کتاب حکایت های شیرین نماز

کتاب حکایت های شیرین نماز نوشتهٔ افسانه شکوری و زهره برقی است و انتشارات نور علم آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب حکایت های شیرین نماز

جان پاک آدمی علاقه‌ٔ وافری به حکایت‌های گوناگون و سرگذشت‌های عبرت‌آموز همنوعان خود دارد. شنیدن قصه‌ها و عبرت‌های تاریخی، چنان بر جان و روان آدمی اثرگذار است که خالق یکتا و دانا اسرار جسم و جان انسان، برای تنبیه و آگاه‌سازی مخلوق هوشمند خویش، از کتاب آسمانی‌اش، از قصه‌‌های زندگی پیشینیان برای عبرت‌آموزی استفاده کرده است. روش آموختن از تجربیات دیگر انسان‌ها، در قالب داستان و حکایت روشی بسیار عمیق و پایدار است؛ زیرا انسان معمولاً با شنیدن یا خواندن داستانی، تمام جزئیات (صحنه‌ها و پرده‌‌ها) گوناگون، قصه را در ذهن خویش مجسم کرده و گاه با هم‌ذات‌پنداری خود را (در قالب) قهرمان داستان قرار داده و در عالم خیال تمام حرکات و اعمال او را جزءبه‌جزء انجام می‌دهند؛ بدین گونه داستان و پیام آن در ضمیر جان انسان حک ‌شده و می‌تواند تا سال‌ها و گاه تا آخر عمر دنیایی بر انسان اثرگذار باشد. انسان این مرغ بهشتی اسیر در خاکدان دنیا برای پر گشودن و اوج گرفتن نیاز به ارتباط عمیق با خالق خویش دارد که نحوه‌ٔ رابطه را نیز از خود خالق و رسولش (ص) یاد گرفته است.

نماز زیباترین ارتباط بنده با خالق و آفریدگارش است. در این کتاب، قصه‌های واقعی شیرین و عبرت‌آموز راجع به این نیایش زیبا و دل‌چسب بنده با ارباب و مولایش، جهت مطالعه گردآوری ‌شده و می‌تواند توسط سخنرانان و منبریان و معلمان عزیز مورد استفاده قرار گیرد. تشویق خلایق (مردمان) به ارتباط کامل و همه‌جانبه با خالق جهانیان، از طریق حکایت و قصه و نقل تجربیات دیگران، می‌تواند مؤثر باشد.

حکایت‌ها و قصه‌های کوتاه این اثر، از کتاب‌ها و منابع معتبر تاریخی گردآوری ‌شده است. دقت شده است که قصه‌ها علاوه بر زیبایی و جذابیت کوتاه نیز باشد تا بر حوصله‌ٔ خواننده بیفزاید و از تنوع بیشتری برخوردار شود. حکایت‌های گردآوری شده کوتاه و بسیار آموزنده است. برای نمونه به یک حکایت کوتاه به نام یوسف پیامبر اشاره می‌شود.

گویند جبرئیل امین نزد یوسف پیامبر بود، جوانی از آنجا می‌گذشت؛ جبرئیل گفت این جوان را می‌شناسی؟ این همان کسی است که در نوزادی به پاکی تو شهادت داد و ماجرای زلیخا به نفع تو تمام شد. یوسف دستور داد تا آن جوان را پیش او بیاورند و در حق او احسان فراوان کرد و به او هدایای بی‌شماری داد و دستور داد هر خواسته‌ای دارد برآورده شود. در آن حال یوسف متوجه گریه جبرئیل شد و دلیل آن را پرسید؛ جبرئیل گفت: ای یوسف، تو عبد خدا هستی و در قبال کسی که در زمان نوزادی به پاکی تو شهادت داده چنین نیکی می‌کنی، حال به من بگو حال بنده‌ای که در شبانه‌روز ۵ بار نماز می‌خواند و در آن به پاکی خدا شهادت می‌دهد چگونه است و خدا با چنین بنده‌ای چگونه رفتار می‌کند.

خواندن کتاب حکایت های شیرین نماز را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران حکایت‌هایی دربارهٔ نماز پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب حکایت های شیرین نماز

«حکایت شیرین: یک لحظه صبرکن!

بینوایی در پیشگاه خداوند به نماز نشست:

آه پروردگارا! تو که قادر مطلق و حکمفرمای جهانی! یک هزار سال در نظرت چه قدر است؟

- فقط یک لحظه

- هزار سکه در نظرت چه قدر است؟

- فقط یک شاهی

- خوب، آن یک شاهی را به من بده

- بسیار خوب،یک لحظه صبر کن.

***

حکایت شیرین: مشکل علمی

دانشمند بزرگ شیخ الرئیس ابوعلی سینا می‌گوید: هر زمان برایم مشکلی علمی پیش می‌آمد و از حلّ آن عاجز می‌ماندم، به مسجد شهر می‌رفتم و دو رکعت نماز بجا می‌آوردم، سپس از خداوند می‌خواستم مرا به بوسیلة نور آن نماز یاری دهد تا گره از مشکلم باز کند، پس از ادای آن دو رکعت، راه حل مشکل برایم آسان می‌شد و به آنچه می‌خواستم می‌رسیدم.»