کتاب فصلنامه حوالی ـ شماره ۸ ـ بهار و تابستان ۱۴۰۰
معرفی فصلنامه حوالی ـ شماره ۸ ـ بهار و تابستان ۱۴۰۰
ترهبار پرسروصداترین شمارۀ ماست؛ حتی از حوالی ترمینال هم بیشتر. برای اینکه بفروشید باید داد بزنید و برای اینکه بخرید هم گاهی باید داد بزنید. آواز و ترانه هم عصای دستتان است که آدمهای بیشتری را به خود جذب کنید. ترهبار همانقدر که پر از رنگ و صداست، پر از حرکت هم هست. سرعت ترهبار ناشی از حرکت مداوم خریداران و کارگرهاست. هرچه بیشتر عجله کنید جنس بهتری گیرتان میآید و هرچه جعبههای بیشتری در روز حمل کنید، پول بیشتری. در ترهبار آدمهای ساکنی هم هستند که صاحبان بارند. اربابهای میوه هم مثل سایر اربابها کمتر جابهجا میشوند؛ البته، نه همۀ آنها. ما قبل از این شماره هم اهل ترهبار نبودیم. به خصوص «میدان بزرگ» که خیلیهایمان راهمان هم به آن سمت کج نشده بود و اگر هم شده بود، راه را گم کرده بودیم. ترهبار بزرگ برایمان یک فضای ناشناخته بود. همان قدری که برای ما جای دیگری بود، ما هم در آن «دیگری» بودیم. اگر از سر کامال کنجکاوی به متروکهها پیش از شمارۀ قبلی سر زده بودیم، میدان بزرگ فضولیمان را هم قلقلک نداده بود. فکر نمیکردیم که فضولی کسی جز ما را هم تحریک کرده باشد. تا اینکه فهمیدیم چند نفر از آدمهای اطرافمان پاتوقشان ترهبار است و آرامششان را میان گلابیها و سیبها و کلمها جستوجو میکنند.
ِ
حجم
۸٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۵۰ صفحه
حجم
۸٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۵۰ صفحه
نظرات کاربران
خیلی خوب بود ، من نسخه چاپی اش رو دوسال پیش خوندم،و متاسف شما که بعد از این نسخه ادامه نداشته،شایدم ادامه همکاری توی طاقچه نبوده،این نوع محلات خیلی لازمه من ماهنامه کرگدن رو هم خیلی دوست داشتم و فوق