نظرات کاربران درباره کتاب تأدیب

ممنونم طاقچه جان برای هدیه های این ۱۳ روز❤️

فعلا کتاب رو نخوندم ولی کاش همه کتابهای pdf رو تبدیل کنین من به شخصه نمیتونم بخونمشون😶

این بود آرمان های ما برای سیزده بدر؟

سلام،از طاقچه بابت کتابهای رایگان عید نوروز تشکر میکنم. موفق باشید.

سپاس از طاقچه و نشر برج فکر میکنم این آخرین کتاب جشنواره عیدانه تون باشه.خواستم بگم ممنون بخاطر هدیه اینهمه کتاب.تازه کتابای نخونده رو تموم کردم دوباره بار سنگینی رو دوشمون گذاشتی طاقچه😁😊💖

خدا حافظ هدیه های،طاقچه خداحافظ،گردونه شانس طاقچه جان ممنونیم

کتاب هایی که در حوزه دموکراسی و آزادی تو ایران پر فروش و پر تیراژ بوده و هست متعلق به دهه ۶۰ تا ۸۰ میلادیه که مطالعش به عنوان داستان بد نیست ولی به نظر من اگر کسی به دنبال نکات جدید در دسترس و واقعی میگرده باید تقویمش رو تا ۱۰ تا ۱۵ سال قبل عقب تر نبره..! چون واقعا رشد تغییر رفتار ها در جوامع زیاد شده... و البته جالبه یک الجزایری در کشوری زندگی کرده(فرانسه) که جمجمه سر ۳۰ هزار از مبارزان بر علیه استعمار کشورش رو به عنوان نماد پیروزی تا به امروز نگهداری میکنه...!!؟

ممنون از طاقچه بابت کتاب خوبی که دراختیارمون گذاشتی مرسی♥️

اولا که از طاقچه ممنون بابت کتابای رایگان این مدت عید ، دوما همش ۱۹ ماه افتاده زندان و بعد اومده کتاب نوشته؟ چرا اینقدر کم آخه؟ توی بعضی جاها که اشاره نمیکنم طرف ۲۰ سال الکی میفته زندان هیچی نمیگه، چقدر این مراکشی ها سوسولن، سوما یه نگاه گذرا انداختم بنظر کتاب جالب و خوبی هست.

شما بهترین هستید .ممنون از پیشنهادات عالی شما و کتاب های رایگان عیدانه .

روایت مهم نیست. حکایت حال است. حال همه ی ما. فرق ندارد این جا یا آن جا، مراکش یا آلمان یا کامبوج یا... هر کجا. دشمنی انسان با اندیشه... تحکیم پایه های استبداد اول در قلب های خودمان و بعد روی شانه های دیگران. نظر کردن به درد دیگران و بعد درد آفرینی برای دیگران. و بعد لذت بردن از درد دیگران . دیگران اما از دنیای مرده گان نمی آیند. دیگران همین جا هستند ، دور و بر ما ، خود ما. قدم رو رفتن، بدو رو رفتن، باز و بسته کردن سلاح برای بستن دهان ها? نه فقط دهان که پنجره های ذهن... قویا به سروران خواندن این کتاب را توصیه می کنم.

از نظر من روایت خوش خوانی بود ولی محتوای چندان چشمگیری نداشت، مخصوصا اینکه سربازی اجباری که در پی اعتراضات پشت سر گذاشته بود را به شکل یک حبس سیاسی تلقی کرده بود، موقعیت هایی که اصلا به یکدیگر ربط ندارند. شاید نویسنده اگر شرخ تجربه ی حبس های سیاسی واقعی یا اردوگاه های کار اجباری را مطالعه می کرد متوجه می شد که تجربه ی خودش در عین دردناکی چیزی شبیه سربازی اجباری معمولی ست که در گوشه گوشه دنیا در جریان است.

سلام. سپاس از طاقچه برای کتاب های رایگانی که این مدت گذاشت.

کتاب درباره ۹۴ نفر است که در یک تظاهرات ساده در مراکش شرکت کرده اند... از طاهر بن جلون هر چی دم دستتون اومد بخونید...

از عیدی ها و کتاب های رایگان طاقچه تشکر میکنم که ترغیب به کتابخوانی رو بیشتر میکنه

ممنون بابت هدیه های نوروزی NHA4656TMVH ۵۰درصد تخفیف مهلت تا دوروز

NE4TRD8AWPA ۲۰٪ تخفیف کتاب تا دو روز. با یک صلوات برای سلامتی امام زمان.

این کتاب داستان واقعی بود؟

از لحاظ توصیفات صفات و حالات و شرایط قوی بود... که در واقع هدف هم همین بود که اون شرایط توصیف بشه نه این که بخواد نتیجه گیری خاصی داشته باشه... صرفا یک کتاب توصیفی که از این جهت مناسب بود و خواننده رو همراه میکرد

کتاب جالب و زیباییست نکته جالب اینجاست که زندگینامه نویسنده بوده و میتواند صبوری را به خواننده یادبدهد که هر سختی باصبر دوا میشود خیلی پیشنهاد میکنم یکی از کتاب هایی که بسیار تاثیر گذار بود برای من

متاسفانه چیزایی که ما دیدیم و داریم میبینیم تلخ‌تر از سختی‌های نویسنده بود:)

میتوانم بعنوان یکی از بهترین کتابهای دنیای ادبیات عرب معرفی اش کنم...داستان تلخی است که نویسنده مراکشی در دهه ۱۹۶۰ و در جوانی و دوره اسارت جسم و روحش به گناه عشق به آزادی و حقیقت جویی از سر گذرانده و بسیار ملموس و با لحنی روان به تصویر کشیده است

کتاب ۶ای بهتری برای مطالعه هست. چیز خاصی نداره توصیف احساسات بد نیست

این کتاب در مورد فردی است که هم عاشق ادبیات و سینماست و هم یک دانشجوی معترض است به هر حال حکومت ها با معترضان خود رفتار های متفاوتی دارند که به نظرم این یکی از عجیب ترین و جالب ترین نوع رفتار با یک معترض است به نظر می رسد چون مراکش کشوری نزدیک به قاره اروپاست و سال ها مستعمره فرانسه بوده است، دیدگاه نویسنده از دنیای سیاست بسیار به دیدگاه فرانسوی ها نزدیک باشد اوایل کتاب داستان گویی خوبی دارد و هر چه به انتها نزدیک تر می شویم از هیجانات کاسته شده و بیشتر به مباحث فلسفی افزوده می شود اگر می خواهید یک معترض صبور باشید خواندن این کتاب را به شما توصیه می کنم

جا داره قبل از نقد کتاب عزیزان کامنت گذاری رو نقد کنیم که فقط نوشتن مرسی طاقچه بابت هدیه و معلوم نیست چجوری امتیاز دادن به کتاب تا صرفا کامنتشون ثبت بشه در مورد کتاب به نظر من سانسور شده هست از یه جایی به بعد کلا موضوع عشق و عاشقیش محو شد دیگه سانسور شدنش رو ندانم ولی نبود این قسمت ضعف داستان پردازی اونه که موضوع کلا تو کتاب گم شد توصیفات ریز و جالبی داره داستان هم خوب بود هرچند به نظرم سه ستاره کفاف این کتاب رو میده ضعف های ریز زیادی داره داستان ارزش خواندن داره ولی در مقایسه با کتاب های بهتر از نویسنده های بهتر نمیشه بیشتر از سه ستاره داد

جالب بود.

جذابه

جالب بود اینهمه مقاومت به آدم انگیزه میده

عاااالی بود😍

علیرغم ترجمه روان و خوبی که داره اما خود داستان بسیار تلخ کند و بی هدف نوشته شده و نکته آموزنده یا جذابی نداره

بسیار خواندنی و البته غم‌انگیز.. ولی واقعی!

با این داستان فهمیدم رعب و حشت چه کارایی دارد، رعبی که می تواند جان را خسته و به فرسایش ببرد و به حیات یک رژیم خون خوار که با فسادش عمر شهروندان یک کشور را به تباهی می کشاند ...

کتاب خوبی بودوزیادی کش نداده بودوالبته پرازاسامی سینمایی وهنری

کتاب خواندنی و خوبی بود از خواندنش پشیمان نمیشید

داستان خوبیه. تاحالا از نویسندگان عرب چیزی نخونده بودم. جالب بود و دردناک. ترجمه ی خیلی خوب و روانی داشت

داستانی خواندنی، آشنا و دردناک.

کتابی است درباره وضعیت آزادی مدنی در کشور مراکش و نحوه برخورد با مخالفان و آزادیخواهان بتظرم کتاب خوبی است و مطالعه آنرا توصیه میکنم

NSFD1EWBWP1 تخفیف ۸۰٪

رمان تأدیب با عنوان فرعی «روایت یک تحقیر» داستان تکان‌دهنده‌ای در دوران پادشاهی «سلطان حسن دوم» در مراکش است. دورانی که در آن مخالفان حکومت و افرادی را که خواهان دموکراسی هستند، دستگیر و به طرز شگفت‌آوری ادب می‌کنند تا دیگر حال و هوای اعتراض به سرشان نزند. این کتاب برگی از تاریخ کشور مراکش است که شاید عنوان فرعی کتاب بهترین توصیف برای آن باشد.شروع کتاب و جملات ابتدایی آن بسیار قوی است و خواننده می‌تواند در همان جملات اول، هولناک بودن شرایط را درک کند. قرار است پسر یک خانواده برای مدت زمان نامعلومی به پادگانی برود که بدترین جای ممکن است و خبر گرفتن از او تقریباً محال. در نظر بگیرید که پدر خانواده از سیاست دل خوشی ندارد، مادر خانواده مریض است و مردم هم آنقدر از ماموران می‌ترسند که راوی در اثر این اتفاق بلافاصله نامزد خود را از دست می‌دهد. در پادگان نیز شرایط فاجعه‌بار است و روح و جسم تأدیبی‌ها به شدت سرکوب و تحقیر می‌شود. راوی هیچ امیدی به این دنیای شرور و پر از خشونت ندارد و تنها با مرور کتاب‌ها، فیلم‌ها و آهنگ‌هایی که در ذهن دارد تلاش می‌کند از شکسته شدن خودش جلوگیری کند. اما کتاب خیلی سریع افت می‌کند و جذابیت خودش را از دست می‌دهد. رمان تأدیب از لحاظ فرم بسیار عادی است و محتوای آن نیز پس از چند فصل دچار تکرار می‌شود. نویسنده تحقیرهای مختلف را به شیوه‌های مختلف بیان می‌کند و به نظر می‌رسد گاهی به شکل اغراق‌آمیز هم این کار را می‌کند. شاید اگر این رمان کوتاه به یک داستان کوتاه تبدیل می‌شد، تاثیرگذاری آن همچنان در اوج باقی می‌ماند. بنابراین کتاب شاید از نظر فرم و محتوا قوی نباشد اما کتابی است که برای ثبت در تاریخ نوشته شده. کتابی که نویسنده لازم داشت بنویسد تا باری از دوش خود بردارد و رنجی که درونش جمع شده است را با بسیارانی تقسیم کنددرنهایت اینکه اگر به رمان‌های سیاسی و سرگذشت نجات‌یافتان از اردوگاه‌ها علاقه دارید پیشنهاد می‌کنیم گوشه چشمی به رمان تأدیب داشته باشید و برای درک بهتر کتاب شاید بد نباشد کمی درباره تاریخ مراکش تحقیق کنید. ترجمه کتاب نیز خوب و روان بود و جدا از چند ایراد جزئی داشت

خیلی خوبه حتما بخونین چون برای سلامتی خودتون خوبه 👍👍

به شدت نفس گیر...

سلام اجازه دانلود pdf دانلود رایگان نیست کمی احترام برای مخاطب خوب نیست؟

یک کتاب بشدت ضعیف ، اسراف وقت ، این کتاب رو اصلا پیشنهاد نمی‌کنم ، ارزش داستانی ندارد، ارزشی ادبی ندارد ... برای افرادی که آثار نویسندگانی همچون یوسا، فوئنتس و حتی کلیما و کوستلر را خوانده‌اند این اثر هیچ جذابیتی ندارد. واقعن پنیر مفت فقط در تله موش یافت می‌شود😉