نظرات کاربران درباره کتاب دلایلی برای زنده ماندن

طاقچه دوستت داریم. هیچی طاقچه نمیشه، من دوتا اپلیکیشن کتاب دیگه هم نصب کردم ولی پاکشون کردم . حس و حال و شادابی ای که تو طاقچه هست هیچجانیس

روزای سختی رو می‌گذرونم و این اواخر تمام تلاشم این بود که یه مقدار خودم رو سرگرم کنم تا از این وضع تهوع‌آور دربیام و مسلماً یکی از کارایی که می‌تونستم بکنم کتاب خوندن بود. اتفاقی به این کتاب برخوردم، و از این بابت خوشحالم. نویسنده سرگذشت خودش رو توی دوران وحشتناک افسردگیش شرح میده اما صرفاً زندگی‌نامه نیست و خوندنش یک جور خودیاوریه. روی من اثر گذاشت و حالم بهتر شده. در واقع الان بیشتر خودم رو می‌فهمم. و چقدر خوب. دوست داشتم زودتر می‌خوندمش.

در مقدمه ترجمه ی خوبی داشت همچنین مسئله کتاب و نویسنده یکی از موارد شایع حال حاضر جامعه هست که خوبی توصیف بابت آشنایی و تحلیل خواننده میده همچنین برنامه برای کنترل غول افسردگی داره که امیدوارم کمک زیادی در جهت ایجاد حال خوب عزیزان بکنه.همچنین تشکر از طاقچه که این روزا با اختلاف داره قوی کار میکنه و تشکر از سخاوت نشر شمشاد دمتون گرم براتون سال نو پر برکتی آرزو میکنم👏

سال نو مبارک نشر سخاوتمند شمشاد سپاس از هدیه‌ای دیگر 😘

به چند دلیل خواندن کتاب را دوست داشتم یکی از آنها درک احساس عزیزانم بود که دچار دورانهایی از افسردگی بوده اند و دیگر کمک گرفتن از کتاب برای یاری کسانی که در این رنج قرار می گیرند غیر از این موارد، رشد ذهنی نویسنده در دورانی که بیمار بوده و تلاشش برای خوب کردن حال انسانها به نظرم بسیار ارزنده بود . در ضمن نکاتی قابل تآمل برای خودم نیز داشت :" زخمها برای ورود نور هستند که ایجاد میشوند"

تا صفحه های ۶۰ به علائم افسردگی در خودش پرداخت که می توانست کمک کنه که تصمیم بگیرید مشکله شما افسردگیه یا یه چیز دیگه وبعد راه حل هاش را ارائه می ده: اینکه کتاب بخونید، سفر کنید، به محل ها و هیجانات جدیدی بپردازید که از تمرکز زیاد شما بر خودتان کم می کنند. تفسیرش زیبا بود:《درون مت هیگ( نویسنده کتاب)، کلی مت هیگ دیگه وجود داره》 تمرکز افراطی بر یکی از این من ها، باعث انزوا میشه پس هرچیزی مثل سفر کردن که دید شما را وسیع تر و به شما کمک می کنه از این تمرکز افراطی رها بشوید کمک کننده خواهد بود. دیگه اینکه بنویسید، بدوید و ورزش کنید، به یوگا و مراقبه بپردازید. زندگی نامه افراد سرشناس را بخوانید که آن ها هم دوره ی افول را تجربه کردندو بعد دو تا لیست ارائه می دهد که چه کارهایی حالش را خوب می کند و چه کارهایی حالش را بد می کند(که شاید بد نباشه ما هم چنین لیست هایی را تهیه کنیم). بعد هم یک بخش را در ستایش نازک نارنجی ها نوشته که به نظر بیشتر به افسردگی مبتلا می شوند. در کل قسمت های آخرش خیلی خوب بود.

(۲-۵-[۵]) اگر افسردگی و یا اضطراب دارین حتما این کتاب رو بخونین، فصل های ابتدایی سرگذشت و شرح حال خود نویسنده ست، به هرحال اونا هم برای شناخت بیماریتون کمکتون میکنه، فصل های ۴ و ۵ یه کم کاربردی تره.

این کتاب راه حلی آنچنانی برای حل افسردگی نداده ولی بعد از خوندش باعث میشه بفهمیم زمانایی که حالمون خوب نیست یا درگیر افسردگی شدیم و... ، افکاری که به سراغمون میاد و اون لحظه فکر میکنیم داریم خل میشیم یا در حال مردنیم و... در واقع اصلا چیز عجیب غریبی نیست ، این ها طبیعیه و باید راه مقابله باهاش رو یاد بگیری و این راه مقابله ها بسته به هرکس و هر شخصیت و نوع افسردگی متفاوته و خودمون باید راه حل منحصر به فرد خودمونو پیدا کنیم ، اینجوری نیست که یه نسخه برای همه خوب باشه.

سپاس از طاقچه و نشر شمشاد برای این هدیه💖💖💖 امیدوارم کتابای جدید و بروز رو برای روزای آتی قرار بدید

مت هیگ عزیزم پیش از این کتاب "کتاب خانه نیمه شب" رو از ایشون خوندم و wow، عالی بود. این کتاب داستان یه برهه نه چندان دلچسب از زندگی نویسندست که با مشکل اختلال مختلط افسردگی-اضطراب دست و پنجه نرم میکنه. دلگرم کننده و امید بخش، به خصوص برای افرادی که تجربه نزدیکی با این دست بیماری های روان دارن. اگه صبح ها که بیدار میشی آرزو میکنی که هیچ وقت بیدار نشده بودی...اگه ترجیح میدی خودتو تو خونه حبس کنی و یه گوشه لعنتی بشینی و هیچ کاری نکنی و فقط فکر کنی و فکر کنی و فکر کنی، اگه زندگی برات پوچ و بی معنیه و حتی شاید آرزوی مرگ میکنی...اگه هیچ راه نجاتی پیدا نمیکنی...این کتاب رو بخون:)

کتاب دلایلی برای زنده ماندن با وصف زیبا و قلمی فوق العاده کتاب را آغاز می کند اما در طول داستان شاهد کم شدن جذابیت قلم نویسنده می شویم. داستان به دلیل همزادپنداری شخص نویسنده دلنشین تر بوده و به راحتی میتوان سخنانش را با سادگی بیانش درک کرد. کتاب را بیشتر تحت عنوان خاطرات و تحکیم سازی خود نویسنده میتوان معرفی نمود نه کتابی کامل با راهکار هایی جامع ! نویسنده سعی کرده تجربیات خودش را که چگونه بهبود یافته شرح دهد. در اواسط متن کتاب شاهد کشش هایی هستیم که متاسفانه نویسنده نتوانسته به خوبی از موضوعات برای جذابیت آن استفاده کند درحالی که این کشش را میتوانست دلنشین تر و قابل درک تر سازد. در کل چهارچوب کتاب خوب هست ، ترجمه قابل پذیرش بوده و داستان هم با وجود کم و کاستی هایش به دلیل ویژگی خوب همزادپنداری شایسته مطالعه است .

ابتدا به ساکن بگویم که این کتابی با ژانر خودیاری نیست ، بیشتر سرگذشت خود نویسنده است با ابراز حالات پیش آمده برای او... برخلاف نامش کمتر اثری از دلایلی برای زنده ماندن می‌بینیم ، بیشتر توضیح به تفصیل جزئیات افسردگی و بیماری های مرتبط مثل دوقطبی و حمله هراس پرداخته. جزئیات از زندگی فردی اروپایی که بین سلبریتی و برند ها ( فقط آشنا برای خودشان ) غرق شده ، شاید نچسب باشد ولی ترجمه روان و زیبای مترجم ، متن را تعدیل کرده.

افسردگی حقیقت را نمی‌گوید

"دلایلی برای زنده ماندن" در رابطه با افسردگی و تجربیات خود نویسنده در رابطه با این بیماری و روش هایی که برای رهایی از ان انجام داده صحبت میکنه، بخشی از کتاب مکالمه نویسنده در واقع با "خودش" در غالب من پیشین و من کنونی هست که به نظرم جالب بود از این نظر که توصیه های خیلی خوب و مفیدی داشت و حس صمیمت و صداقت به انسان دست میداد. در مجموع این کتاب سعی میکنه به شما توصیه های مفیدی بده که در زمانی که دارید رنج می کشید و یا به عبارتی افسرده اید و هیچ اشتیاقی در زندگیتون احساس نمی کنید،باید بدونید که انجام چه کارهایی رو کنار بزارید و چه کار هایی رو انجام بدید تا بتونید زندگی بهتر و سالم تری رو برای خودتون بسازید، حتما بخونیدش، کتاب بخونید🤍☕ این زندگیه و کتابا تجربه هزاران فکر و هزارن زندگی:)

طرح رایگانو تا ۱۳ ادامه بدین و کتابای بهتری هم بزارین با تشکر از طاقچه

این کتاب تموم شد(سرکلاس قارچ شناسی :/) از خوندنش حقیقتا لذت بردم. به دلیل اینکه دنبال درمان تو این کتاب نبودم و صرفا میخواستم بخونمش( راستش خیلی وقته فهمیدم مشکل من فقط با دارو حل میشه). با تک تک جملاتش همزاد پنداری میکردم انگار که داره از زبون خودم میگه و خب این موضوع خیلی لذت کتاب رو بیشتر می‌کنه. اگه دنبال کتاب درمانی میگردید، بنظرم این کتاب نمی تونه انتخاب خوبی باشه و بیشتر شبیه زندگینامه و خاطرات دوران افسردگی و بیماری نویسنده ست. در کل خوندنش برام حس آرامش و لذت داشت، چون خط به خطش رو با گوشت و پوست و استخونم تجربه کردم(و همچنان می کنم). و خب شاید باعث شد یکمی از اون حس وحشتناکی که نسبت به افسردگی داشتم کم بشه.

مَت هیگ در تمام نوشته هایش ابتدا بحران افسردگی و اضطراب خود را شرح میدهد،سپس به نقد تکنولوژی و ساختار دنیای مجازی و تاثیر استفاده زیاد آن بر تشدید بیماری های روانی میپردازد سپس از تجربه های شخصی خودش میگوید و دررابطه با اینکه چطور با تمام مشکلات صبح از رختخواب خود بلند شید و با تمام مشکلات به زندگی ادامه بدید سخن میگوید، بیشتر شبیه یادداشت است و نثر خودمانی و روانی دارد. اما خب بهرحال رگه های ناامیدی و افسردگی علی رغم کمک های همسرش و دوره های درمانی در لابه لای سطور کتاب دیده میشود.

اولین اثری بود که از مت هیگ میخوندم ولی انقدر قشنگ بود که دلم میخواد برم کتاب های دیگه این نویسنده رو بخونم💕💕

زمان خواندن کتاب یا مدام سر تکون میدادم یا در ذهنم میگفتم دقیقا! آره همینطوریه!... خواندنش برام حس داشتن یه همصحبت خوب رو داشت و لذتبخش بود. کتابی نیست که بخواد یه راهکار سر راست به کسی بده ولی در عین حال از بسیاری از کتاب های خودیاری و روان درمانی بهتره. نیمه ی دوم کتاب جذاب تره و یکی از قسمت های مورد علاقه من در ستایش نازک نارنجی ها بود. روی هم رفته کتاب خوبیه و خوندنش رو به همه پیشنهاد میکنم به خصوص در این روزها که همه درگیری های فکری زیادی داریم و کم نیستند پیشامدهایی که باعث آزردگی روح و روانمون میشن.

کتاب در مورد دوران افسردگی نویسنده س و اینکه چطور با افسردگی مبارزه کرد! خب نمی تونم بگم مشکل از نوشتن بود یا ترجمه ...متن روانی نداشت...خیلی جاها نمیشد فهمید.... و میشه گفت بیشتر کتاب مضمونی یکسان داشت همونطور که نویسنده هم گفته تجربه افسردگی هر فردی متفاوته و شاید نتونیم درکش کنیم..... پس شاید واسه خیلیامون زیادی گفته های نویسنده قابل درک نباشه! مضمون این کتابو تو ی بیت میگم....( گر دو روزی چرخ گردون بر مدار تو نبود....دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور)😊

رو من که تاثیر داشت

این کتاب واقعا متن فوق العاده منفی داره در واقعه اسم کتاب افسردگیه نه دلایلی برای زنده ماندن که اشاره خیلی کوچیکی بهش شده واقعا روانشناسی عکس داره و اصلا توصعه نمیشه

برنده‌ی ۶۰٪ تخفیف شدی. کد NFWMAR7355B رو در قسمت خرید کتاب وارد کن. فقط ۲ روز برای استفاده از این کد فرصت داری. هرکی کد رو لازم داشت استفاده کنه😊

این طرح رایگان تون رو دوست دارم

کتابش در عین همزاد پنداری با کسی که افسرده شده ، تیکه تیکه نکاتی رو هم به خواننده یادآوری میکنه که خود نویسنده ازش استفاده کرده درسته اولاش یکم خسته کننده شاید باشه ولی کتاب با رسیدن به نیمه دومش کاربردی و مفید میشه اگر دوست دارید تو حس و حال بد یک کتابی داشته باشید که دقیق حستون درک کنه و هم از افسردگی کمی بفهمید و راهکارهایی هم در پی اون باشه بنظرم میتونه کتاب خوبی باشه..

کتاب در مورد مقطعی از زندگی نویسنده هست ک دچار افسردگی شده و توضیح میده طی اون دوران چه زجرهایی کشیده و به مرور، چطوری با کمک عشقی ک از طرف نامزد و خانواده ش دریافت کرده بر اون غلبه کرده و از اون رهایی پیدا کرده. راستش من این کتاب رو، روی این حساب انتخاب کردم ک قبلا یه کتاب از این نویسنده خونده بودم و خیلی ازش لذت برده بودم و توصیه میکنم حتما بخونیدش (کتابخانه نیمه شب) ولی بر خلاف کتاب قبلی، موضوع این کتاب خیلی با ذائقه من جور در نیومد و نتونستم مثل کتاب قبلی ایشون باهاش ارتباط برقرار کنم. البته این کتاب میتونه به افراد افسرده راه کارهایی بده ک شاید بتونن با کمک گرفتن از اون، بر بیماری افسردگی غلبه و یا با اون مقابله کنن.

وقتی کتابو میخونی حس میکنی دوستت روبرت نشسته داری باهاش راحت دردو دل میکنی میخوام بگم تا این حد دلنشین بود

عالیی بود

کتاب درمورد تجربه ی افسردگی و اضطراب نویسنده است ولی فقط بیان تجربه نیست ،نویسنده در خلال تجربه اش راهکار ارائه میکنه و نظرات و ایده های مختلف درمورد افسردگی و درمانش رو بیان میکنه در کل کتاب خوبیه تا حدود زیادی میشه گفت نوعی کتاب خودیاریه برای کسانی که در کنار افرادی با مشکل مشابه زندگی میکنن خوبه که حس و حال اون رو درک کنن و همچنین برای کسانی که خودشون تا حدودی افسردگی رو حس کردن امید بخشه و دیدشون رو وسیع میکنه .

اگر خودتان یا یکی از اطرافیان شما دچار افسردگی هستند، مطالعه این کتاب به شما کمک میکند تا درک بیشتری از افسردگی به دست آورید. کتاب به صورت خودیاری نیست و بیشتر شبیه زندگینامه است.

کتاب خوب و راهنمایی بود نظرات دوستان دیگر کامل و جامع هست من فقط برای ثبت در نظراتم کامنت گذاشتم.😁 پی نوشت: فصل پنجمش عالی بود

۲۰درصد از کتاب رو خوندم. چون اینو فردی نوشته که یک زمانی افسرده بوده تا اینجای کتاب فقط داره از حالت های روحیش در اون زمان میگه و نمیدونم چقدر در ادامه به این موضوعات پرداخته! حداقل حسن خوندن این ۲۰درصد این بود که فهمیدم هیچ وقت افسرده نبودم و شاید ناراحتی های مقطعی داشتم صرفاً! :) به هر حال چون درکش نمیکردم و بار منفیش زیاد بود برای شخص من،ادامه اش نمیدم.

من خودم کسی هستم که با این وضعیت درگیرم، و خوندن نصف این کتاب حال منو بهم زد، همش از حالتای بد گفت، مشخصه راه حلی نداره، فقط علائم های جسمی و روانیشو شرح میده، انگار پای درد و دل یه ادم داغون تر از خودت نشستی، خیییلی حوصلمو سر برد.

تنها کتابیه که با اشتیاق میخونم و برام جذابه😍

عالی بود

خوندن تجربیات حمله هراس و وحشت در دیگران و اینکه چطور با این شرایط کنار میان به من خیلی کمک میکنه و یکم آرومم میکنه وقتی میبینی در دوران افسردگی انجام کارهای ساده برات چقدر سخته و توضیح حال روحیت برای اطرافیانت چقدر نشدنی و مشکله و شاید اصلا نتونن درکت کنن و حالا تو یه کتاب از شرح حال و احوالات یه انسان افسرده دیگه میخونی و اینکه بعد از چند سال دست و پنجه نرم کردن با این بیماری در نهایت به چه نقطه ای رسیده واقعا بهت کمک میکنه و یه روزنه ی امیدی واست میشه گاهی به معنای واقعی کلمه به کتاب ها پناه میبرم و اینجاست که متوجه میشم چرا همیشه میگفتن کتاب بهترین دوست آدمه به نظرم این کتاب واقعا یه دوست و همراهه خوبه...🌱

صد درصد توصیه می کنم بخونید... مخصوصا اگر این روزا دچار افسردگی هستید یا حتی اگر دچارش نیستید!!!! من عمیقا تک به تک جملات این کتاب رو با گوشت و پوست و استخونم درک کردم... احساس کردم زمانی که خودم دچار افسردگی بودم دقیقا نیاز داشتم این جملات رو یک جایی بنویسم، یک جوری با همین چینش در موردشون صحبت کنم... ولی انگار که ذهن من برای تولید و چینش به این شکل یاری نمی کرد... خیلی از احساسات من مشابه نویسنده بود. نمی تونم حسم رو موقع خوندنش توصیف کنم. لحظه ای که فهمیدم ادم دیگری هست که دقیقا عین من تجربه کرده خیلی عجیب بود. قدرت جملات خیلی بالاست. دایره لغات من برای توصیف افسردگی کم بود، اما این کتاب به بهترین شکل همه چیز رو گفته، تفاوت بین روح و جسم، فاصله بین این دو تا در زمان افسردگی و.... بخونید، حتی اگر افسرده نیستید، بخونید تا بهتر دقت کنید به ادم های اطرافتون... بخونید تا بهتر بتونید ببینید که شاید یک نفر بغل دستتون چطور داره این روزا زجر می کشه و نیازمند کمک شماست. بخونید بخونید بخونید

این کتاب لزوما کتاب جذاب یا هیجان‌انگیزی نیست؛ و اگر می‌خواین ازش به عنوان کتاب درمانی و خودیاری استفاده کنید انتظاراتتونو برآورده نمی‌کنه. بر خلاف اسمش جز یکی دو فصل و چندتایی جمله راهکار قابل توجهی برای مقابله با افسردگی ارائه نمیده. اما با این وجود خوندن راجع جلوه‌های مختلف افسردگی و از دیدگاه انسان‌های دیگه بررسی کردنش می‌تونه در درک کردن بهتر شرایط خودتون یا دیگرانی که بهش مبتلا هستن و پیدا کردن اشتراکات کمک کنه. من دوستش نداشتم اما از خوندنش اون‌قدرها هم حس پشیمونی نمی‌کنم.

تجربه‌ی زیسته‌ی یک افسرده‌ی مضطرب یک تجربه‌ی هیجان‌انگیز نیست که تو برای خوندن درباره‌ش مشتاق باشی و قلبت بتپه؛ فقط وقتی تشنه‌ی خوندنشی که این رنج رو زندگی کرده باشی. ممنون آقای هیگ.

اصلا نتونستم با این ترجمه ارتباط بگیرم. مجبور بودم هر پاراگراف رو دو بار بخونم. لطفاً ترجمه گیتا گرکانی رو قرار بدید.

نمیدونم.آخه زندگی‌توی یکی‌از جزایر آروم اسپانیا خیلی راحته که فقط به افسردگیت فکر‌میکنی نه چیزای دیگه.اما ما توی ایرانیم.اینجا حتی افسردگی هم متفاوته.اینجا هزاران مشکل وجود داره انقدر که افسرده ها اصلا وقت نمیکنن به افسردگی‌ فکر کنن:))))

قبل از خوندن این کتاب نظرم این بود که کلنجار رفتن با افسردگی (توی هر سطحی که باشه) میتونه موجب برانگیخته شدن حس دلسوزی توی آدمایی باشه که از بیرون به قضیه نگاه میکنند ولی الان حس میکنم که آدمی که با افسردگی دست و پنجه نرم میکنه نه تنها لایق دلسوزی کردن نیست، بلکه آدم بسیار قوی و لایق احترام و افتخاری هستش که همچین بار سنگینی رو ۲۴ ساعته به دوش میکشه. موقع خوندن این کتاب دو حالت پیش میاد؛ یا فکر میکنید که نویسنده این کتابو از تجربیات و احساسات شما نوشته یا تازه متوجه میشید که تجربه‌ی افسردگی واضطراب چه حس و حال عجیب غربیه. در کل کاملا توصیه‌ش میکنم.

اوایل کتاب کمی گیجم میکرد،اما پیش‌روی نسبتا خوبی داشت.قسمتهایی از کتاب که علائم افسردگی رو میگفت و بررسی میکرد برام جالب بودن. بنظر من ترجمه‌ش خیلی روان و خوب نبود شاید زبان اصلیش بهتر باشه اما درکل این کتاب بهت کمک میکنه ذهنت بازتر بشه و خیلی چیزا یاد بگیری و تو زندگی بکار ببری. مخصوصا تو این دوره که اکثر ماها به نوعی با افسردگی دست و پنجه نرم میکنیم. مطمئن نیستم بخوام خوندن کتاب رو توصیه کنم چون نظرات متفاوته.

مت هیگ افسردگی رو به زبانی قابل فهم برای کسانی که تجربه‌اش نکردن یا فکر می‌کنن کردن، توضیح میده و تفاوت غمگین بودن و افسرده بودن رو که خیلی‌ها نمی‌دونن، به خواننده می‌فهمونه. اون حالت استیصال و ناتوانی در جمع و جور کردن شرایط رو که خیلی‌ها نمی‌تونن درک کنن و بفهمن رو، بخوبی توضیح میده. درک کردن عزیزی که افسرده‌ست واقعاً مشکله و با خون ن این کتاب ممکنه بتونیم بهش نزدیک بشیم. 🌹❤️

فکر می کردم خیلی پر بارتر باشد. باتوجه به تعریفی که شنیده بودم. ولی فقط خاطرات یک افسرده است...

این کتاب از زبان یک بیمار که دچار افسردگی و وحشته بیان میشه و کم کم نشون میده که چطوری با شرایطش کنار اومده و تونسته موفق باشه برای کسایی که روحیه ای ضعیف و شکننده دارن توصیه نمیشه ولی متن کتاب اگه روحیه خوبی دارین یا کنجکاوین که افرادی که دچار حملات وحشت و هراس هستند چطوری میشن، میتونین حسشونو تو این کتاب پیدا کنین

دوست نداشتم کتاب اصلا با عنوان و طرح جلدش ربطی نداره موضوع کتاب افسردگی نویسنده و چاپلوسی و پرستیدن زنش بود

منی که مدتهاست درگیر احساس غم و اندوهی جانکاه هستم خواندن این کتاب کمکم کرد نسبت به درد خود آگاه تر بشم و بفهمم دردی را که احساس میکنم دیگران هم احساس کردند و بلکه شدیدتر از درد من و این به من امید می دهد که درد ماندگار نیست.( هوشیاری نسبت به نوعی هسته احساسی مشترک بین انسانها) حالت روحی که اکنون دارم در اثر گذاری کتاب مطمئنا نقش زیادی داشت... چیزی که برای من مهم بود توصیه های کتاب برای پذیرش و آگاهی از خویشتن بود که کمکم کرد در مورد اینکه، چه چیزی به صورت خاص به من کمک می کند، فکر کنم و بنویسم. از مترجم کتاب متشکرم🙏⚘ ترجمه بسیار روان است...

اگه احساس پوچی یا عجیب غریب بودن دارین،اگه حس میکنین دنبال معنامیگردین واسه ادامه ی زندگی یا اگه حس میکنین خودتونو گم کردین حتما این کتاب رو بخونین.متن بسیار روان و خوبی داره و خبری از حرفای کلیشه ای نیست. کتاب در مورد افسردگیه و نویسنده تجربه ی زیسته ی خودشو در قالب داستان در مورد این بیماری گفته.اگه درگیرشین شدیدا پیشنهاد میشه

اول از همه عنوان کتاب من رو خیلی جذب کرد و شدیدا ترغیب شدم کتاب رو بخونم . روایت زندگی ادمی افسردس و تجربیات جالبی رو به ادم میده اگر خودت افسرده باشی یا با ادم افسرده زندگی کنی خیلی همزاد پنداری میکنی فقط جذابیت کتاب به حدی نبود ک ادم به سرعت بخواد بخوندش من توی چند هفته تمومش کردم . ارزش خوندن داره حتا برای کسایی ک اشنایی ندارن با این بیماری.