کتاب رازهای قدرت ذهن

کتاب رازهای قدرت ذهن نوشتهٔ مارتین منسر و ترجمهٔ علی اکبری است و انتشارات چاپ و نشر بازرگانی آن را منتشر کرده است. این کتاب به شما می‌آموزد که پتانسیل‌های ذهن خود را رها کنید.

درباره کتاب رازهای قدرت ذهن

ذهن هر انسان توان خارق‌العاده‌ای برای اندیشیدن، فهمیدن و تصمیم‌گیری دارد. کتاب رازهای قدرت ذهن به شما کمک می‌کند ظرفیتی را که در وجودتان نهفته است، آزاد کرده و تحت کنترل خود درآورید.

با خواندن این کتاب می‌توانید در سفر زندگی در ذهن خود کنکاش کرده و از بهترین منابع ذهن خود بهره ببرید.

کتاب رازهای قدرت ذهن متشکل از ۵۰ راز است که در هفت فصل دسته‌بندی شده است که از این قرار است:

نحوهٔ کارکرد ذهنتان را درک کنید: دانستن اینکه چه شخصیتی دارید اولین گام مهم و اساسی برای به چالش‌کشیدن خودتان و ارتقای ذهن و بهره‌برداری همه‌جانبه از آن است.

مؤثرتر بخوانید و گوش دهید: ارتقای مهارت در حوزه‌های ادراکی کلیدی همچون خواندن و گوش‌دادن به شما کمک می‌کند تا از رقبای خود پیشی بگیرید.

استراتژیک فکر کنید: بسیار محتمل است که افکارتان حول محورهای مختلف بچرخند و هرگز پیشرفتی ایجاد نکنند، به همین منظور در این فصل فنونی اشاره شده‌اند که پروسهٔ تفکرتان را به کار می‌اندازد.

مسائل را به‌درستی حل کنید: ما در اینجا چندین فن ذهنی را اعمال کرده‌ایم که در مواجهه با مشکلات و تصمیم‌گیری بسیار کاربردی هستند.

حافظهٔ خود را بهبود بخشیده و توسعه دهید: در اینجا نکاتی ارائه شده است که در یادآوری اطلاعات، نام‌ها و اعداد بسیار کمک‌کننده است.

ذهنتان را متمرکز کنید: برای کارکردن در فضای کسب‌وکار امروز باید تمرکز داشته باشید، به وظایفی که در دست دارید با تمام توجه رسیدگی نموده و نسبت به مشکلات و مسائلی که در مسیرتان قرار می‌گیرد نگرش و رویکرد ذهنی مثبت و سازنده داشته باشید.

به ذهن خود انگیزه بدهید: برای مدیریت و یا در صورت امکان کاهش سطح استرس بایستی بتوانید ذهن خود را تغذیه کرده و به آن انگیزه بدهید، در عین حال با مدیریت سطح استرستان می‌توانید در کارتان موفق‌تر بوده، همکاری بهتری در کنار همکاران خود داشته باشید و از زمان خود بهتر استفاده کنید.

اگر این هفت راز را دنبال کرده و از آن‌ها به خوبی استفاده کنید، می‌توانید از منابع سرشاری که در ذهنتان وجود دارد به بهترین شکل بهره‌مند شوید.

این کتاب به شما کمک می‌کند تا گنجینه‌های ذهن خود را باز کنید!

خواندن کتاب رازهای قدرت ذهن را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به کسانی که می‌خواهند قدرت ذهنشان را در دست بگیرند پیشنهاد می‌کنیم.

درباره مارتین منسر

مارتین منسر در کالج ارتباطات لندن مهارت‌های ارتباطی را آموزش می‌دهد. او مدرس زبان و مشاور است و علاوه بر این، ویراستار کتب مرجع نیز هست. از دیگر کتاب‌های او می‌توان به مدیریت زمان و نحوهٔ ارائه اشاره داشت.

بخشی از کتاب رازهای قدرت ذهن

«قبل از هر چیز باید بدانید که ذهن‌تان چگونه و تحت چه شرایطی بهترین کارایی را خواهد داشت، آن‌گاه می‌توانید بهترین فن یادگیری متناسب با خودتان را شناسایی نمایید. در این فصل پیش از آن‌که بر روی فنون استفادهٔ خلاقانه از ذهن مانور بدهیم، به نکته مذکور اشاره خواهیم کرد. پیروی کردن از سیستم‌ها، خط‌مشی‌های فکری موجود و ریشه‌دار، کار بسیار آسانی است، بنابراین شما نیاز دارید که در موقعیت چالشی قرار گرفته تا هم تغییر کرده و هم به عنوان یک شخصیت کامل نِمو کنید.

 نحوه عملکرد ذهن خود را بدانید

اگر از فعالیت‌های متنوع و مختلف دو نیمکرهٔ ذهن آگاه باشید- به صورت کلی نیمکره راست خلاق و نیمکره چپ منطقی است- می‌توانید بهتر و موثرتر کار کنید. افزون بر این، اگر در تیمی متشکل از همکاران‌تان کار می‌کنید، باید اطمینان داشته باشید که مهارت‌های اعضا مکمل یکدیگر است.

فعالیت‌های مغز یا مربوط به نیمکرهٔ راست آن هستند و یا نیمکرهٔ چپ، که این بستگی به ماهیت فعالیت مورد نظر دارد که در دسته‌بندی فعالیت‌های خلاقانه قرار دارد و یا فعالیتی منطقی است. در برخی از انسان‌ها سلطهٔ یک نیمکره از نیمکرهٔ دیگر بیش‌تر است.

افرادی که نیمکرهٔ چپ مغزشان سلطه بیش‌تری دارد:

به آسانی می‌توانند اطلاعات را در توالی‌های خطی پردازش کنند، المان‌های مختلفی را در نظر گرفته و آن‌ها را از دیدگاه منطقی مورد بررسی قرار دهند.

اعداد و کلمات را راحت‌تر پردازش می‌کنند.

از فهرست‌سازی و تحلیل کردن جزئیات لذت می‌برند.

یک دقیقه شگفت‌انگیز

درباره خودتان فکر کنید: کدام نیمکره مغزتان فعال‌تر است؟ اگر این را می‌دانید، این امر به شما کمک می‌کند که نیازهای ممکن خود را شناسایی کرده تا بتوانید پتانسیل‌های استفاده نشدهٔ نیمکره غیرفعال‌تان را توسعه و بهبود دهید (برای اطلاعات بیشتر به دو راز بعدی نگاه کنید).

افرادی که نیمکرهٔ راست مغزشان سلطه بیش‌تری دارد:

راحت‌تر می‌توانند اطلاعات را به صورت کلّی بررسی کنند. پیش از هر چیز تصویر کلی را می‌بینند و سپس به جزئیات نگاه می‌کنند.

اطلاعات را به شکلی خلاقانه و بصری پردازش کرده و از قوه تصور خود به سادگی استفاده می‌کنند.

از ابعاد فضایی آگاه بوده و نسبت به آن درک دارند.

زمانی از پروسهٔ یادگیری لذت می‌برند که روند آن مشتمل بر انجام دادن، حس کردن، لمس کردن اشیا و تصویرنگاری‌های رنگی باشد.

معمولاً یکی از نیم‌کره‌های مغز نسبت به دیگری تسلط بیش‌تری دارد، اما با این حال دانشمندان بزرگ توانایی برقراری توازن میان دو نیمکرهٔ مغز خود را دارا هستند. برای مثال انیشتین از فعالیت‌هایی نظیر دریانوردی، فعالیت‌های هنری و نواختن ویلن لذت می‌برد.»