نظرات کاربران درباره کتاب صداهایی از چرنوبیل

همیشه تاوان حماقت عده ای اندک رو باید مردم شجاع بدن. چه در جنگ ها چه در حوادثی اینچنین. با اقدامات به موقع شاید میشد قربانیان این حادثه رو کاهش داد. شرایط بی نظم وسامان روسیه رو بسیار آشنا دیدم. کسی مسیولیت نمیپذیره و حتی شفاف سازی هم نمیکنند.واقعا این کتاب یکی از بهترین کتابهایی بود که خوندم. به جز اسم چیزی از جزئیات حادثه چرنوبیل نمیدونستم. با خوندن حرفهای چرنوبیلی ها همراهشون درد کشیدم و رنج بردم اما درکم از انسانیت بالا رفت. آدمها رو باید با دید انسانی دید...بدون تعصبات قومی مذهبی...بدون دین و رنگ و زبان و ملیت..همه دنبال آرامش و سلامتی خود و عزیزانشون هستند.کاش همه جای دنیا آرامش و صلح برقرار شه. جا داره از مترجم گرامی به خاطر ترجمه ی روان و زیبا همچنین توضیحات تکمیلی که راجع به بعضی وقایع و اسامی اضافه کرده بودند تشکر کنم.

بعد از دیدن سریالش(که بسیار تکان دهنده بود ُ هولناک!)، تصمیم گرفتم کتابش رو هم بخونم. و عجیب تر تحت تاثیر قرار گرفتم. چون خیلی از صحنه های جدی و وخیم تو فیلم نیست. مثل پیرزنی که حرف برای گفتن زیاد داشت.. و من هنوزم حرفاش رو به خاطر دارم. بیشتر از همه، غصه ی اون ناراحت کننده بود، برای من.

همزمان با آخرین سالهای حکومت کمونیسم در شوروی انفجار یک نیروگاه هسته ای در نقطه‌ی تلاقی سه منطقه‌ی روسیه، اوکراین و بلاروس اتفاق افتاد و مساحت وسیعی آلوده شد، شهرها تخلیه شدن و مردمانش برچسب چرنوبیلی خوردن. مردمانی که غم انگیز ترین احساسات بشری رو پشت سر گذاشتند و هنوز هم از تتمه‌ی اون رها نشده‌ان. کتاب، مجموعه ی روایت هایی از افرادی هست که چرنوبیل رو زندگی کردن و به هر نحوی نقشی در اون داشتن. روایت روزهای سختشون که نمیشه درک کرد. شاید فقط بشه کمی به اونها نزدیک شد. با خوندن این کتاب دلتون به درد میاد، عصبانی میشید، شاید کمی گریه هم کردین. اما جاهایی حرفها تکراری میشه، شاید خوندن مطالبی که چند صفحه پیشش هم بهش اشاره شده بود خسته کننده باشه. ولی بازهم هر انسان چیزهای جدیدی هم برای گفتن داره. داستان دردهای خودش.

میشه مگه یه کتاب اینهمه تلخ و دردناک باشه؟ گزارش یا بهتره بگم داستانی از نابودی جوونی و زندگی و عشق یک ملت. واقعه ای که بغل گوشمون رخ داد و برامون شبیه افسانه ها میمونه. حکومت ایدئولوژیک شوروی خیلی با حکومت ایدئولوژیک ما فرق نداره و بعید میدونم امنیت نیروگاهامون هم بهتر باشه و آینده ... به عقیده من آینده چیز ترسناکیه. بگذریم! اگه پدر یا مادر هستید موقع خوندن کتاب دستمال کاغذی کنارتون باشه. خصوصا برای روایت اول و آخر کتاب. یه نکته بامزه در مورد فرهنگ روسها: ظاهرا "ودکا" براشون از خدا و دعا و کلیسا و دارو و ... هم قویتره. مشکلی نبود که ودکا براشون حل نکنه. هم پوله هم دارو و هم ایمان. و همدم لحظات شادی و غم. پی نوشت : خیلیها کنجکاون که این کتاب با سریال یکیه یا نه. باید بگم هر کدوم لطف خودشون رو دارن. کتاب بصورت مجموعه ای از خاطرات افراد درگیر حادثه نوشته شده و سیر داستانی نداره. در سریال بنظر میاد از این کتاب و بعضی خاطرات استفاده شده و اسناد واقعه و تعدادی اشخاص تخیلی اضافه شده تا سیری داستانی و تا حدی مستند ایجاد بشه و سریال سرگرم کننده بشه.

چرنوبیل....چقدر این روزها این کلمه رو میشنویم در نکوهش این حادثه که هیچ شکی نیست ولی چیزی که مشکوک حرف های ضد و نقیض درباره این حادثه اس و فیلمی آمریکایی که به این حادثه پرداخته .توجه کنید فیلمی آمریکایی .... چرنوبیل رو به اسم بزرگترین جنایت قرن بیستم جا میزنند اما دیگه کسی از بمبهای هیروشیما و ناکازاکی ژاپن سخنی نمیگه. دلیلش مشخصه پروپاگاندای آمریکایی برنده شده کشوری که بیشترین سلاح اتمی و نیروگاه اتمی رو داره با یک فیلم اذهان عمومی بقیه کشورهارو مدیریت میکنه و از خودش قهرمان میسازه. خواهشا کسایی که این فیلم رو میبینن اینقدر تسلیم عقاید فیلم نشوند . کلا ما در زمینه سواد رسانه ای واقعا ضعیف عمل کردیم.

شرح وقایع چرنوبیل به طور مستند و از زبان شاهدان عینی. در سال 1986 در روستایی به نام چرنوبیل در بلاروس، یکی از نیروگاه های اتمی منفجر شد و بزرگترین فاجعه ی انسانی قرن بیستم رو شکل داد. مردمی رو تصور کنید که مجبورن محل زندگیشون رو ترک کنن. چون تمام وسایل خونشون، خود خونه، زمینی که روش راه می رن و حتی لباس هاشون آلوده شده و تشعشعات هسته ای داره. مردمی که حتی خودشون هم به علت قرار گرفتن در معرض تشعشعات، تبدیل به یک جسم پرتوزا شدن و امواج رادیو اکتیو در فضا پراکنده میکنن. آتش نشان هایی که برای خاموش کردن آتش نیروگاه، به قلب تشعشعات هسته ای می رن و طی چهارده روز، وحشتناکترین و دردناکترین مرگ ممکن رو تجربه میکنن. سربازهایی که بدون هیچ گونه تجهیزاتی به نیروگاه هسته ای ارسال میشن تا باقی مونده های نیروگاه رو پاک سازی کنن و البته داوطلبانه یا به اجبار به آغوش مرگ میرن. مردم روستایی ای که چیزی از پرتوهای رادیواکتیو نمیدونن و شاکی هستن ازینکه اجازه ی استفاده از محصولات مزارعشون رو ندارن، باید خونه هاشون رو ترک کنن و حیوانات خونگیشون رو بکشن. باران هسته ای که چند روز بعد رخ میده و این فاجعه رو به نواحی اطراف هم منتقل میکنه و چه بسا کل اروپا رو در معرض خطر قرار میده. مواد پرتوزایی با نیمه ی عمر زیاد که تا چندین میلیارد سال اثرشون از بین نمیره. و نسل های بعدی ای که دچار جهش های ژنتیکی زیادی شدن و با نقایص خیلی زیاد و وحشتناکی متولد میشن. و .... همه ی اینا فقط بخش خیلی خیلی کوچیکی از فاجعه ای هستش که رخ داده و البته دولت اون کشور بخاطر حفظ منافع خودش، مردم زیادی رو قربانی کرده و کمترین اگاهی ای در این مورد بهشون نداده. و البته اجازه ی انتشار اخبار رو هم نداده. کتاب شرح توصیفات مردمیه که هرکدوم به نحوی قربانی این حادثه و فاجعه بودن. به شدّت تکان دهنده. فاجعه ای که از هر جنگی ترسناکتر، غیرقابل تحمل تر و تکان دهنده تره. دشمنی که قابل دیدن نیست، خیلی ها ازش اگاهی ندارن و از طرف دیگه، حتی توی هوایی که تنفس میکردن و غذایی هم که میخوردن، نفوذ کرده. کتاب واااقعااا فوق العاده بود.

کل کشته های حادثه چرنوبیل :حدود ۹۰ هرار نفر کل کشته های هیروشیما و ناکازاکی:۹۵ هزار و ۶۵ هزار نفر تخمین کشته های عراق و افغانستان: حدود یک میلیون نفر. بماند ویئتنام و سومالی . خوب الان بحث من طرفداری از شوروی نیستم بلکه بسیار هم باهاش مخالفم فقط خواستم بت بگم یدفه امریکا برات ادم خوبه نشه ها چون خیییییییییییییییییییلی خوب بلده نقش بازی کنه.

واقعا کار مترجم عالی بود مرسی خانم حسینی و ممنون از طاقچه گرامی

من بخش صدای انسانی در انزوا رو خوندم سرنوشت لیودمیلا همسر آتش نشان واسیلی و واقعا برای این عشق خالصانه، اشکم سرازیر شد و خیلی منو تحت تاثیر قرار داد. این عشق خالصانه عشق گمشده ی دنیای این روزهای ماست. خواندن این کتاب رو به همه دوستان توصیه میکنم.

⚔𝔊💮 صداهای از چرنوبیل؛ صداهایی از اعماق انسان! .. وقوع فاجعه ای به نام اتم! واقعیت های بزرگ، جملات تکان دهنده و نگارش دوباره تاریخ... کتاب عجیب و مفیدی بود. انسان چیست؟! موجودی تاریک یا نیازمند؟! واقعیت هایی که تاریک اند و داستان هایی که باور سختی دارند! چرنوبیل یعنی فریاد یعنی رد خون...حماسه ها و سقوط ها و...مرگ! بخوانید، درک کنید و قربانیان را بشناسید! مگر موجودی ترسناک تر از انسان هم داریم:)))

خلاصه بخواهم بگویم، کتاب از هر نظر عالی است متاثر خواهید شد از این اتفاقات، نویسنده فوق العاده کار کرده است . ترجمه روان و خوب است همه چیز دست به دست هم داده تا با آن مردم زندگی کنیم و تجربه کنیم

با خوندنش یاد یکی از دیالوگ‌های فیلم Beautiful mind افتادم. اونجا که میگه: «انسان، خیلی بیشتر از اونچه که میتونی متصور باشی، قادر به انجام کارهای وحشیانه‌ست...»

کتاب عالی هست و ترجمه هم خوبه. یه داستان واقعی و پر از غم ...

خبلی خوب بود بهتر از سریالش

کتاب متوسطی بود نسبت به اثر دیگه ایی از این نویسنده بنام، جنگ چهره زنانه ندارد، خیلی پایین تر بود، این کتاب هم شرح خاطرات دسته جمعی است که راجع به فاجعه اتمی سال ۱۹۸۶ در روستای چرنوبیل کشور بلاروس اتفاق افتاده و بزرگترین فاجعه تکنولوژیک قرن پیش رو رقم زده ، خاطراتی دردناک و وحشتناک از مردمی که حتی در دل حادثه هم خبری از ماجرا نداشتند و نمیدانستند چطور با آن مقابله کنند و مشکلاتی که حتی تا به امروز با آن ها باقی مانده.

سلام دوست گرامی zs لحن گفت و گوهایی که به صورت محاوره ای ترجمه شده کاملا عامیانه بوده و بهترین ترجمه برایشان در نظر گرفته شده است. اگر کتاب رو کامل خوندید باید متوجه شده باشید همه ی روایت ها به زبان محاوره ای نبوده است. این کتاب بر پایه ی یک سری مصاحبه شکل گرفته از طیف های متفاوت اجتماعی. یقینا طرز حرف زدن یک دهقان متفاوت از حرف زدن یک فیزیکدان است.. :)

حتما مطالعه کنید و بعد سریالش رو ببینید.

کتاب خوبی بود و توصیه می کنم ترجمه اش بسیار بهتر از ترجمه های دیگر از همین کتاب موجود در طاقچه بود هرچند در برخی از موارد انگار مشکل داشت. مترجم در مورد لغات تخصصی توضیحاتی در پاورقی ارائه کرده که به درک بهتر موضوع کمک میکنه. با خواندن کتاب میشد حدس زد که داستان های سریال چرنوبیل مستقیم از همین کتاب برداشته شده

تلاش نویسنده نشان دادن احساسات انسان ها در مواجهه با پدیده هایی مثل جنگ (در کتاب جنگ چهره زنانه ندارد) و در این کتاب مواجهه با فاجعه‌ای اتمی چرنوبیله.و اینکه چرا حکومت ها سعی در پنهان کردن احساسات واقعی مردم در خلال این اتفاقات می کنند. علی رغم تبلیغات و پروپاگاندای حکومت در برخورد با این مسائل،مردم بیشتر از آنکه قهرمان باشند ،قربانی اند.قربانیانی که بشر به نوعی قدردان زحمات و جانفشانی انهاست. از نظر من جذابیت کتاب رفته‌رفته کمتر شد و صفحات انتهایی کتاب را بیش تر از آن که بخوانم ،ورق زدم. توصیفات کتاب من رو یاد مینی سریال «چرنوبیل» می انداخت که دیدن آن را پیشنهاد میکنم 👌 اگرچه به نظرم کتاب از سریال ساخته شده آن بهتر و مستندتر بود. به امید جهانی پر از صلح و سلامتی 🌱🌸

حرف هایی که بعد از سکوتی سنگین بازگو شده است و گوشه ای از یک واقیعت تلخ را به رخ می کشد واقیعیتی که سالها با دروغ پوشانده شده است

این کتاب به شدت درخشانه و مثل جنگ چهره ی زنانه ندارد من رو عمیقن متاثر کرد و باهاش اشک ریختم،خیلی خوبه👌

توصیف یک فاجعه واقعی

اثر متاثر کننده ای بود .... واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم ...

فاطمه🌿 یه کتاب جذاب و مفید برای کسایی که به کتابهای مستند علاقه دارن. غمگین و تحسین برانگیز و عجیب! من خودم بخشهایی که از عاشقایِ چزنوبیلی می گفت رو خیلی دوست داشتم،این کتاب پره از آدمایی که شایسته ی تقدیرن. آدمهای بی گناهی که بخاطر سهل انگاری یه سری،زجر کشیدن،خونواده شون رو از دست دادن، و زندگیشون نابود شده و هنوز هم دست از فداکاری برنداشتن. و انگار هیچکس نمیدونه این اوضاع تا کی قراره ادامه داشته باشه؟! تا کی بعضی از آدما باید مجبور به دووم آوردن بشن؟! !💔 این کتاب رو بخونید و با ملتِ نو و غمگینِ چرنوبیل،زندگی کنید.

آینده ما را نشان‌میدهد. با این کتاب خوابهای تلخی می بینیم. خوابهایی که باعث میشود از منطقه هسته ای فرار کنی. لعنت به راکتور هسته ای!

وای خیلی وحشتناکه. من بیشتر از پنجاه صفحه اش رو نمیتونم بخونم. خیلی ترجمه اش خوبه وخیلییی وحشتناک

یک روایت انسانیِ تکان دهنده، تأثیرگذار و قابل تأمل... نمونه ی خوب و کاملی از تاریخ شفاهی یک واقعه...

کتابی است که معنی واقعی عشق . مرگ . سیاست . عوام فریبی . حکومت . دولت . و چیزهای دیگر را به مخاطب می رساند . برداشت من از این کتاب : تا زمان هست قدر یکدیگر بدانیم شاید لحظه دیگری نباشد برای جبران

این کتاب یک فاجعه رو توصیف می کنه که واقعا در عین غم انگیز بودنش هم سخت کوشی مردمان هم چگونگی رو به رو شدن با یک فاجعه ی اتمی هم امید به زندگی در آن وجود داره و هم نا امیدی، در کل کتاب فوق العاده ای بود...

تامل برانگیز بود.و البته غم انگیز. انسانی که خودش و هم نوعش را به نابودی می کشاند

بسیار تاثیرگذار وعجیب بود انگار دقیقا در همون مکان هستی بهترین کتابی که میشه درباره رادیو اکتیو گفت داستان پر از فداکاری بود از عشق و فداکاری زنی گفته، که باردار بوده ولی بخاطر عشق حاضر نبود همسرش را رها کند آخرش فرزند مرده به دنیا می آورد که خاکستر فرزندش را به او می‌دهند.سربازانی که به منطقه چرنوبیل رفته بودند آنجا بسیار سخت تر از جنگ در افغانستان می‌دانستند.افرادی که بعد از فرار از کشور خودشون قرقیزستان و تاجیکستان و... به این منطقه اومده بودند رو توضیح میده که در منطقه پر از خطر چرنوبیل با آن همه مواد رادیو اکتیو ولی باز هم میشه با امنیت در آن منطقه خالی از سکنه زندگی کرد. سربازانی که داوطلبانه به این منطقه رفتند و بعد مشکلاتی برای خود و خانواده شأن به وجود آمد و بسیاری از خانواده های این سربازان آنها را ترک کردند.اگر اطلاعات زیادی درباره چرنوبیل ندارید بهترین کتابی که میشه درباره چرنوبیل خوند و آشنایی پیدا کرد و بهترین ترجمه همین کتاب هست خییییلی ارزش خوندن داره 😍👌

این کتاب برا من پر از درد بود،دردی که مردم چندین سال قبل کشیدن ولی هیچ جا خبری ازین فاجعه نداشتند،بخاطر دولت شوروی سابق زیادی نزدیکه به حال الآن کشور ما..

قسمتهای تلخ زیاد داشت که ترجیح دادم اونا رو تو بریده ها نگنجونم، ولی درمجموع خوندنش باعث میشه جهان رو با نگاه متفاوتی ببینید، با نگاهی " چرنوبیلی" راضیم از کتاب به شرطی که به جز نویسنده همه ی بازمانده ها تو بیان خاطراتشون صداقت به خرج داده باشن، یا حدّاقل بیشترشون

به گفته ی بعضی از دانشمندان 2000شهر آلوده به تشعشعات رادیو اکتیو شدن یکی از افراد سرشناس میگفت تا همین الان بعضی اوقات باران های اسیدیی که ما در شمال ایران داریم در اثر همان فاجعه است فاجعه ای بسیار درد ناک ودر عین حال قابل پیش گیری بوده من سریال پنج قسمتی این فاجعه را نگاه کردبنظرتون بازهم نیاز است این کتاب را بخوانم یا نه

کتاب خیلی خوبی بود. اما فضای روایت ها از یک جایی تکراری ست

کتاب بسیا ر خوبی است. اطلاعات جالب و مفیدی درباره این فاجعه در اختیار خواننده قرار میده اونم از چه راهی از راه کسانی که توی عمق این قضیه بودن و کاملا درکش کردن. ترجمه کتاب به خوبی صورت گرفته همچنین پاورقی های کتاب هم نکات خوبی داره و اطلاعات جالبی رو منتقل میکنه. کسانی که به کتابهای مستند علاقه دارند کتاب خیلی خوبیه. کسانی هم که به کتابهای مستند علاقه ندارن می تونن از این کتاب استفاده کنن برای بالابردن سطح اطلاعاتشون درباره بخشی از اوضاع و احوال مردم در زمان حاکمیت کمونیسم در بلوک شرق.

کتابی سرشار از حقایق تلخ. عمق فاجعه تلخ چرنوبیل رو بیان میکنه. این کتاب بیانگر حادثه ای است پر از معنا و مفهوم که با هیچ کلمه ای بیانش نمیشه کرد. هر فصل این کتاب مصاحبه با افرادی است که چه مستقیم و چه غیر مستقیم جزئی از چرنوبیل بودن . یه کتاب واقع گرایانه. کسی در این کتاب محکوم نشده یا حداقل نویسنده سعی بر آن داشته.

این کتاب هم کتاب خوبی بود مثل باقی کتاب های نویسنده

خدایا . چقدر بینظیر بود این کتاب. احساس میکنم اطرافم راتشعشعات اتمی گرفته اند . خدا خودش به داد مردم ما در بوشهر برسد . اگر همچین اتفاقی در راکتور بوشهر بیفتد چه فاجعه ای خواهد شد.روسها خودشان رانتوانستند ازنیروگاهشان حفاظت کنند. چطور دلشان بحال مردم ما میسوزد. خدا خودش رحم کند.

کتاب به شدت فضای ترسناکی داشت تا قبل از خوندنش برای من فاجعه چرنوبیل ابدا همچین تصوری نداشت مدت زیادی طول کشید تا کتاب را خوندم فضای غم انگیز کتاب خیلی زیاد روی من تاثیر میگذاشت و احساس میکردم احتیاج دارم حداقل یک روز از کتاب دوری کنم به نظرم کتاب احتیاج به قید رده سنی داره برای کسانی که در وضعیت روحی خوبی نیستند به هیچ عنوان پیشنهادش نمیکنم هرچند که این کتاب از نظرم کتاب عجیبی بود اتفاقی را شرح میدادو از درد ها و رنج ها و بیماری ها و مرگ ها و سیاست هایی میگفت که قبل از اون حتی در مخیلاتم هم وجود نداشت.

خیلی همه چیز تکرار شده بود،واسه ن یکم خسته کننده بود این کتاب،ولی عمق فاجعه انسانی رو خوب نشون داده بود

این کتاب عااالیه عالی عالی.. وقتی میخوندمش همش با خودم‌فکر میکردم کاش اصلا رادیواکتیو کشف نمیشد،چرا ما انسان ها اینقد زیاده خواهیم. مینی سریالش هم‌اومده که اونم حسابی سر و صدا کرده و امتیاز خوبی هم گرفته انگار. واقعا لذت بردم‌از این‌ کتاب

به خاطر تعریف زیادی که شنیده بودم. کتاب رو خریدم ولی فقط ماجرای اول رو تونستم بخونم. انقدر بهم فشار روحی وارد شد که تاصبح روز بعد حالم خوب نبود. و حتی شب به زور خوابیدم. اگر روحیه ی حساسی دارین به هیج وجه سراغش نرین

کتاب بسیار خوبی است و واقعا توانسته عمق فاجعه را نشان دهد ب نظرم.

متن عالی. ترجمه عالی. بیش از حد غم انگیز و قابل درک

نویسنده برای نوشتن این کتاب با ۵۰۰ نفر از کسانی که به نحوی شاهد فاجعه چرنوبیل بودند مصاحبه کرده و در عرض ۱۰ سال این کتاب رو نوشته. مثل کتاب "جنگ چهره زنانه ندارد" این کتاب هم مجموعه ای از مصاحبه هاست و هر کدوم از افراد بخشی از این فاجعه رو به نوبه خودشون شرح دادند. این کتاب مثل کتاب های تاریخی معمول نیست که یه سلسله وقایع رو تعریف کنه و چرایی و چگونگی فاجعه چرنوبیل رو بررسی کنه بلکه در واقع داره دنیای بعد از این فاجعه رو توصیف میکنه و تاثیری که این فاجعه روی زندگی مردم گذاشته رو بیان میکنه. این که این فاجعه چه تاثیری بر جسم و روح و روان مردم گذاشته و مردم چطور باهاش مواجه شدند و چطور تونستند یا نتونستند باهاش کنار بیان.

درد و رنج مردم چرنوبیل !!! آخرالزمانی که بخاطر انفجار راکتور هسته ای چرنوبیل برای مردمی که از همه جا بی خبرند رخ می دهد و نویسنده چه خوب وقایع را به تصویر کشیده است گویی شما هم در چرنوبیل همراه مردمی هستید که اشتباهی زندگیتان را به کل تغییر می‌دهد!! دشمنانی که نمی بینید زندگی تان را ویران می کنند بدون آنکه حتی آگاهی داشته باشید که این دشمنان که هستند!!

کتاب خاطرات کسانی هست که به نحوی با چرنوبیل ارتباط داشتن. اولین داستان کتاب فوق العاده است. بعدی‌ها معمولی‌ترن. بعضی از داستان‌ها تا حدی تکراری و مثل هم هستن و ممکنه حوصله‌تون سر بره ولی کلا اگه کتاب رو با زمان کرونای خودمون و رفتار و عملکرد مسئولین مقایسه کنین، می‌تونین باهاش هم‌ذات پنداری کنین.

توضیح اضافات نمیدهم. فقط کافیه به شباهت های حکومت کمونیستی شوروی و بعضی حکومت های دیگه توجه کنیم و درس بگیریم!!

اول های کتاب خیلی جذاب و خوب بود اما هر چی جلوتر میرفتم اتفاقات تکراری میشد تا جایی که دیگه آخرای کتاب رو نخوندم ولی در کل کتاب جالبی بود و فاجعه چرنوبیل رو به بهترین شکل نشون داده بود.