کتاب شبی بی پایان «یلدا»

کتاب شبی بی پایان، یلدا مجموعه شعر مشترک از شاعران معاصر است که به همت زینب رضائی اصل گردآوری شده است و نشر بید آن را به چاپ رسانده است.

درباره کتاب  شبی بی پایان، یلدا

این کتاب در بردارند اشعاری از شعرای معاصر با مضمون شب یلداست و مضمون غالب آنها عشق است. بههر گیری از ایماژهای زبانی در پیوند میان احساسات عاشقانه و شب یلدا و تصویرسازی های ادبی در ترسیم احساسات شاعران و بیان عواطف خود چالشی است که شعرای این مجموعه از عهده آن برآمده اند و فضایی زیبا را در نوشته های خود خلق نموده اند. با خواندن این کتاب لذتی ویژه از دنیای شعر می برید.

کتاب شبی بی پایان، یلدا را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

اگر علاقه‌مند به دنیای شعر و از طرف‌داران اشعار شاعران معاصر هستید، کتاب شبی بی پایان ، یلدا یک انتخاب خوب برای شما است و خواندن کتاب شبی بی پایان ، یلدا را به شما پیشنهاد می‌کنیم. 

بخشی از کتاب  شبی بی پایان، یلدا

خان‌میرزا قاسمی

بیا دلبر تو را کم دارم امشب

که یلدایی پر از غم دارم امشب

بساط عیش ونوش دردل براهه

نگو جانا که ماتم دارم امشب

* * *

جهنم می شود دنیای فانی

اگر با من کنی نا مهربانی

چه زیبا می شود یلدا تو ازدر

به دیدارم بیایی نا گها نی

فاطمه شیریان

قسمت این است که دل ساکت و تنها باشد

همچو یعقوب در این درد شکیبا باشد

( عشق آن است که یوسف بخوردشلاقی

درد تا مغز و سر وجان زلیخا باشد)

قلب بیمار در این لحظه چو شبهای دگر

دوست دارد بشود عاشق و رسوا باشد

جان ندارد گله از زخم فراقت، لیکن

عشق یعنی که زِ هر فاصله شیدا باشد

دم آخر شد و افسوس که دل میخواهد

چشم شهلای تو را غرق تماشا باشد

عاقبت سهم من از هر شب یلدا شاید

غم و دلتنگی و اندوه و مدارا باشد

علی فلاح دریاسری

ز سر سودای سیمرغ برین آید همی

ز تن تمنای ‌وصل وزین، آید ولی

ز کردار کریمان، کریمی گفت

ز کوکب تا کواکب، رحیمی آید نهی

ز شوق نور دیدنت، در این شب یلدا

ز شاگردی عشاق، عشق پدید آید پری

ز کَس پرسم که امشب، نور دیده آید سری ؟

یا سراب است آنچه بر آید بر هر دلی

وای بر تو ای عارفم محرم نداری راز من

بر ملا گشت آنچه در ذهنت بود در هر شبی