نظرات کاربران درباره کتاب لیرشاه

شکسپیر ، از اون دسته نویسنده هایی هست که معتقده ذات انسان ، شرور و بد هست ، و این شرارت بشر ، باعث تمام اتفاقات تلخ و زشت جامعه و جهان شده . توی این نمایشنامه ، لیر شاه سه تا دختر داره ، دو تا دختر بزرگش به شدت چاپلوس هستن و چشمشون دنبال ارث و میراث هست. دختر کوچک لیر شاه ، که اتفاقا لیر شاه اونو بیشتر از همه دوس داره ، اهل چاپلوسی و تملق نیست. پدرش رو عمیقا دوس داره ولی چاپلوسی نمیکنه. و کم کم خواهران بزرگش از این ماجرا استفاده میکنن و اونقدر رو مخ لیر شاه کار میکنن که دختر کوچکش رو از ارث محروم میکنه و زمانی که دار و ندارش رو میده به دو دخترش ، میفهمه چه کاری کرده ... توی این نمایشنامه ، لیر شاه دلقکی داره که این دلقک به شدت دلسوز لیر شاه هست و هر چی با طنز و کنایه میخواد لیر شاه رو متوجه حقیقت کنه ثمری نداره ... این دلقک چنان جمله های عمیقی میگه که باید وقتی به دیالوگ های دلقک رسیدید و خوندید ، کتاب رو ببندید، برید توی شهر یه دوری بزنید و به جمله هاش فکر کنید ! خلاصه کتاب و کلا نوع نگاه شکسپیر به انسان رو میشه توی این جمله از متن کتاب بیان کرد : دسیسه و نیرنگ، سنگدلی و خیانت و سایر نا آرامی‌های ویرانگر ما را بی وقفه تا دم گور همراهی می‌کنند.

بسیار عالی

بسیار عالی بود

بسیار عالی و قابل درک بالایی است