دانلود و خرید کتاب توتو، گربه نینجا؛ جلد سوم درموت اولیری ترجمه فاطمه عباسی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب توتو، گربه نینجا؛ جلد سوم اثر درموت اولیری

کتاب توتو، گربه نینجا؛ جلد سوم

معرفی کتاب توتو، گربه نینجا؛ جلد سوم

کتاب توتو، گربه نینجا؛ جلد سوم  نوشته درموت اولیری و ترجمه فاطمه عباسی است. مجموعه توتو، گربه نینجا را انتشارات پرتقال منتشر کرده است، این انتشارات با هدف نشر بهترین و با کیفیت‌ترین کتاب‌ها برای کودکان و نوجوانان تاسیس شده است. پرتقال بخشی از انتشارات بزرگ خیلی سبز است.

درباره کتاب توتو، گربه نینجا؛ جلد سوم

توتو می‌دانست فقط یک شانس دارد، تنها یک فرصت دارد تا سگ‌های سردستهٔ اتحادیهٔ غیرمجاز استخوان را گیر بیندازد. شش ماه بود که خوراکی موردعلاقهٔ سگ‌های لندن را می‌دزدیدند و تا الان این بزرگ‌ترین محموله‌شان بود. اگر توتو امشب حسابشان را نمی‌رسید، کسی چه می‌دانست کی فرصت دیگری گیرش می‌آمد.

خواندن کتاب توتو، گربه نینجا؛ جلد سوم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

کودکان ۷ تا ۱۲ سال مخاطبان این کتاب‌اند.

بخشی از کتاب توتو، گربه نینجا؛ جلد سوم

نوچهٔ جانی اصرار داشت که فقط توتو با او برود، برای همین نقره‌ای و گربه‌رو رفتند تا نمایش خلاقانهٔ گوش‌خیزک‌های آکروبات‌باز را تماشا کنند و قرار شد توتو بعداً آن‌ها را در محل سنِ قارچ سمی ببیند.

توتو به دنبال محافظ رفت سمت محوطهٔ پشت‌صحنه. او جان گرفتن جشنواره را در محیط اطرافش حس می‌کرد. سروصدای یک خانواده راسو را شنید که زیپ چادرشان را باز کردند و مشغول درست کردن صبحانه شدند. بوی وسوسه‌انگیز غذا در دکه‌ها به مشامش می‌رسید (با خودش فکر کرد نقره‌ای حتماً اول صف می‌ایسته.) و وقتی اولین گروه موسیقیِ روز، روی صحنه تستِ صدا می‌کردند، آوای خفیفشان را از دور شنید. هوش‌وحواس از سرش پرید، حسابی هیجان‌زده شد و سر ذوق آمد.

وقتی آفتاب آخرهای صبح پشتش را گرم می‌کرد با خودش فکر کرد شاید دیگه خیلی این جریان نینجا رو جدی گرفته‌ام. گربه‌رو و نقره‌ای راست می‌گن، باید یه‌کم بی‌خیال بشم و خوش بگذرونم و دیگه این‌قدر شکاک نباشم. چرا نباید با جانی نشست‌وبرخاست کنم؟ شاید خنگول باشه، اما بزرگ‌ترین ستارهٔ راکِ دنیاست!

بالاخره رسیدند به محوطهٔ پشت‌صحنهٔ خیلی خیلی خیلی ویژه جایی که جانی و گروه موسیقی بودند. جمعیت زیادی جلوی در ورودی بود، اکثراً سنجاب‌های محلی و سگ‌های چی‌واوای۲۱ نازپروردهٔ لندنی بودند که سعی می‌کردند دزدکی نگاهی توی محوطهٔ پشت‌صحنه بیندازند تا ستارهٔ راک را ببینند. محافظ همراه توتو برای سگ گلهٔ عصبانی نگهبانِ در که اصلاً نتوانسته بود نظم را برقرار کند، سری تکان داد و او هم توتو را به داخل راهنمایی کرد.

در سمت راست آن محوطه یک کافه شیر بود (که با شیرِ جرزی، شیربادام، شیرسویا و شیرنارگیل پذیرایی می‌کرد.) و دوروبرش دکه‌های غذافروشی و وسطش یک آتشدان قرار داشت و چندین آلاچیق را روی ستون‌های اسکرَچِر۲۲ گربه قرار داده بودند که از آن‌ها نعناع گربه‌ای آویزان کرده و با کوسن‌های گرم‌ونرمی پُرَش کرده بودند.

پشت محوطه بیشتر از ده‌دوازده‌تا کاروان بود. محافظ همراه توتو در یکی از کاروان‌ها را زد و محافظ دیگری آن را باز کرد و چندتا ایماواشاره بینشان ردوبدل شد (توتو با خودش فکر کرد سرشون رو دیگه بیش از حد بالاوپایین کردن) و از توتو خواستند وارد شود.

توتو توانست جانی را ببیند که در انتهای کاروان بداهه گیتار می‌زد و آوازی برای خودش زمزمه می‌کرد. بقیهٔ گروه آنجا نبودند، اما تیم حفاظت جانی در دو طرف کاروان به ردیف ایستاده بودند، وجودشان کمی تهدیدآمیز بود. غریزهٔ نینجایی توتو فوراً در حالت آماده‌باش قرار گرفت، اما تمام ترسش را کنار گذاشت و طرف مبلمان راه افتاد و جانی مثل یک دوست قدیمی که مدت‌هاست او را ندیده، به استقبالش رفت.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۰

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۰۴ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۰۴ صفحه