کتاب کشف اسرار کارهای منحصر به فرد

کتاب کشف اسرار کارهای منحصر به فرد نوشتهٔ ران فریدمن و ترجمهٔ نرگس قاسمی است. انتشارات اژدهای طلایی این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی درمورد کاربرد مهندسی معکوس در کسب‌وکار.

درباره کتاب کشف اسرار کارهای منحصر به فرد

کتاب کشف اسرار کارهای منحصر به فرد در بخش اول در پی بررسی این است که مجریان برتر در صنایع مختلف چطور از مهندسی معکوس برای کشف بینش‌های پنهان، کسب مهارت‌های جدید و شکوفاکردن خلاقیتشان استفاده می‌کنند. با این کار تکنیک‌های آن‌ها را کشف می‌کنید و با روش‌هایی آشنا می‌شوید که می‌توانید برای یافتن الگوها و تشخیص فرمول‌ها آن‌ها را به کار ببرید؛ البته به این ترتیب به اِشکال ذاتی نسخه‌برداری صرف پی خواهید برد. بخش دوم این کتاب دربارهٔ تبدیل دانش مهندسی معکوسی است. ران فریدمن کمکتان کرده است تا برای کسب مهارت اجرا، کشف کنید خبرگان چگونه آینده را پیش‌بینی می‌کنند و بهترین زمان برای درخواست بازخورد از دیگران و چگونگی گسترش مهارت‌هایتان را بیاموزیم. در زندگی بارها و بارها شنیده‌ایم که موفقیت و انجام کار منحصربه‌فرد فقط حاصل استعداد و تمرین است ولی در این کتاب، نویسنده و روان‌شناس اجتماعی برجسته به ما یاد می‌دهد که راه سوم قدرتمندی هم برای موفقیت وجود دارد؛ مهندسی معکوس.

مهندسی معکوس به‌معنای فراتررفتن از سطح، کشف ساختار پنهان و استخراج بینش‌های جدید از دل هر کار منحصربه‌فرد و خارق‌العاده است. فریدمن با بیان مثال‌های برجسته از «جف بزوس» گرفته تا وینسنت ونگوگ، توضیح می‌دهد که چگونه ذهن‌های خلاق از مهندسی معکوس برای خلق کارهای منحصر‌به‌فرد بهره می‌گیرند. فریدمن با بیان داستان‌های جذاب از دنیای فناوری، ورزش، نویسندگی، آشپزی و حوزه‌های دیگر به خوانندگان توصیه می‌کند برای انجام کار منحصربه‌فرد و بقا در دنیای پررقابت امروز و فرد، سؤالات عاقلانه بپرسند، از دیگران بازخورد بخواهند، سنجه‌های با معنا برای ارزیابی کار تعریف کنند و اهداف مناسبی برای خود تعیین کنند. برای موفقیت لازم نیست نابغه باشید، ولی باید مهارت‌ کسب کنید و روش رسیدن به آن را بدانید. کتاب کشف اسرار کارهای منحصر به فرد راهنمایی برای یادگرفتن از بهترین‌ها، بهبود مهارت‌ها و جرقه‌زدن ایده‌های بکر در ذهن و پیشرفت در کسب‌و‌کار و زندگی است.

خواندن کتاب کشف اسرار کارهای منحصر به فرد را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران مطالعه درمورد کسب‌وکار پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب کشف اسرار کارهای منحصر به فرد

«بی‌انصافی است که تمام موفقیت لزلی که مغز متفکری خلافکار بود را به مهندسی معکوس نسبت دهیم. تبدیل نقشهٔ بانک‌ها به نقشهٔ فنی صرفاً اولین مرحلهٔ کار او بود. لزلی متوجه شده بود که سرقت بانک بی‌نقص و موفق به چیزی بیش از اطلاعات نیاز دارد. اجرای ماهرانهٔ سرقت موضوع کاملاً متفاوتی بود.

راه‌حل لزلی این بود: در انبار متروکه‌ای در همان نزدیکی، ماکت کاملی از فضای داخلی بانک می‌ساخت. دارودسته‌اش را در آن جمع می‌کرد و طرح جامع خود را، که شامل دستورات دقیق برای هر یک از همدستانش بود، برای آنها توضیح می‌داد.

برای هر حرکت و هر ثانیه به‌دقت برنامه‌ریزی می‌شد.

پس از آن نوبت چند هفته تمرین می‌رسید که لزلی بر آنها نظارت می‌کرد و هر تمرین آزمایشی را با کرونومتر زمان‌بندی می‌کرد. هروقت اجرای گروه بهتر می‌شد، لزلی فشار را بیشتر می‌کرد و موانع جدیدی در راه عبور تیم قرار می‌داد. از او بعید نبود که شمع‌ها را وسط راه خاموش کند و مجبورشان کند در تاریکی مطلق تمرین کنند. این روش او بود تا مطمئن شود تمام افراد دستوراتش را حفظ کرده‌اند و برای هر اتفاق دور از انتظاری آمادگی دارند.

نقشه‌های لزلی چنان دقیق و مقدماتش چنان کامل بود که بعد از مرگش حتی ماهرترین کارآگاهان نمی‌توانستند توجه او به جزئیات را تحسین نکنند. نه‌تنها نقشه‌های فنی را تهیه می‌کرد، ماکت‌ها را می‌ساخت و ماه‌ها تمرین در شرایط ناممکن را رهبری می‌کرد، زمان ایدئال برای سرقت از بانک را نیز دقیق تعیین می‌کرد: جمعه شب. با توجه به بسته بودن بانک‌ها در آخر هفته، دو روز و نیم طول می‌کشید تا کارمندان متوجه شوند خزانهٔ بانک خالی شده است. تا آن زمان، تیم لزلی خیلی دور شده بودند و هیچ ردی از آنها نمانده بود.

با این همه برنامه‌ریزی کامل، هنوز هم نمی‌شد اعتماد زیادی به بیشتر سارقان داشت. پس خطر نمی‌کرد. اصرار داشت که دارودسته‌اش لباس‌های مخصوصی را بپوشند که از طریق ارتباطاتش با اهالی اپرا تهیه می‌کرد. در طول روز، گروه لزلی دسته‌ای تبهکار شرور بودند. اما جمعه شب آنها را در خیابان‌های سنگفرش‌شده می‌دیدید که با کلاه‌گیس، شنل و لباس‌هایی مثل سیاهی‌لشکرهای نمایشنامهٔ عروسی فیگارو راه می‌رفتند.

بعد از تمرین، لزلی به خانه‌اش در محلهٔ استایوسنت هایتس نیوریورک باز می‌گشت و به تمرین‌های کاملاً متفاوتی می‌پرداخت. تمرین‌هایی که به او کمک می‌کردند در شکستن و باز کردن گاوصندوق در کوتاه‌ترین زمان ممکن تبحر یابد.»