دانلود و خرید کتاب تأمل برانگیز
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب تأمل برانگیز اثر حیدر  شجاعی

کتاب تأمل برانگیز

گردآورنده:حیدر شجاعی
انتشارات:شهر پدرام
دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب تأمل برانگیز

کتاب تأمل برانگیز نوشته و ترجمۀ حیدر شجاعی است. شهر پدرام این کتاب را منتشر کرده است. این اثر، عبارات کوتاه و جملات آموزنده و تأمل برانگیزی را دربر دارد. نویسنده‌ها و متفکران متعددی در این کتاب معرفی می‌شوند.

درباره کتاب تأمل برانگیز

کتاب تأمل برانگیز، عبارات کوتاه و جملات آموزنده و تأمّل‌برانگیزِ مشاهیر ایران و جهان را به‌همراه توضیحی برای معرفی آنها ارائه می‌دهد. حیدر شجاعی، در این کتاب، کوشیده است تا مؤثرترین جملات و سخنان شخصیت‌های معروف ایران و جهان را برحسب ترتیب حروف الفبا، گردآوری کند تا به‌صورت یک تصویر بدیع، قابل‌تعریف و آموزنده درآید.

این عبارات‌ها و جمله‌ها شامل مضامینی هستند چون:

کودکی، جوانی، پیری، نویسندگی، نقاط عطف زندگی، عقیده، فرضیّات و نظریّات، خداشناسی، انسان‌شناسی، جهان‌بینی و ایدئولوژی، دین، اخلاق، حقیقت و واقعیت، علم و دانش، حکمت، آگاهی و خودآگاهی، روان‌شناسی، فلسفه و منطق، طبیعت، متافیزیک، نمادها و سمبول‌ها، هنر، نقاشی، کاریکاتور، فیلم، سینما، تئاتر، نمایشنامه‌نویسی، شعر، ادبیات، کتاب و نقد کتاب، خاطرات، تأمّلات، تمایلات، رؤیاها، آرزوها، دریغ‌ها، اندوه‌واره‌ها، شِکوه‌ها، سیاست، جنگ و صلح، زندان، عشق، زن، ازدواج، خانواده، فرزند، زیبایی، چکامه‌ها، وصایا، خواب، پوچ‌گرایی، جنون، خودکشی، مرگ و تأمّل در آن و... .

دومین مقصود حیدر شجاعی از گردآوری این عبارات و جملات، معرّفی نویسندگان بزرگ جهان و آشنایی با آثار آنهاست.

نویسنده، این‌گونه قطعه‌های ادبی را نوعی «کلاژ ادبی» می‌خواند.

خواندن کتاب تأمل برانگیز را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران جملات ماندگارِ نویسندگان ایران و جهان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب تأمل برانگیز

«اوریانا فالاچی

روزنامه‌نگار، نویسنده و مصاحبه‌گر سیاسی برجستۀ ایتالیایی، متولّد ۱۹۲۹ در شهر فلورانس؛ و در سن ۷۷ سالگی در همان شهر درگذشت.

آثار معروفش عبارتند از: هفت گناه هالیوود، جنس ضعیف، اگر خورشید بمیرد، زندگی و جنگ و دیگر هیچ، نامه به کودکی که هرگز زاده نشد، یک مرد، مصاحبه با تاریخ و...

از کتاب «اگر خورشید بمیرد»:

- رفتن به ماه به چه درد می‌خورد؟ بشر در ماه هم همان گرفتاری‌های روی زمین خواهد داشت. در ماه هم مثل زمین، بشر، ناخوش و بدجنس خواهد بود.

- هیچ چیز مثل حیا و وحشت از گنده‌گویی جلو آدم را نمی‌گیرد. طعنه زدن چه آسان، ایمان داشتن چه دشوار! اگر طعنه بزنیم، کسی مسخرمان نمی‌کند. اما همینکه به چیزی واقعاً ایمان داشته باشیم، همه به سرمان می‌ریزند!

- ما عوض نشده‌ایم. خودمان را تطبیق داده‌ایم. در اینجا یا باید خودت را با محیط وفق دهی یا بمیری؛ و من نمی‌خواهم بمیرم.

- به همان دلیلی که ما را وادار می‌کند تولید نسل کنیم، چون از مرگ و تاریکی می‌ترسیم و می‌خواهیم تصویر خودمان را زوال ناپذیر ببینیم. ما نمی‌خواهیم بمیریم، ولی مرگ وجود دارد؛ و به همین دلیل فرزندانی از خود به وجود می‌آوریم که به نوبۀ خود، فرزندانی به وجود می‌آورند و آنها نیز تا بی‌انتها تصویر خود را تکرار می‌کنند؛ و همین موضوع ما را به ابدیّت هدیه می‌کند.

- نباید فراموش کرد که کرۀ زمین ممکن است بمیرد، منفجر شود، خورشید ممکن است سر و خاموش بشود؛ و همینطور هم خواهد شد. اگر زمین و خورشید بمیرند، و اگر نژاد ما، نسل ما همراه زمین و خورشید بمیرد، آنچه را هم که تا آن لحظه انجام داده‌ایم، از بین می‌رود. هومر می‌میرد، میکل آنژ می‌میرد، گالیله می‌میرد، لئوناردو می‌میرد، شکسپیر می‌میرد، اینشتین می‌میرد، تمام کسانی که در فکر ما ابدی باقی مانده‌اند، می‌میرند. آنوقت هر چیز، هر خاطره، همراه ما در تاریکی سرنگون می‌شود. پس خودمان را نجات دهیم!

- قبول کردن اینکه بشریّت فقط بستگی به داشتن دو تا دست، دو تا پا، یک سینه و یک سر ندارد. بشریّت یک اندیشه است. چیزی که حرکت می‌کند و فکر می‌کند.

- نابود خواهیم کرد. مجدداً خواهیم ساخت. خواهیم کشت تا بار دیگر زندگی را به وجود بیاوریم. شرط بودن، مردن است. بشر می‌میرد تا جای خود را به بشر دیگری بدهد. اشیاء می‌میرند تا برای اشیاء دیگر جا باز کنند.

- وقت ندارم. همانطور که وقتی من بمیرم، دیگران وقت نخواهند داشت فکر مرا بکنند... مثل جنگ است. در جنگ کسی معطل نمی‌شود تا روی جسد دوستش گریه کند. پیش می‌رود و سعی می‌کند گلوله بهش اصابت نکند و خودش تیر در کند. حتی اگر در جنگ نباشیم، ما در جنگ هستیم. هر روز یک جنگ است!

- مثل درختی که با تبر از جای کنده می‌شود و به زمین می‌افتد. خود من نیز یک روز می‌میرم. من که اینطور مملو از زندگی هستم و می‌خواهم زندگی کنم. و اگر زمین بمیرد، اگر خورشید بمیرد، ما در آن بالا زندگی خواهیم کرد... به قیمت تمام درختانی که زندگی به ما داده است.

از کتاب «به کودکی که هرگز زاده نشد»:

- زندگی یعنی خستگی، یعنی جنگی که هر روز تکرار می‌شود؛ و در ازای لحظات شادی‌اش که مکث‌های کوتاهی بیش نیست باید بهای گزافی پرداخت.

- احتمالاً اگر از اولین موجودی که انسان نام گرفت، پرسیده شود: می‌خواهی متولّد شوی یا نه؟ از ترس و نگرانی به خود می‌پیچد و با قاطعیّت جواب منفی می‌داد. ولی هیچکس نظر او را نپرسید و او هم به ناچار زاده شد و زندگی کرد؛ و پس از اینکه موجود دیگری را که از او هم کسی چیزی نپرسیده بود به دنیا آورد، از دنیا رفت. این آخری هم همان کار را کرد و این جریان هزاران هزار سال ادامه یافت و لابد اگر این اجبار وجود نداشت، اکنون ما هم وجود نداشتیم.

- انسان درخت نیست، که درد و رنج انسان هزار بار عظیم‌تر از درد درخت است، که لزومی ندارد هیچ یک از ما جنگل درست کنیم، که هر دانه‌ای درخت نمی‌آفریند و بیشتر دانه‌ها به جای اینکه بارور شوند، گم می‌شوند.

- منطق ما پر از ضد و نقیض است. ممکن است تو موضوعی را تأئید کنی و بلافاصله عکس آن را ببینی و احیاناً متوجّه شوی که عکس قضیه هم درست مثل خود قضیه صحّت دارد. منطق امروز من ممکن است فردا با یک اشارۀ انگشت، زیر و رو شود.

- آدم بودن کلمۀ زیبایی است. چون حد و مرزی برای زن یا مرد بودن تعیین نمی‌کند و تفاوتی بین آنکه دُم دارد (مرد) و آنکه دُم ندارد نمی‌گذارد. قلب و مغز هیچکدام جنسیّت ندارد.

از کتاب «یک مرد»:

- هر کس که تسلیم شده زندگی نمی‌کند، فقط نفس می‌کشد.

- دیکتاتورها همیشه قیافۀ مسخره‌ای دارند و چشم‌های وغ زده. مخصوصاً چشم‌هایشان را می‌درانند تا بچه بترسانند! اگر اطاعت نکنی، تنبیه می‌شوی.

- مردن از زندگی کردن آسانتر است!

- یک انسان نمی‌تواند بدون تشخیص زمان زندگی کند.

- وقت، مهمترین سلاح بازپرسی است. آنها می‌دانند که متّهم با گذشتن زمان تسلیم می‌شود. بنابراین متّهم برای شکست نخوردن باید این سلاح آنها را خنثی کند. با یک حملۀ متقابل باید روند عادی بازپرسی را به هم بریزد و نگذارد که کمدی مطابق برنامه پیش برود: یا اعتصاب غذا، یا اعتصاب غذای خشک...

- من به انسان اعتقاد دارم؛ و اعتقاد به انسان یعنی اعتقاد به آزادی او. آزادی تفکّر و بیان و انتقاد و مخالفت.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۱)
یک روز فرا می‌رسد که به خاطر نکشتن هر یک یهودی من را نفرین می‌کنید!!
محمدحسین اسلامی راد

حجم

۲٫۸ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۸۴۸ صفحه

حجم

۲٫۸ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۸۴۸ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان