نظرات کاربران درباره کتاب دوقلوهای یخی

معلومه نویسنده توانایی هست. وقتی میگه ”زوجی هستیم در جلسه حل اختلاف زناشویی؛ حسی که خیلی خوب با آن آشنا هستم.” با همون جمله بعد از نقطه‌ویرگول، این اطلاعات رو بهت منتقل می‌کنه که این زوج، چند ساله باهم اختلاف دارن. می‌تونست چند صفحه سخنرانی کسل‌کننده و تکراری درباره اختلافشون ردیف کنه؛ اما ترجیح داده به موضوع اصلی بچسبه و حاشیه نره. ترجمه هم که به نظرم مشکلی نداره. امیدوارم این حال و هوای خوب کتاب، تا آخرش باقی بمونه و از خریدنش پشیمون نشم.

پایانی غافلگیرکننده داشت .دوست داشتم داستانش رو هرچند که حال ادم گرفته میشد از این حجم غم و غصه ی یه بچه ۷ ساله و خانواده ای که رو به فروپاشیه.

کتاب خوبی بود. جایی که آدم احساس میکرد گره داستان باز شده و از حقایق خبردار شده، بازم گره‌های جدید میاد و پایانش غیرقابل پیش بینیه تفاوتش با عموم کتاب‌های ترسناک اینه که ترس‌های عادی و روزمره ما رو به نمایش میذاره نه ترس‌های ماورایی. در کل کتاب فراز و نشیب و قضاوت‌ها و فداکاری‌ها و طوفان‌ها و آرامش‌های زندگی رو به نمایش میذاره

اول: طاقچه عزیز یکی از قلها در سانحه رانندگی فوت نشده بلکه از بالکن سقوط کرده. لطفا در قسمت معرفی کتاب تصحیح کنید. دوم: داستان جالب و غافلگیر کننده ای داره. فقط ترجمه کمی ایراد داره. به نظرم در متن اصلی کتاب گاها از یه زبان محلی استفاده شده و همین باعث شده ترجمه کمی راون نباشه. از اعلام و عناوین گنگ خیلی استفاده شده که گاهی آدم گیج میشه. ولی در کل لذت بردم. ممنونم

به نظرم اینکه در ادامه ناگهانی غافلگیر میشی و وقتی فکر میکنی همه چیزو فهمیدی چیزهای جدیدی دستگیرت میشه ،برام جالب بود...حتی پایانش رو هم نمیتونستی حدس بزنی چی میشه ... درکل به نظرم برای یه بار خوندن ارزشش رو داره ،ژانر معمایی جالبی داشت ....و یه جاهایی نمیتونستی واقعا حدس بزنی چی میشه ؟...

اگه از داستانهای معمایی خوشتون میاد میتونه براتون جالب باشه بخصوص که آخرش غافلگیر میشید

اولش که شروع کردم به نظرم موضوع جالب و متفاوتی اومد اما در ادامه بسیار کسل کننده شد،انگار مثلا کسی بخواد با پارچه ای که به اندازه ی یک بلوز ه،پیراهن بدوزه!! نویسنده به جای اینکه به اصل موضوع بپردازه،صرفا برای طولانی کردن کتاب فقط داستان رو کش داده بود،غافلگیری اخر داستان هم کاملا ابکی بود و به دل نمی نشست و پایان بندی هم گنگ و بی نتیجه بود.

کتاب معمایی جالبی بود از اولش یه سوال و شک هایی تو ذهن آدم ایجاد میکرد که همش با همون درگیر باشی آخرش یکم عجیب بود واسم قضیه موها لای انگشتارو نفهمیدم کسی میدونه بگه :)))) درکل ارزش خوندن داره.

بنظرم داستان جذابی داشت و پایانش دارک بود برای من واقعا هیجان انگیز بود و از خوندنش لذت بردم

نکته اول که اگه بخاطر ژانر ترسناکش میخواید بخونید که الکی نوشتن ترسناک نکته دوم اینکه ترجمه‌ش واقعا یه جوریه، یه جاش لفظیه یه جاش ادبیه، خیلی قر و قاطیه در کل به کسی پیشنهاد نمیکنم، داستان جالبی هم نداشت، قشنگ از هر صفحه فقط دوخط میخوندم تا برسم تهش بفهمم اخرش چیه میشه.

واقعا عالی بود

داستان معمایی جالب و پر کشش،دوست داشتم سریع بخوانم...

به نظر من بسیار جالب بود 💎🌟💎🌟💎🌟

کتابی ک نمیتونی زمین بگذاری. جوری درگیرت میکنه که روی زندگی شخصی ات هم اثر میذاره. شبها اگه میخوای اروم بخوابی از خوندنش پرهیز کن. ارزش وقتی ک میذاری رو داره.

کتاب قشنگیه،برای تمام کسایی که متاهل یا پدر و مادر هستن.اولش واسم یکم بخاطر جزییات زیادش خسته کننده بود اما از اواسطش اصلا نمیتونستم کتاب رو ببندم.

خوب نبود داستان خوبی نبود دوس نداشتم حتی جلد کتابم استباهه دو تا دختر مو طلایی بور بودند اسپویل: داستتن دو تا خواهره که یکیشون میمیره و داستان گذر زندگیشون نشون میده که چجوری کنار میان و اول دختر خونواده روح زده میشه بعد مادرش و همینطور خونواده تحت تاثیر قرار میده اخرش نویسنده کاری میکنه باور کنیم واقعا روح هست و هر چی از روحه جدا بشه مادی میشه اتمام اسپویل کل داستان از یه کلمه انگلیسی creepy ساختن فکر کنم نویسنده انگار میخواسته از یه کلمه یه داستان بسازه هدفم از خوندنش خالی کردن کتابخونه ام بود و داستان میخواستم بخونم

داستان پیچیده و هولناکی داره. اگه به داستانهای مرموز و جنایی علاقه دارید از دست ندین

موضوع خوبه اما سرعت داستان خیلی پایینه و شاید به تناسب موضوع و پتانسیلی که در اختیار داره خیلی دیر و کم سعی میکنه مخاطب رو غافلگیر و درگیر کنه در کل به نظرم میتونست داستان خیلی خوبی باشه که هدر رفت من شخصاااا از وقتی که گذاشتم راضی نبودم

داستان خانواده ای که بکی از فرزندان دوقلوی خود را در حادثه ای از دست داده اند و پیامدهای آن. داستان کتاب گیراست و خواننده علاقمند به ادامه داستان می شود؛ اما متاسفانه ترجمه روان نیست و به سختی می توان کتاب را خواند و البته در حساس ترین بخش کتاب که قرار کل ماجرای اتفاق افتاده معلوم شود، با سانسور مسخره و ایما و اشاره تعریف کردن ماجرا، تمام قصه کتاب به فنا می رود!!! شاید بهتر است مترجمین عزیر دست از ترجمه کتاب هایی که مغایر فرهنگ ایرانی است بردارند و خوانندگان سرگردان میان قصه رها نکنند!!!!

داستانش قشنگ ولی غم انگیز بود

داستانش جالب بود ولی خیلی کشش داده بودن حوصله ادم سر میره

سه ستاره به این کتاب دادم بابت اطلاعات خوبی که راجع به دوقلوی های تک تخمکی ازش کسب کردم.اما روند داستان یه جورایی گنگ و کند بود و این رو من اصلا نمی پسندم پایان داستان ام یه جوری بود که نویسنده به قول معروف میخواست سر و تهش و بیاره بهم

موضوعش خیلی جالب بود ولی یه نقصایی داشت که نمیذاشت به طور کامل ازش لذت برد مثلا اینکه خواننده رو‌تا لحظه ی اخر و صفحه ی اخر سردرگم میکرد که لیدیا زندست یا کریستی .یا اینکه توصیف های بی جای زیادی داشت. در کل برای سرگرمی خوبه.

اصلا کتاب خوبی نیست

بنظر من اصلا ترسناک نیست

ترجمه اش خیلی جالب نیست

کتاب موضوع جالبی داشت و کمی هم پند آموز بود یه کمی بیش از حد کش داشت اما پایان خوب و قابل قبولی داشت ترسناک خیلی نبود اما درمجموع جذابیت لازم برای خوندن رو داشت و دوست داشتمش

داستان رو دوست داشتم ولی ترجمه خسته کننده بود جملات زیادی رو به توصیف مناظر اختصاص داده بود و متاسفانه چندان هم در این مورد موفق نبود ولی خود داستان خیلی قشنگ وگیرا بود. میشه از اون فیلم بسیار جالب و جذابی ساخت حتی تو نسخه ایرانی و هر لوکیشن دیگه مثل خونه جنگلی یا کوهستانی یا بیابانی.

خوب بود اینکه میگه کتاب ترسناکی هست.. خب اصلا از ترس خبری نبود، من گفتم حالا با کلی روح و اینا توی داستان دست و پنجه نرم میکنیم.. که هبچ خبری از این چیزا نبود، حتی وقتی روح واقعی هم ظاهر شد، خواننده تا 7، 8 صفحه بعد نمیفهمه روح بوده بهرحال.. داستان پردازی خوبی داشت، هرچند شخصیت پردازیش قوی نبود.. ترجمه هم خیلی تحت الفظی بود.. سخت ترجمه کرده بود .. بد نبود ترجمه، ولی سنگین بود.. باید حوصله خوندن ترجمه اینجوری رو داشته باشی تا بتونی بخونی بهرصورت.. پشیمون نیستم خوندمش، ایشالله هر کی میخونه لذت ببره

پایانش رو اصلا دوست نداشتم

یک داستان ساده و زیبا رو به بدترین شکل ممکن نوشته اند

علاقه ام به این ژانر و موضوع باعث شد که ۳ روزه کتاب را با وجود مشغله کاری به اتمام برسانم، اما آنچه که به وضوح در مورد خود نوشته وجود دارد و مرا سخت می آزرد اطناب در کلام نویسنده در مورد توصیفات بود؛ با وجود علاقه شدیدم به ادامه مطالعه ام در خصوص این کتاب، ولی تلذذ کافی از خواندن به دلیل تطویل در کلام نمیبردم....

از رمانهایی که توش خیانت داره اصلا خوشم نمیاد