کتاب فراتفکر
معرفی کتاب فراتفکر
کتاب فراتفکر نوشتهٔ نیک شانن و برونو فریشهرز با ترجمهٔ عابد مهدوی در انتشارات راز نهان چاپ شده است. کتاب حاضر قصد دارد به شما کمک کند چیزی را تشخیص دهید که در حال حاضر در تفکر شما گم شده است و بر اساس آن به یک متفکر عمیقتر و قویتر تبدیل شوید.
درباره کتاب فراتفکر
در اثر حاضر، سه سبک تفکر منطقی «استقرایی، استنتاجی و ربایشی» و چهار سبک تفکر دیالکتیک «ساختاری، فرایندی، رابطهای و تحولی» و دوازده الگوی تفکر مطرح گردیده که نشاندهندهٔ نوع نگاه ما به واقعیت موجود است و بدین شیوه، افراد را رهنمون میکنند تا جهانبینی خویش و مسائلی را که با آن مواجه هستند بهتر درک نمایند.
تفکر دیالکتیک از زمان پیش از سقراط و در فلسفهٔ غرب حتی مدتها قبل از آن مطرح شده است و به طور مشخص در تاریخ فکری تقریباً همهٔ رشتههای آکادمیک مطرح گردیده است. شانن و فریشهرز به ما نشان میدهند که تفکر دیالکتیک را چطور میتوان به عنوان یک ابزار به کار گرفت تا به بزرگسالان کمک کند راهحلهایی برای مشکلات پیدا کنند و با آنها کنار بیایند که تعداد زیادی از مردم به شکلی فزاینده پیچیدگی آن مشکلات را تجربه میکنند.
در یک تقسیمبندی کلی میتوان گفت تفکر بر دو قسم "تفکر منطقی" و "تفکر دیالکتیک" است که مکمل یکدیگرند. این کتاب سطح بالاتری از تفکر تحت عنوان فراتفکر را بررسی میکند که از تفکر منطقی یا از تفکر دیالکتیک و یا حتی ترکیبی از این دو استفاده میکند. ذهن انسان دارای یک ترفند بسیار مهم است. این ترفند، فرایند تفکر انعکاسی است. ما ظرفیت آن را داریم که افکار خویش را مورد بررسی و آزمایش قرار دهیم و بر اساس آن به بازاندیشی در مورد آن افکار بپردازیم. این فرایند انعکاسدهی، فرایندهای تفکر خود ماست که در کتاب حاضر بر آن تمرکز شده است؛ زیرا با توجهکردن به تفکر خود، ظرفیت تغییر تفکر را پیدا میکنیم. نویسندگان کتاب این فرایند را «فراتفکر» نامیدهاند.
کتاب فراتفکر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به کتابهای توسعهٔ فردی پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب فراتفکر
«با این حال، خانم جین یک گام دیگرهم برداشته و بیان میدارد که چطور مفهوم دادههای شخصی به چیزی تبدیل شده است که مانند یک کالا خرید و فروش میشود. قبل از رسیدن اینترنت، سازمانها میتوانستند فهرستهایی پستی را به صورت اسم و آدرس اشخاص آماده کنند و گاهی این فهرستهای پستی از سوی کارگزاران مربوطه فروخته یا اجاره داده میشدند. اما هر یک از افراد حاضر در این فهرستها به طور کلی مطلب زیادی در مورد گنجانده شدن یا نشدن جزئیات، بیان نمیکردند. حتی آنقدر شانس نداشتند که در قبال داد و ستد اسامی و آدرسهایشان پولی دریافت کنند تا آنجایی که افراد تصور میکردند دادههای آنها ارزش مادی ندارد. از زمان برپایی اینترنت، وسعت دادههای شخصی به فراتر از یک اسم و آدرس ساده گسترش پیدا کرد، و لذا اینگونه اطلاعات ارزش تجاری زیادی پیدا کردهاند. نه تنها در دسترس بودن دادههای شخصی به شرکتها اجازه میدهد که تبلیغات خود را به صورت بسیار اختصاصی متوجه افرادی کنند که ً احتمالاً خواهان خدمات یا محصولات آنها هستند بلکه آنها را قادر میسازد افرادی را هدف قرار دهند که در ترویج این محصولات و خدمات در جوامع خود نیز بسیار تاثیرگذار هستند. حتی از دادههای شخصی میتوان برای کمک به سیاستمداران جهت برنده شدن در انتخابات، استفاده کرد. لذا مفهوم دادههای شخصی به لحاظ اهمیت و معنادار بودن رشد پیدا کرده است. میتوان گفت که دادههای شخصی از یک چیز غیر مهم به چیزی تبدیل شده است که ارزش مادی و سیاسی قابلتوجهی دارد.»
حجم
۳٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۶۷ صفحه
حجم
۳٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۶۷ صفحه