترش‌یافته و اصلاح شده است به‌تدریج چندین روش متمایز ایجاد کرده است یک انحراف اساسی بین نظریه‌پردازان، سازمانی که تمایل دارند خشم را به‌عنوان یک انگیزه غریزی یا فطری درک کنند و خود، روان‌شناسان که خشونت را ثانویه به آسیب خودشیفتگی می‌دانند رخ می‌دهد برای بحث عمیق‌تر درباره چندین نظر روانکاوانه نوشته‌های دیگری نیز به خوانندگان پددر (۱۹۹۲) و بأس (۱۹۶۱) ارجاع داده شده است. نظریه خشونت زیگموند فروید به‌اختصار به‌عنوان یک حرکت غریزی توضیح داده شده است.

نظریه پرخاشگری

فروید ابتدا به دنبال این بود که تمام نمایش‌های عملکرد انسانی را از یک گرایش اولیه زندگی که به آن اروس نامیده می‌شد سرچشمه بگیرد. این طبیعت زندگی که یک قوت در نظر گرفته می‌شود به‌عنوان میل جنسی که برای افزایش تولیدمثل و تداوم در زندگی انجام می‌شود ذکر شد. بااین‌حال در سال ۱۹۲۰، او یک ایده غریزه دوگانه را پیشنهاد کرد: تمایل به مرگ، شهود زندگی را هماهنگ می‌کرد که به‌عنوان تاناتوس نام‌گذاری شد. تکه‌تکه‌شدن زندگی فردی و اجتماعی در سطح عالی به‌عنوان نیرویی تلقی می‌شد که غریزه بر آن تأکید دارد. ارتباط بین انگیزه مرگ و زندگی مخالف است - ایجاد همکاری خاص نیروهای متخاصم که توسط فعالیت‌های مخرب و غیرمخرب انجام می‌شود فروید همچنین خواستار آن شد که عواطف خشم و خصومت در مجادله و خطای غیرمحسوس به همان شکلی که تمایلات جنسی برطرف می‌شود و این تأثیرات آغازگر اقدام محافظتی از خود باشد، نتیجه بگیرد.

علاوه بر این او دریافت که بسیاری از غرایز حاوی ترکیبات پرخاشگرانه و جنسی هستند. چندین عبارات بالینی حاوی مازوخیسم دوسوگرائی و سادیسم را می‌توان در مورد تغییر درجات مبارزه بین این تعینات یا ترکیب آنها روشن کرد به عقیده، فروید، انگیزه مرگ، به‌منظور محافظت از خود در برابر خود، ویرانگری انسان‌ها را مجبور می‌کند تا نمایش‌های خصمانه را علیه محیط فیزیکی و اجتماعی هدایت کنند. تبدیل و جابه‌جایی به‌عنوان ابزارهای پویای اساسی برای تبدیل خشونت احتمالی بر روی فرد به یک بازتوزیع بیرونی اعلام شد.»