کتاب وقتی بمیری چه کسی برایت گریه می کند؟
معرفی کتاب وقتی بمیری چه کسی برایت گریه می کند؟
خلاصه‌کتاب وقتی بمیری چه کسی برایت گریه می کند؟ نوشتهٔ رابین شارما و ترجمهٔ رضا اردلان است و شنیدار آن را منتشر کرده است. رازهای زندگی سرشار از آرامش و موفقیت در این کتاب آمده است.
درباره خلاصه‌کتاب وقتی بمیری چه کسی برایت گریه می کند؟
خلاصه‌کتاب وقتی بمیری چه کسی برایت گریه می کند؟ به این پرسش پاسخ می‌دهد: چگونه هم‌زمان با موفقیت و رشد خود، به دیگران نیز کمک کنید؟
کتاب‌های زیادی در مورد خودسازی و رشد و موفقیت فردی وجود دارد تا با مطالعهٔ آن‌ها بتوانیم زندگی ایدئال خود را بسازیم. زندگی پرمشغلهٔ امروزی در کنار سرعت پیشرفت تکنولوژی، شرایطی را ایجاد کرده که به‌راحتی توجه ما را از مسائل مهم و ضروری زندگی منحرف می‌کند. برای انسان پرمشغلهٔ امروز، مفهوم و معنای زندگی به اندازه تأمین معاش چندان ضروری به نظر نمی‌رسد.
شاید تصور می‌کنیم که در سال‌های پیری فرصت کافی برای پرداختن به معنویات و یافتن پاسخ به این سؤال که از کجا و به چه دلیل به این دنیا آمده‌ایم، داریم. در این میان، اکثر ما تا پایان عمر هم وقت خود را صرف معنا بخشیدن به زندگی‌مان نمی‌کنیم و جملات معنوی، مفاهیم انسان‌دوستانه و مفهوم واقعی عشق ورزیدن به دیگران برایمان بی‌اهمیت باقی می‌ماند!
هر حرکت، تفکر و اقدامی در جهان مانند اثر پروانه‌ای بر زندگی انسان‌های دیگر تأثیر گذاشته و به آن معنا می‌بخشد. خودسازی اگرچه مفهومی بسیار ارزشمند و متعالی است، اما کمک به دیگران و عشق ورزیدن به انسان‌ها نیز به همان اندازه اهمیت دارد. هر انسانی باید به نحوی در این جهان زندگی کند که پس از مرگش جای خالی او احساس شود. اگر با چنین بینشی بتوانید هر روزتان را شروع کنید، قطعاً به شیوه‌ای زندگی خواهید کرد که رد پای شما همیشه در زمین باقی بماند.
در حقیقت شما باید به عنوان فردی زندگی کنید که در عین خودسازی از هیچ اقدامی برای کمک و همراهیِ دیگر انسان‌ها دریغ نکنید. چنین دیدگاهی معنایی در زندگی‌تان ایجاد خواهد کرد که حتی از انجام تکراری‌ترین کارهای دنیا هم دلزده نخواهید شد.
در خلاصه‌کتاب وقتی بمیری چه کسی برایت گریه می کند؟ با مفاهیمی آشنا خواهید شد که به واسطهٔ آن، علاوه بر موفقیت شخصی به رشد دیگر انسان‌ها نیز کمک کرده و نامتان را جاودانه کنید. با مطالعهٔ این خلاصه‌کتاب خواهید آموخت تا زمانی که به دنبال بهتر کردن دنیای خود و اطرافیانتان باشید، مرگی نیز وجود نخواهد داشت؛ چراکه نام شما و اقداماتی که انجام می‌دهید، یاد و خاطره‌ٔ شما را در ذهن بازماندگانتان جاودانه خواهد کرد. این همان معنای گمشده‌ای است که انسان مدرن امروزی باید بیش از همیشه به آن توجه کند.
خواندن خلاصه‌کتاب وقتی بمیری چه کسی برایت گریه می کند؟ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم
این کتاب را به دوستداران خلاصه‌کتاب‌های موفقیت و خودیاری پیشنهاد می‌کنیم.
بخشی از خلاصه‌کتاب وقتی بمیری چه کسی برایت گریه می کند؟
«در این دنیا هیچ چیز به اندازه تولد نمی‌تواند لذت‌بخش و شادی‌آفرین باشد. اولین گریه‌های یک کودک نه ناشی از درد، بلکه احساسی سرشار از شادی و شعف است. چه چیزی می‌تواند بیشتر از تولد چنان احساساتی را در انسان ایجاد کند که او را به گریه بیندازد؟ بی‌شک هیچ پدیده‌ای در جهان به اندازه تجربه زیستن نمی‌تواند لبخند را بر لبان ما بنشاند و آنقدر غرق در احساساتمان کند که برایش اشک بریزیم. تجربه زیستن در هنگام تولد می‌تواند همانند الگویی تکرار شود.
بی‌شک اگر درست زندگی کرده باشیم و در دوران حیاتمان در رشد خود و دیگران سهمی داشته باشیم، بازماندگان نیز از سر شوق اشک خواهند ریخت و تنها غمشان فقدان وجود ماست، نه دلیل مرگمان!
قوانین ساده‌ای در زندگی وجود دارد که با اجرای آن می‌توان به گونه‌ای زیست که برای همیشه جاودان باقی ماند. هرچند زندگی جاودانه در قالب جسم امکان‌پذیر نیست، اما یاد و خاطره‌ای که از شما می‌ماند اثری ماندگارتر در ذهن دیگران خواهد گذاشت. چه بسیار افرادی که هنوز زنده‌اند، اما بود و نبود آن‌ها برای دیگران هیچ تفاوتی ایجاد نمی‌کند؛ در مقابل افرادی در طول تاریخ وجود داشته‌اند که با وجود گذاشت صدها سال و یا حتی بیشتر از مرگشان، نام و یادشان همواره باعث آرامش و تسلی نسل‌های بعدی بوده است.
استیون هاوکینگ زمانی گفته بود که زمین فقط یک سیاره کوچک در میان میلیاردها کهکشان دیگر است. با قدری تأمل در این جمله خواهیم فهمید که در مقابل عظمت گیتی، مسائل و دغدغه‌های بشری چقدر ناچیز و بی‌اهمیت هستند؛ بنابراین فکر نمی‌کنید زمان آن رسیده که مشکلات خود را چندان جدی نگیریم؟
بسیاری از ما به خاطر هر موضوع کوچکی زود از کوره در می‌رویم! برای مثال کافی است هنگام سوار شدن به آسانسور یکی از دوستان و همکارانمان در را برایمان نگه ندارد؛ در این صورت آنقدر عصبانی می‌شویم که تصور می‌کنیم تمام دنیا با ما سر ناسازگاری دارد.
حفظ این دیدگاه که هیچکس خصومت شخصی با شما ندارد می‌تواند باعث آرامش بیشتری شود. فرض را بر این بگذارید که همکارتان متوجه حضور شما نشده یا ذهنش درگیر موضوعی بوده که در آن لحظه به هیچ چیز دیگری نمی‌توانست فکر کند. حتی اگر دوست شما عمداً آسانسور را متوقف نکرد، افکار خصومت‌آمیز شما تنها باعث وخیم‌تر شدن شرایط خواهد شد. چه ایرادی دارد که همیشه با دیدی مثبت به وقایع پیرامون خود نگاه کنید؟ وقتی نتیجه چنین دیدگاهی آرامش بیشتر شما باشد، داشتن چنین بینشی نه‌تنها فریب دادن خودتان نیست؛ بلکه یک موهبت بزرگ است!
علاوه بر این همواره سعی کنید حسن نیت خود را به دیگران نشان دهید. بسیاری از افراد تشنه محبت و احترام هستند. شاید یک جمله صمیمانه شما در یک روز دلگیرِ همکار یا دوستانتان، معجزه کند و احساس تنهایی را از وجودشان پاک کند. اگر بتوانید با چنین دیدگاهی زندگی کنید، جهان پیرامون شما نیز همین‌گونه انعکاس خواهد یافت.
قانون دوم، داشتن اراده‌ای محکم و عزت نفس برای مقابله با چالش‌هاست. زندگی هر چقدر دشوار و رنج‌آور باشد، علاج آن دست روی دست گذاشتن نیست. تنها با تلاش و پشتکار است که می‌توانید نقاط قوت خود را تقویت کرده و نسبت به چالش‌های زندگی‌تان انعطاف‌پذیر باشید؛ جز این راه دیگری پیشِ رویتان نیست!»
رابین شارما نویسنده‌ی کانادایی هندی‌الاصل است که در سطح بین‌المللی به عنوان یک سخنران انگیزشی تحسین شده است. او با دومین کتاب خود، راهبی که فراری‌اش را فروخت، در سراسر جهان محبوب شد و به عنوان نویسنده‌ای با درک عمیق از زندگی شناخته شد. او مدرک کارشناسی ارشد حقوق دارد و به عنوان وکیل دعاوی حقوقی مشغول به کار بوده است. با این حال، او در بیست‌وپنج‌سالگی تصمیم گرفت زندگی خود را تغییر دهد و به نوشتن بپردازد.
حجم
۲۴٫۸ کیلوبایت
تعداد صفحه‌ها
۲۲ صفحه
حجم
۲۴٫۸ کیلوبایت
تعداد صفحه‌ها
۲۲ صفحه