
نظرات کاربران درباره کتاب محاکمه خوک
۳٫۸
(۲۸)
Nasrin
موضوع بسیار متفاوت و روایت بسیار تکاندهنده و ناراحتکنندهای است. باورکردنی نیست که چنین اتفاقی در کشور مدرنی مثل فرانسه به وقوع پیوسته باشه و البته با خواندن مقدمه متوجه خواهید شد که منحصر به آنجا هم نبوده و مثلا مشابهش آخرین بار در ترکیه در ۲۰۰۳ رخ داده! البته مکان اهمیتی ندارد و مهم کارهایی است که از بشر دوپا، از این اشرف مخلوقات!! برمیآید و البته که متاسفانه در ایران عزیز خودمان هم چنین اعمالی (شکنجه و کشتن حیوانات) بهوفور اتفاق میافتد و تنها تفاوتش این است که بیمحکمه و قاضی انجام میشود! 😔 خواندنش برای طرفداران حقوق حیوانات و افراد دلنازک بسیار سخت خواهد بود. البته فصل پایانی برای طرفداران حقوق بشر هم بهشدت ناراحتکننده است.
من اگر بودم، میگفتم حیوان که حیوان است، مادر بچه چطور او را بدون مراقب و نگهبان در فضای باز بیحصار رها کرده و دنبال کار روزانه خود به داخل خانه رفته است؟؟
Soheil.mn
روایت بسیار متفاوت و خاصی بود ...
همه چیز در ذهن نویسنده خوب پردازش شده و در نهایت تبدیل به نوشتاری جذاب شده که البته ترجمه عالی این اثر کمک شایانی در درک درست این کتاب برای ما داره
من خودم به همه پیشنهاد میکنم مطالعه کنن
ائمه
قسمت تلخش اینکه این داستان تا این حد دلخراش واقعیه
کاربر ۷۰۵۲۳۲
گذشته از دردناکی ماجرا کتاب جالبی بود و نویسنده و هم مترجم در کار خود چیره دست و خبره محسوب می شوند شخصیت پردازی کتاب واقعا عالی بود و احساسات و افکاری که برای مجازات یک مجرم هرشخصی بروز داده بود نشان دهنده ی این است که نویسنده در روانشناسی و جامع شناسی تسلط داشته
AS4438
متفاوت، واقعی،تلخ وتکان دهنده، کتابی که حتمن بایدخوانده شود.
مهدی
با خوندن همچین اثری متوجه انسان بودن خودمون می شویم. اینکه هم میشه خوب بود هم شیطان
Mehrab
بیشتر بهنظر میاد نوعی طبعآزمایی باشد تا یک داستان. از آنجا که خیلی کوتاه است قابل خواندن بود وگرنه اگر مثلا دوبرابر این حجم داشت حتما نیمهکاره رهایش میکردم
بالاجا کیشی
خوک در حینِ گذر از کوچه پسکوچههای آبادی، پسربچهای را کشته و در جنگل آن اطراف گموگور شده بود. خوک، حیوانی نیست که بتواند به راحتی در برود، از اینرو اهالی آبادی بالاخره پیدایاش میکنند. حالا او را به دست قضا و قانون سپردهاند. آنها هم، کارآگاه و قاضی و سربازشان را مأمور میکنند برای تأیید و تثبیت اتهام. مأمورهای قضا به کار میافتند تا رد و نشانههای جُرم رخ داده را پیدا کنند. آیا واقعن خوک، بچه را کشته است؟ پزشکِ در استخدام قانون، جسد بچه را زیر معاینه میگیرد. گزارش پزشک قانونی آماده میشود: «فوت در طول صبح و بین ساعت ۱۰ و نیمروز اتّفاق افتاده است. اندامها این مسئله را تأیید میکنند و اندامها هرگز دروغ نمیگویند. مقادیر زیاد خون به نسبتِ اندازهٔ جسم و حجم زیاد خونِ از دسترفتهٔ شیرخواره مرگ سریعش را توضیح میدهد. قلب از تپیدن ایستاده است. زخمها براثر شیئی نوکتیز ایجاد شده است.»
تمامی شواهد، جُرم خوک را ثابت میکند. خوک دستگیرشده و به دست قانون سپرده میشود. او را در کنار دیگر زندانیان جانی و قاتل آبادی، به زندان میاندازند. حالا باید روزی برای محاکمهی خوک تدارک ببینند. روز محاکمه هم فرا میرسد. هیأت منصفه و قاضی و وکلای متهم و مقتول و والدین مقتول و اهالی آبادی در صحن دادگاه حضور به هم میرسانند. اول وکیل مقتول، در جایگاه حضور مییابد تا دلایل خود را برای اثبات اتهامات متهم رائه کند. متهم که همان خوک باشد را نیز به جایگاه فرامیخوانند تا به اشارههای حیوانی خود، جواب سؤالهای وکیل مقتول را به آری و یا نه پاسخ بگوید. بعدِ او وکیل تسخیری متهم به جایگاه فراخوانده میشود. او هم متهم را در ردِ نقش متهم در جنایت رخداده، به پرسش میگیرد.
خوک در دادگاه به اعدام محکوم میشود. روز اعدام هم فرا میرسد تا خوک را به سزای اعمالش برسانند. گوش تا گوش میدان آبادی از اهالی پر شده است. حتی ردیفی را هم به خیلِ گلهی خوکها اختصاص دادهاند. نویسنده، داستان محاکمه خوک را بر اساس مستنداتی که از دل تاریخ بیرون کشیده است، نوشته است. آن مستندات ثابت میکردند که در طی قرون سیزدهم تا هفدهم، در فرانسه و کل اروپا ، محاکمهی حیوانات دخیل در آزار و اذیت انسانها مرسوم بوده است. حتی در مقدمهی کتاب، مترجم مینویسد: «بر اساس روزنامه زمان، چاپ ترکیه در سال ۲۰۰۳؛ شورای بزرگان شهر آکپینار در آناتولی شرقی، الاغی را به دلیل رفتاری تهاجمی مجرم شناخت. شهردار شهر بعد از تکرار رفتارهای تهاجمی این الاغ علیه شهروندان و گاوها و گوسفندان، ریش سفیدان را گرد هم آورد و از آنها خواست در مورد او حکم کنند و آنها الاغ بینوا را به مرگ محکوم کردند!»
نویسنده علاوهبر این که خواسته است تصویری از این محاکمههای تاریخی را ارایه کند، ضمن پرداختن به محاکمهی خوک، روند محاکمهی دادگاهها را هم به نقد میکشد. آنجایی که وکلا با بازی کردن با کلمات، به راحتی نقش داشتن و یا نقش نداشتن متهم در جُرم رخ داده، را در نزد حضار و هیأت منصفه، به یقین و یا شک و تردید بدل میکنند. لذت آدمی را هم از شکنجه به نمایش میگذارد. انگاری که شکنجه را به سوروساتی بدل کرده باشد. او عناوین اتهامات را هم به نقد میکشد. آیا مجرم، در همهی مواقع در قبال جرم انجام داده مسئوول هم هست. آیا میتوان هر جرمی را به نام شر توصیف کرد؟
و از اینروست که وکیل خوک، روی به هیأت منصفه میگوید:« گیریم که مجرم است. آیا به همان اندازه هم مسئول هست؟ بر این حرف اصرار دارم. آیا مسئول هست؟ وقتی به خودمان زحمت نمیدهیم ماجرا را درک کنیم، میتوان در مورد مسئولیت قضاوت کرد؟ نگاهش کنید. زندگیاش را تصوّر کنید. برهنه در جادهها پرسه میزند. کتکش زدند و طردش کردند. همهٔ زندگیاش تحقیرش کردند. هرگز بهشکلی شایسته با او برخورد نشد -و حالا عقیده داریم که مستحق این است که قضاوت شود! نه، اینطور نمیشود. هرگز به او احترام گذاشته نشد. سعی کرد کجدار و مریز با همهٔ حماقت و همهٔ ضربههایی زنده بماند که انسانها حوالهاش کردند. پس اگر شایستهٔ زیستن زندگیای آسوده نبوده، مستحق تجربهٔ زندگی جنایتکارانه هم نیست. کاری که او کرد جنایت نبود، تصادف بود. تصادف وحشتناک است امّا دادگستری نباید اینها را با هم خلط کند. کاری که کرد نه جنایت که اتّفاقی ناعادلانه بود.»
M99b.as
محتوای کتاب از نظر من چیز به درد نخوری نبود.
ترجمه در کل روان بود ولی توی تلفظ اکثر اسم های خاص مشکل داشت.
موضوع و ایده کتاب اول جذبم کرد ولی بعد از چند صفحه حس کردم ایده کتاب چیز به درد نخوری نیست.
یک سوم آخر کتاب به نظرم بهتر بود تا دو سوم اول کتاب.
مسعود
موضوع کتاب خیلی جالب و عجیب بود
اما نحوه نگارش کتاب جوریه که انگار نویسنده میخواسته پانچلاینهاش و جملاتش تبدیل به کوت بشه
اما درکل جالب و قابل تامل بود
شادی رها
خیلی در ذهنم موند به واسطه دید تازه، نوع داستانپردازی و روایت جذاب.
سینا
رمان نه چندان خوبی که به دلیل موضوعش و محتوای غیر داستانی اش ارزش خواندن دارد
حجم
۸۰٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
حجم
۸۰٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
قیمت:
۳۴,۰۰۰
تومان