نظرات کاربران درباره کتاب از ترس تنهایی

داستان اول شخص کِشنده و جذابی داشت. متنی ساده با ترجمه‌ای در حد عالی و بدون حتّی یک مورد اشتباه تایپی. با این که شخصیت اصلی داستان خانم بود امّا آنقدر ذهنیت و تفکرات خودش رو به خوبی توضیح میداد که براحتی میتونستم خودم رو به جایش بذارم و مثل اون فکر کنم و تصمیم بگیرم. کتاب شاهکاری رو نمیخونید امّا داستان جذاب، شیرین، کِشنده ای داشت. از همه ی نکات بارزتر برایم ترجمه ی بدون ایراد کتاب بود. نه تنها ارزش یک بار خواندن رو داره بلکم سال ها بعد به آن رجوع دوباره ای خواهم کرد...

کتاب جالبیه و ارزش خوندن داره در موردش اگه بخوام توضیح بدم باید بگم درباره ی زنی ست که نصف زندگیش به خاطر فداکاری های بیش از حد و بی تفاوتی،به هدر رفته و در سی سالگی متوجه میشه که باید مسیر زندگیش رو تغییر بده من‌ خودوم خیلی ازش درس گرفتم و اصلا هم چندش آور و لوس نیست حتما بخونید

سلام اگر بخوایم از دید روانشناسی به کتاب نگاه کنیم می فهمیم اعتماد به نفس خیلی خیلی مهمه ممکن خیلیا استعداد و هوش خاصی نداشته باشن ولی با اعتماد به نفس به جاهای بالایی برسن متن روان و خوبی داشت من واقعا از خوندن این رمان لذت بردم زیاد شخصیت پردازی خوبی داشت به تمام احساسات راشل ما پی می بردیم و درکل می تونم بگم که از خوندن این رمان پشیمون نیستم و دوسش دارم

کتاب بطور خلاصه سیر پیشرفت و افزایش اعتماد به نفس شخصیت داستان را شرح میدهد . وی تحت تاثیر تعالیم خانواده دچار کمبود اعتماد به نفس بوده و بناچار تجربه های ناخوشایندی را پیش رو می یابد. صرفنظر از فضای داستان که با جامعه ما تطبیق ندارد، من خیلی مجذوب شدم و دوست داشتنی بود.ترجمه هم روان و عالی بود.

شاید جذابیتِ چیزها, به نقطه نظری که ازشون داریم برمیگرده. به اینکه تا چه حد بتونیم خودمون رو جای شخصیت های اون قصه بذاریم. چقدر بتونیم همراه باهاشون زندگی کنیم و کنارشون قلبمون بتپه. برای کسایی که این کتاب رو کسل کننده دیدن واقعا خوشحالم :) این یعنی از دردِ انتظار چیزی نمیدونن و با اینکه این یعنی حس نکردنِ یه چیز بزرگ, اما معنیِ تلف نشدن رو هم میده. خوشحالم از پایانِ شیرینِ قصه. خوشحالم که دردناک بودنش رو در صفحه های اخر به پایان رسوند و اجازه داد با شادی شون نفس راحت بکشم :))) همین

شبیه فیلم های ترکیه ای بود😬😂

به نظرم بهترین ویژگی کتاب شخصیت پردازیش بود . با اینکه اول داستان, به نظر شخصیت اصلی, همه سیاه و سفیدند, اما به مرور می تونه خودش رو مورد نقد درستی قرار بده و بفهمه کجا از مسیر منحرف شده و نهایتا به یه جور خودباوری می رسه. این تلاشی که توی داستان برای رهایی از باورهایی می کنه که از بچگی بهش تحمیل شدن واقعا جالبه. من فکر می کنم این درد مشترک خیلی از آدم هاست که تو دوره ی بچگی یا نوجوانی مورد قضاوتی قرار گرفتن که حالا به قسمتی از باوری که از خودشون دارند تبدیل شده. این کتاب رو واقعا توصیه می کنم.

من نمیدونم چرا دوستانی که نظر منفی دادن اگه این اتفاقات بجای یه رمان خارجی، در دنیای واقعی جلوی چشمشون باشه یا از این داستان های مبتذل فارسی دنباله دار توی پیج های تلگرام و... کلی کنجکاون و ذوق می کنن که ببینن بالاخره چی میشه ولی اینجا یه نویسنده خارجی رو به باد انتقاد می گیرن!! اتفاقا خوندن این کتاب برا نسل امروز عین منعکس کردن تجربیات خودشونه. امروزه ما روابطی بدتر از این رو توی جامعه مون که به اصطلاح از لحاظ عرفی و دینی سختگیرتر هست می بینیم. و ضمناً قسمت های مورد دار!!( از نظر دوستان، چون در فرهنگ غرب قانون های دیگه ای حاکم هست) سانسور شده بود و به هیچ وجه نمیشه ایراد گرفت. شاید تنها ایرادی که بشه گرفت اینه که ابتدای داستان زیاد خاطرات دوتا دختر مدرسه ای با جزییات بیان شده و کمی حوصله خواننده سر میره. اما در مجموع کتاب خوبیه، از نگاه روانشناسی شخصیت ها رو تحلیل می کنه و همزمان داستان جلو میره. درس های خوبی میشه از این کتاب گرفت. ضمن تشکر از مترجم کتاب که ترجمه روان و خوبی رو ارائه دادند.

این کتاب عالی بودش اگه تردید دارین که بخونین یانه حتماپیشنهادمیکنم بخونینش👍🏻

واقعاً ترجمه سلیس و روان

اصلا ماجرای عاشقانه داستان رو دوست نداشتم و فضای داستان خیلی مادیگرایانه بود اما کمبود اعتماد به تفس و دست کم گرفتن راشل شبیه خیلیی از احساسات دختر هاست حالا در مسئله های مختلفی اهم از زیبایی و محبوبیت و.... احساسات و تفکر های غلط و بسیار اسیب زننده که میتونه حال خوب رو از ادم دریغ کنه

بهترین داستانی که تاحالا توی عمرم خوندم👌🌹 من یه بار این کتاب رو رایگان گرفتم و خواهر کوچکترم پاک کرده بودش و و من با وجو این که این کتاب رو خونده بودم دوباره خریدمش 😌 آخه فوق العاده بود😍 شما هم حتما بخونید 🌹👌 آخه عالیه😍🌹👌👍 آخر خیلی خیلی خوب تموم شد

به نظرم برای دختران نوجوان داستان خوبی نیست چون این رو القا میکنه که اگه تا 30 ازدواج نکنید جا میموند بازنده اید دچار افسردگی میشید و ..... این بخش ناخوشایند کتاب هست که زندگی مجردی رو خیلی منفی نشون میده. ولی به عنوان یک داستان ارزش یک بار خوندن رو داره.

جذابیت زرد و بی‌درون‌مایه‌ی این داستان از اواسطش رو به افول میره. کلا هم عشق و عاشقی رو توی روابط قروقاطی چندتا دوست‌دختر و دوست‌پسر مخلوط کرده. همه‌ش این عاشق اون میشه، اون به این خیانت می‌کنه، یکی دیگه میاد شوهر یکی دیگه رو می‌دزده، و کلا همه‌ی قصه از این چرت‌و‌پرت‌ها ساخته شده.

لطفا کتاب های ابنبات دارچینی و پسته ای را رایگان کنین

سلام هر کتابی ارزش خوندن و وقت گذاشتن رو نداره دقیقا مثل همین کتاب! اگر تمایل دارین افسردگی بگیرین و ارزشای زندگیتون براتون بشن ضد ارزش، خوندنش رو بهتون توصیه میکنم!

بچه گانه. مثل رمان های عشقی دانیل استیل که تو هجده سالگی می خوندیم. داستان بی ارزش و نچسب.حیف وقت

ده صفحه آخر که راشل(شخصیت اول داستان)داشت نگاهش به گذشته بعد از تموم اتفاقات رو میگفت به نظرم نتیجه گیری هاش خیلی جذاب بود. این که همیشه خودش رو کنار میکشید یا معیارش برای زندگی دارسی بود ،ترسی که از تنها موندن داشت، تموم فداکاری های نا به جای خودش ، ریسک نکردن و... رو به خوبی نشون داد.ولی از بخش اوکی نشون دادن خیانت اصلا خوشم نیومد.

از ترس تنهایی کتابی بود که خوشخوان و روان ادامه پیدا کرد و منو همراه خودش کشوند تا انتها...شخصیت های زیادی(برای من) در داستان وجود داشتن و با این وجود این قدر اول شخص که راوی هم بود از خودش و احساساتش حرف میزد که بیشتر بنظرم رمان راکد و آرامی اومد تا شلوغ و پر دیالوگ. نوشته ها بیشتر حول محور یک نفر و تفکرات اون میچرخید و تقریبا یک سومش تکرار مکررات بود.اطلاعات زیادتری نداد بهم...درصورتیکه نویسنده میتونست بجای پر کردن صفحات با افکار مغشوش و دادن حس دوران به خواننده، کمی فضا سازی کنه،کمی توصیفات مفید به نوشته اضافه کنه... یکمی بیشتر کتاب رو به رمانی قوی و موندگار تبدیل کنه.... شاید قلمش منو بیاد کالین هوور انداخت، البته چند پله ضعیف تر...اما تقریبا از سیر تکاملی ای که در شخصیت اصلی اتفاق افتاد حس خوشایندی داشتم. از پایانش چندان خوشم نیومد و بنظرم میتونست پرداختی زیباتر داشته باشه که بدور از طنز درونیِ واقعه، اتفاق بیافته...جوری که واقعا هدف اصلی نویسنده و تبرئه شدن کرکترهای قهرمانمون اعلام بشه و نشون داده بشه.... در نهایت...کتاب از ترس تنهایی...شاید برای فرهنگی که ما در اون رشد کردیم چندان کتاب تمیز و بدون گوشه ای نباشه اما....بشرطی که آگاهانه از گوشه ها و لبه های تیزش، خودداری کنید...میتونه کتابی مفید و انگیزشی برای اونهایی باشه که هرگز باور نکردند آفریده شدند چون منحصر بفرد و جذاب بودند....و ارزشمند هستند...حتی اگر معیار های ظاهری زیبا و موقعیت های ناخواسته ی فوق العاده ای نداشته باشند!

برای من کتاب ارزشمندی بود ازاین جهت که یادگرفتم بیشتربه خودم بهابدم وزندگی کنم برای اون چیزی که واقعا بهش علاقه دارم نه اون چیزی که دیگران ازمن انتظار دارن.

کتاب زیبا و جذابی بود وقتی شروع کردم دیگر نتوانستم زمین بگذارم. داستان شرحی از داستان عشق و جسارت است

برای ادم های که مدام تو زندگیشون دنبال خودشون میگردن اما ترس دارن و اینکه صرفا از نظر اجتماع سعی به خوب بودن میکنن و اسیب میبینن خیلی مفیده

شخصیت پردازی جالبی داشت این کتاب، و چالش های درونی راشل، چیزی بود که خیلی از ماها تجربه ش کردیم و اکثرا حل نشده، رهاشون کردیم. ارزش خوندن داشت به نظرم

متن کتاب و ترجمه روان هست ولی کاملا شبیه فیلمهای سینمایی هست که همش توش خیانت هست

این کتاب عالیه من که خوشم اومد🤩

این کتاب رو فقط یک رمان عاشقانه نبینید. انقدر شخصیت اصلی و اطرافیانش خوب نوشته شدن که با یکم آگاهی از حوزه روانشناسی میتونید ظرافت هاشونو درک کنید، علت رفتاراشونو بفهمید و بیشتر لذت ببرید. ترجمه هم واقعا عالی بود. دست مریزاد

داستان خوبی بود. اولش خوب وسطش کمی یا شایدم زیادی طولانی شده بود. قسمت آخرم باید تو فصل یکی مونده به آخر تموم میشد.فصل آخر به نظرم زیادی بود. در کل خوب و سرگرم کننده بود.توصیفات خوب و روان.متن سبکی بود. به سرعت میشد خوندش.عامه پسند مثل یه فیلم با نمره ی ۶ .که نه فلسفیه و نه مفاهیم پنهان و از این جور چیزا داشته باشه و جمعه ها بخوای ببینیش.

این کتاب بیشتر جنبه سرگرمی داره و برای وقتی که حوصله امون سر میره خوبه ترجمه عالی هم دارم و من به رمان خون ها میشنهاد میکنم این کتاب رو بخونن

برای پر کردن وقت خوب بود.

داستان قشنگی است ولی ویژگی خاصی ندارد.

کتاب گیرایی بود، تا آخر داستان واسم جذاب و از خوندنش خسته نشدم. برخلاف نظر بقیه، بنظرم آخرش قابل حدس نبود. شایدم برای من نبود. در کل جالب بود.

یکی از جذابترین داستان های عاشقانه بود که خوندم. از روی اسمش اصلا فکر نمی کردم اینقدر جذاب باشه هر کتابی خوندم معمولا فراز و فرود داشته اما این کتاب از اول تا اخرش جذاب بود اونقدر از خوندنش لذت می بردم که منی که همیشه وسوسه می شم وسط و اخر داستان رو نگاه کنم اصلا دلم نمی خواست اخرشو ببینم. خوندنش فوق العاده لذت بخش بود.

کتاب جذابیه پر از لحظات چالش برانگیز و نفس گیر که مشتاقی بفهمی بعدش چی میشه... من یه بار تقریبا یه سال پیش این کتاب رو خوندم و نظرم رو ثبت کرده بودم؛والان دوباره خوندمش ونظرم درموردش تغییر کرد. 🍁 قبلا تونظرم گفته بودم شخصیت دختر داستان کمی از نظرم غیر مستقله،ولی الان که به قضیه با دقت بیشتری نگاه میکنم، واقعیت اینه که سرشت آدم ها چیزی است که باهاشون به دنیا میان و رفتار ناشی ازون دست خودشون نیست. یکی با اعتماد به نفسه یکی خجالتیه یکی همه چیز رو تو خودش میریزه و و و... و البته یه چیز دیگه هم که دوست دارم بگم اینه که من فکر میکردم این ذهنیت بسته ومحدود که یه دختر حتما باید تا فلان سن ازدواج کنه و یا فخرفروشی ساده لوحانه ی یه سری دختر تازه ازدواج کرده فقط مال رفتار مردم ایران هستش ولی به وضوح در این کتاب دیده میشه که نشون میده آسمون همه جا همین رنگه... حتما بخونین و نقد خودتون رو نسبت به این کتاب بنویسین تا بقیه هم از نظراتتون استفاده کنن🍁

یک کم طولانی شد ولی اگر ادم باحوصله ای هستید بخونیدش ارزش خوندن داره من که چیز های زیادی یاد گرفتم بخصوص اینکه بیشتر از هرکسی به خودم بها بدم

کتاب خوبیه از اون داستان ها ای هست که با خوندنش به وضوح میتونیم برخی از احوالاتی که شاید در زندگی واقعی تجربه نکنیم رو در دنیای تخیل ذهنی خودمون تجربه کنیم

۴۴_از همون اول حدس میزدم قراره اینجوری تموم بشه اما من اگه جای نویسنده بودم یجور دیگه تمومش میکردم،ایده ی کتاب جالب بود، قلم نویسنده خوب بود، جملات و دیالوگ های تا حدودی قصار و تامل برانگیز داشت و کلا نویسنده از پس فضای داستان و شخصیت سازی به خوبی بر اومده بود اما خوب من داستانش رو تحسین نمیکنم پایانش با اینکه یکم خوشحال کننده است حس بدی بهم میده چون واقعا یه کار غیر اخلاقی بود و هر چقدرم دارسی بد و منفور باشه نمیتونیم منکر این بشیم که در حقش نامردی شد...

کمی سطحی بود اما حس و حالشو دوست داشتم گاهی خودمو جای راشل گذاشتم و سعی کردم قضاوت نه درکش کنم.

جشن تولد سی سالگی راسل منجر به اتفاقی میشه که باعث میشه دوران دوستیش با دارسی صمیمی ترین دوستش رو مجدد دوره کنه ... بانمک بود ، ترجمه ی خوبی داشت و اونقدر گیرا بود که شروع کنی به خودت بیای ببینی ۲۰۰ ص خوندی...

کتاب موضوع خیلی خاصی نداره ولی شخصیت پردازی و نگارش نویسندش خوبه به من حس خوبی نداد ولی تقریبا دوسش داشتم

تجربه جالبی بود. هرچند که ضعف های زیادی داشت مثلا خیلی شخصیت دارسی الکی بزرگ شده بود یا بیش از حد افکارراشل رو وصف میکرد و در اوایل کتاب راشل از سی سالگی یه غول ساخت. اما چیزی که داستان رو جذابش کرد این بود که همیشه سعی شد تو کتابا و فیلما از زاویه دید کسی که بهش خیانت میشه به قضیه نگاه کنیم اما تو این کتاب تونستیم دفاعیات شخص سوم رو هم بشنویم. و در ضمن همه چیز خیلی غیر منتظره بود نمیشد از قبل چیزی حدس زد.

سطحی و عامه پسند. فکر میکنم اکثر ما دخترها یه دوست مثل دارسی داشتیم...

احساس میکنم که شخص اصلی داستان شخصیتی مهرطلب و خود ناپسند بوده ومهم تر از همه کمبود حرمت نفس باعث شده خودشو لایق چیزهای خوب تو زندگی اش ندونه و نتونه به خواسته های بی رحمانه اطرافیانش نه بگه و وانمود کنه دختر خوبیه! وخلاصه اگه کسی رو دوست دارید بهش بگید قبل از اینکه شاید برای همیشه از دستش بدین

کتاب یک داستان بسیار روان و گیراست در مورد دو دوست در آستانه ۳۰ سالگی و بحران های روانی که باهاش روبه رو هستن.از جمله درگیری های عاطفی،کاری و... خیلی کتاب آموزنده و در عین حال جذابیه.من از خوندنش واقعا لذت بردم و به همه دوستان پیشنهاد می دم این کتاب رو

خیلی سطحی بود. یه رمان عاشقانه‌ی زرد. اوایل رمان که از سی سالگی می‌گفت برام جذاب بود ولی جلوتر که رفت و قصه‌ی اصلی شکل گرفت جذابیتش رو از دست داد. روابط بین شخصیت‌ها تو خالی بود. برای وقتی که حوصله‌تون سر رفته کار بهتری ندارین که انجام بدین خوبه.

من پسندیدم.شما را نمیدونم

کتاب خیلی خوبیه و اگه بهش دقت کنید یک محتوای واقع بینانه رو درمورد تغییر اخلاق و عادات ارادی به خوبی مطرح کرده.

یه جاهایی از داستان رو دوست نداشتم، برای همین زیاد مطمئن نیستم خوندنش رو به کسی توصیه کنم.

خیلی قشنگ بود.کشش داستان زیاد بود،خسته نمیشی از خوندن،و مشتاقی ببینی آخرش چه اتفاقی میفته واسه همین تا آخرش با اشتیاق به خوندنش ادامه میدی. خیلی ترجمه روان و جذابی داره

خیلی بد، حیف وقت زرد و به شدت زرد ترویج خیانت به دوست؟ همش منتظر بودم حداقل اخرش خوب تموم شه خیییییلی بد بدترین کتابی که چند سال تخیر خوندم

داستان بسیار جالب و گیرایی بود در مورد زنی که تا سی سالگیش مجرد بوده ولی دوستی بی نظیر و بی همتا داشته که می خواد ازدواج کنه و شوهر بسیار زیبایی دارد بعد از مدتی شوهر دوستش (دکستر) عاشق او می شود و برای همین آنها رابطه مخفیانه دارند ولی دکستر عروسی را به خاطر او ئه‌م می زند و بهترین دوستش را بسیار ناراحت می کند . کتاب خیلی غیر منتظره ای بود ولی دوست نداشتم آنقدر سانسور داشته باشه ولی در کل خوب بود