کتاب شب سوئیت

کتاب شب سوئیت نوشته کیانوش احمدی است. این نمایشنامه را انتشارات نگار تابان منتشر کرده است.

درباره کتاب شب سوئیت

 صحنه از یک اتاق، حیاط و یک پذیرایی تشکیل شده که هر کدام از آن‌ها با نور یا دیواری کوتاه مشخص می‌شود. جایی شبیه به سردخانه یا یک خانه بسیار قدیمی و سرد و بی‌روح. همه چیز با محوریت سعید سلیمی روایت می‌شود، سعید سلیمی نقش قاضی را در اتصال صحنه‌ها بازی می‌کند دیگر شخصیت‌ها هم نقش زندانیان را بازی می‌کنند. همهٔ شخصیت‌ها زندانیان آزاد شده‌اند که نمایشی را اجرا می‌کنند. داستان شروع می‌شود فضا شبیه سردخانه‌ای است که در آن کسی مرده است. بازجویی و روایت شخصیت‌ها آغاز می‌شود و هرکدام روایتی را بازگو می‌کنند. 

شخصیت‌های این نمایش شامل جیران (مادر) ۵۰ ساله، سهراب ۲۷ ساله، سودابه ( سودی) ۲۵ ساله، سیاوش ۲۳ ساله، سیامک ۲۰ ساله، فرید ۳۰ ساله، حاج‌آقا حسینی ۵۰ ساله، سعید سلیمی ۳۴ ساله است. 

خواندن کتاب شب سوئیت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات نمایشی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب شب سوئیت

سعید سلیمی: ساعت بیست‌وپنج.

سیاوش: زمستونه ...انگار نه ماه یخبندان قطب شمال تو بدنم

حبس شده... همه مردن یا فقط...

حاج‌آقا حسینی: ( در حال خواندن نماز میت است) اَشهَدُ اَن لا الهَ الا اللهُ وَ اَن محمد رسول‌الله

سهراب: نَفَس آدم یخ می‌زنه ...مامان سیاوش پتو می‌خواد... سردش... سیاوش، کجایی؟

حاج‌آقا حسینی: اَللهُم صَلِّ عَلی مُحَمدٍ وَ آل مُحَمدٍ

سودی: جهیزیه عروسیمه ...یخچال مارکِ خداس... سیاوش

خریده... خریدو مُرد...

حاج‌آقا حسینی: اَللهُم اغفر للمُؤمنینَ وَ المُومنات

سیامک: جیران خانم یه پتو می‌خوام از اونایی که واسه سرپل ذهاب

فرستادی ...سیاوش سردشه...

حاج‌آقا حسینی: اَللهُم اغفر لهذَا المَیت

مادر: سیاوشم پارهٔ تنم، سردته؟... نلرز بچه، نلرز... سیاوشم مُرد...

حاج‌آقا حسینی: اَللهُم اغفر لهذه المیتَة

فرید: آدمی هر چه توانگر باشد، چون به این نقطه رسد مسکین است.

( سعید سلیمی زنگ را به صدا درمی‌آورد. نور صحنه قرمز است و نور سفید موضعی روی سعید سلیمی است)