کتاب درک رشد اقتصادی

کتاب درک رشد اقتصادی نوشته جانی سنگوپتا است. کتاب درک رشد اقتصادی با ترجمه ناصر فرشادگهر و فرناز بادپر منتشر شده است. کتاب درک رشد اقتصادی را دانشگاه خوارزمی برای دانشجویان منتشر کرده است.

درباره کتاب درک رشد اقتصادی

امروزه اقتصاد دستخوش تحولات پرشتاب وتوقف ناپذیری شده است و به تغییراتی در مقیاس بزرگ و گذار از بخش تولید مواد به سمت طراحی و استفاده از فناوری‌های جدید به یاری «تحقیق و توسعه» و «سرمایه انسانی» نیاز دارد. عصر اطلاعات جدید به عنوان یک مولفه همراه با بهره‌وری قابل توجه معرفی می‌شود، که از طریق افزایش بازده و یادگیری حاصل می‌گردد. این فرایند باعث به چالش کشیدن مدل‌های رشد متعارف مبتنی بر ساختارهای بازار رقابتی شده است. در حیطه رشد صنعتی، موسسات خارج از بازارهای متداول و اصول اساسی بقای بهترین سازمان‌‌ها، بر نظریه‌های حال حاضر غالب شده‌اند. این کتاب دو حوزه از رشد و توسعه اقتصادی سازمانها را با هم هماهنگ نموده و یکپارچه می‌سازد:

«نظریه رشد درونزا و مدل‌‌های فرابازاری اقتصاد تکاملی تحت سلطه بهره‌‌وری نوآوری»

در کتاب درک رشد اقتصادی یک شیوه نظام‌‌مند از جدید ترین نمونه‌‌های رشد و توسعه مطرح شده است. این مورد یک بحث غیرریاضی و غیر فنی است؛ اما در عین حال بحث تحلیلی و ترکیبی نیز است. نمونه‌های جدید الگوی رشد که امروز بر آن‌ها تأکید می‌شود، سه ویژگی اساسی رشد درونزا را دارا هستند: فناوری و نوآوری‌‌ها، پویایی موسسات و فرابازارها و صلاحیت‌‌های محوری در پویایی تکاملی این کتاب یک الگوی جدید را هم در شرایط نظری و هم از دیدگاه تجربه تاریخی، ارائه می‌دهد. چهار ویژگی کلیدی آن عبارتند از:

نقش نوآوری و سرمایه انسانی، تأثیر فناوری اطلاعات، موسسات به عنوان ساز وکارهای تکاملی اقتصاد و واقعیت رشد شگفت‌‌انگیز برخی از کشورهای آسیایی.

دو نیروی فرابازار با برخی از جزئیات آن‌ها نیز مورد بحث قرار خواهند گرفت. یکی از آن‌ها نقش پویای نهاد‌های حکمرانی است که باعث کاهش هزینه‌های معاملات بزرگ شده و تغییرات اقتصادی را تسهیل می‌نمایند. دیگری، دیدگاه رشد اقتصادی به عنوان یک فرایند تکاملی است، که در آن انعطاف‌پذیری پویا و رقابت خلاق نقش حیاتی دارند. در حالی که نظریه متعارف رشد اقتصادی، سیستم نهادی و تکاملی تغییرات اقتصادی را مورد غفلت قرار داده است.کتاب حاضر نظریه رشد درون‌زا را با مدل تکاملی تغییرات اقتصادی ادغام کرده است.

در اینجا تلاش در زمینه ترکیب نظریه رشد اقتصادی نوین و مدل‌های اخیر اقتصاد تکاملی صورت گرفته است، که بر فرآیند ساختاری توسعه تأکید دارند. رشد و توسعه دو مرحله را کامل می‌نمایند و هر یک مکمل دیگری هستند.

کتاب درک رشد اقتصادی بر اساس تحقیقات بلندمدت در زمینه رشد و توسعه اقتصادی پدید آمده است. در اینجا اصول نظریه‌‌های خرد رشد اقتصادی با اصول کلان تغییرات اقتصادی ادغام شده‌‌اند. در این نوشتار موسسات غیربازاری به میزان بازار سرمایه‌‌داری اهمیت دارند. نوآوری‌های جدید در تعادل ایستا و متعارف سود جدید اخلال ایجاد نموده، اما با خود منافع نوینی به همراه دارند، که این منافع باعث تقویت نوآوری بیشتر نیز می‌شوند. رشد نیز به عنوان یک فرایند تجمعی مشاهده می‌گردد و ممکن است مجدداً رویداد شگفت‌‌آور دیگری را در این پهنه تکرار نماید که شعار آن یادگیری، هماهنگی و یکپارچه‌‌سازی است.

خواندن کتاب درک رشد اقتصادی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام دانشجویان اقتصاد پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب درک رشد اقتصادی

«این امر نشان می‌دهد که کشورهای کمتر توسعه یافته به چه میزان از «تحقیق و توسعه» صورت گرفته در کشورهای صنعتی بهره مند می‌شوند. حتی زمانی این منافع بیشتر می‌شوند (که به جای اندازه‌‌گیری واحد تولید ناخالص داخلی، واحد مصرف، اندازه‌‌گیری شود) که به دلیل نقش بیشتر «تحقیق و توسعه «کشورهای صنعتی نسبت به کشورهای کمتر توسعه یافته در بهبود تجارت است. با وجود این نتایج یک جنبه دلسردکننده نیز دارند: آن‌ها نشان می‌دهند که سرمایه‌‌گذاری در نوآوری سبب وسیع‌تر شدن شکاف میان کشورهای ثروتمند و فقیر می‌شود. دستاوردهای خروجی کشورهای صنعتی بیش از سود خروجی کشورهای کمتر توسعه یافته است. بنابراین این‌گونه نتیجه گرفته می‌شود که در کشورهای صنعتی سرمایه‌‌گذاری در نوآوری منجر به واگرایی درآمد میان غنی و فقیر می‌شود» (هلپمن،۲۰۰۴).

با توجه به گزارش بانک جهانی، با وجود کاهش تفاوت نسبی میان بسیاری از کشورها، شکاف مطلق در درآمد سرانه افزایش یافته است. حتی تفاوت درآمد کشورهای تازه صنعتی شده جنوب شرق آسیا با درآمد بالای کشورهای سازمان همکاری اقتصادی و توسعه از حدود ۶۰۰۰ دلار در سال ۱۹۶۰ به ۱۳۰۰۰ در سال ۱۹۹۸رسیده است که این شکاف گسترده را نمایان‌‌تر می‌کند. پژوهشهای مرتبط با شکاف فناوری نیز نشان می‌دهند که قابلیت جذب داخلی سرمایه‌‌های دانشی و فرایندهای «تحقیق و توسعه» از خارج از کشور به عنوان عوامل کلیدی در تبیین تفاوت نرخ رشد و ایجاد فاصله میان کشورهای فقیر و غنی هستند.