نظرات درباره کتاب شاید خدا گم شد! و نقد و بررسی خوانندگان | طاقچه
تصویر جلد کتاب شاید خدا گم شد!

نظرات کاربران درباره کتاب شاید خدا گم شد!

انتشارات:انتشارات سخن
امتیاز:
۳.۸از ۲۱۳ رأی
۳٫۸
(۲۱۳)
زهرا
یه قصه عالی داستان روان و مردمی بر خلاف رمانهای دیگر که پر از دختران و پسران خوشگل و ورزشکار و پولدار هست این رمان پر از مردمی است که تو کوچه و بازار میبینیم . جوانانی که هر چقدر زحمت میکشن بازم مشکلات مالی و زندگی دست از سرشون بر نمیداره . برای من که خیلی خوندنش لذت بخش بود بخصوص شخصیت علی و طاها . توصیه میکنم دوستانم کتاب رو مطالعه کنن.
کاربر 8766134
عالیییی
کاربر ۱۶۵۹۲۱۱
👌👌👌
zeinab.ghl
من رهایش و از سایت نود و هشتیا میشناسم، از خیلی وقت پیش و خب طبق پیشبینی از این کتابش هم مثل اکثر کتاب های قبلیش خوشم اومد. داستان رو دوستش داشتم، بعضی جاهای داستان بغضم گرفت، اشکم چکید، بعضی قسمت ها اینقدر خندیدم که به دل ضعفه افتادم و بعضی قسمت ها واقعا حرص خوردم! ولی در کل داستانی که فکر نکنم به دل خیلیا بشینه، فضای سنتیش رو دوست داشتم، و از همه مهمتر این ویژگی داستان های رهایش و خیلی دوست دارم که داستان هاش دغدغه دارن و این برای من جذابیت کتاب و صد برابر می کنه، و یه چیز دیگه اینکه دوز عاشقانه ی داستان های رهایش کمه و این خودش برای یکی مثل من که خیلی عاشقانه نمیپسنده یه امتیاز مثبت به حساب میاد.
maryam.m
عالی توصیف کردید
Ziziiii
کاش همه مثل شما کامنت بذارن که بفهمیم با چه رمانی طرفیم و راحت انتخاب کنیم
Hedyeh.p
شاید خدا گم شد از متفاوت‌ترین آثار نویسنده‌ش یعنی سرکار خانم قدیری هستش. داستان به حدی روونه و کشش داره که آدم ناخودآگاه و بدون اینکه بفهمه جذب و محوش می‌شه. طوری که اگه در شروع گاردی داشته باشه نسبت به موضوع یا کاراکتر اصلی داستان، کم کم سپرشو زمین می‌ذاره و تسلیم این جریان سیال و لذت‌بخش می‌شه. اصولاً خانم قدیری توی شخصیت پردازی و فصاسازی محشر بوده‌ن همیشه و تو این رمان اونقدری فضا و صحنه گریبان آدمو می‌گیره که ناخوداگاه می‌ترسی از اون همه حس همراهی و همدردی که با شخصیت ها داری. درداشون حس می‌شه و جونتو به گزگز می‌ندازه‌، با ترس‌هاشون ته دلت خالی می‌شه، با فریاد‌ها و کینه‌ها و خشم‌هاشون قلب و حنجره‌ت می‌سوزه و اونقدری برات مهم می‌شن که می‌خوای دست ببری تو کاغذ و کمکشون کنی‌! آگاهشون کنی، یادشون بدی‌. گرچه که خودشون به اشتباهات خودشون پی می‌برن اما اون میزان حرص و جوش خوردنه واقعا جذابه و این نشون دهنده توانایی یه نویسنده تو رسوندن این میزان حس نوشته‌ش به خواننده‌س‌. کاراکترای متفاوت و دیالوگ‌های قوی و با مسما و البته پایان شگفت انگیز رمان بی نهایت جذاب و دوست داشتنی بودن. واقعا پیشنهادش می‌کنم👌
asalmr
شاید خدا گم شد اثر دومی هستش که از خانم محرابه قدیری چاپ شده و مطالعه ش کردم. خانواده ای با تیپیکال کاملا ایرانی در بند سنت ها و راز های نهفته و رفاقت های محکم تر از برادر! می تونم بگم جزو معدود رمان های ایرانی هستش که به بقیه پیشنهاد خواهم داد. رمانی ایرانی که واقع بینی اش می تواند مخاطب را کاملا به خود جذب کند. به دور از فانتزی های الکی که این روزها در عامه پسند نویسان مشاهده می کنیم. طاها برادری ایرانی که سعی بر آن دارد که مسئولیتش را در قبال خواهرش به نحو احسنت انجام دهد و چه زیباست این برادرانه ای که برای حدیث خرج می کند. قطعا و بی شک هر مخاطب عامه پسندی این رمان را باید بخواند تا بداند یک عامه پسند زیبا در چه چارچوبی قرار می گیرد، چه از لحاظ درست نویسی، محتوا، شخصیت پردازی، فضا سازی و... تبریک میگم به خانم محرابه قدیری برای خلق چنین اثری😌⁦👏🏻⁩
mahsa
کتاب منسجم با متنی روان بود . داستانش از دل جامعه بود و قابل لمس . من دوستش داشتم اما پایانش می تونست یکم بهتر باشه اما از نظر بعد اجتماعی و شخصیت سازی و دیالوگ ها بی نظیر بود .
غزل
کتاب جالبی هست داستان متفاوتی با بقیه کتاب‌های ژانر اجتماعی داره (همچنین با دیگر کتاب‌های خانم قدیری تفاوت قابل توجهی داره) اما با وجود این تفاوت‌ها اتفاقات ذکر شده در این کتاب به شدت در جامعه ما رایج هستن و واقعا ارزش خوندن داره
باغبان 🤗🌱
درکل داستان خوبی بود ولی اصطلاحات کوچه بازاریش یک جاهایی خیلی به نظرم زیاد بود ولی قشنگ بود به خوندنش می ارزید
fateme
کلا رمان های خانم قدیری ژانر اجتماعی داره وخیلی قشنگ فضا سازی میکنه من به عنوان کسی که چند تا از رمان های ایشون خوندم این رمان توصیه میکنم
fateme
پنجمین فصل سال،فصل بی‌مرگی (جلد دوم پنجمین فصل سال)آبان ماه اول زمستان است،‌پنجره ها میمیرند،دست هایم حافظه دارند من خیلی وقت پیش این رمان هارو خوندم درحال حاضر این رمان ها در دست چاپ هستن خوبی رمان های ایشون اینه که شخصیت ها از دل جامعه هستن و عجیب غریب نیستن
elahe
میشه از رمان های ایشون که خوندید معرفی کنید؟
shayestehbanoo
داستان هول محمد طاهای مکانیک که سرپرست خانواده اس و پدرش رو از دست داده و مسئولیت سنگین نگهداری از مادر و خواهرشه میچرخه ... داستان اجتماعی - عاشقانه ی خوب با چهارچوب داستانی مناسب فراز و فرود های بجا و شخصیت های بسیار باور پذیر دیالوگ های بجا و مطالعه شده و میگم به نویسنده ...
نسیم
کتاب خوب و پر از اصلاحات عامیانه ،سرشار از نکات ریز و درشت زندگی. من عاشق علی شدم.
زهرا
علی عالی بود .
mhl1234ela
یک رمان اجتماعی و عالی این رمان رو به کسانی که به دنبال رمان عاشقانه هستند توصیه نمیکنم چون فقط یک چهارم کتاب عاشقانست شخیصت های رمان کاملا انسان های معمولی بودند با تمام نقاط قوت و ضعفی که یه آدم میتونه داشته باشه یه رمان کامل و جامع و به نظر من نقطه عطف کار، پایان نسبتا باز داستان بود؛ به این معنی که میتونی هر بلایی دلت خواست به سر شخصیت منفور داستان بیاری😎
کاربر ۱۸۴۶۹۰۲
قصه تلخ ارتباط سرد خانوادگی و تبعات آن..حتما یخوانید لحن قصه مایه شیرینی از محاورات پسرانه است که ازیک نویسنده زن بعیدبنظر میرسید
leili
کتاب خوبی بود....نوشته های خانوم رهایش همیشه جذاب هستن و قلمشون مخاطب های زیادی داره...باید مواظب تصمیم های خودمون باشیم که روی زندگی،اینده،خودمون و خانواده اثر میذاره
sanaaaa
سوژه داستان جدید بود و خوب بهش پرداخته شده بود. داستانی ملموس از دل جامعه که رئال بودنش جای جای قصه حس میشد پرداخت به مشکلات اجتماعی و فرهنگ بسته و محدود خانواده‌های ایرانی در زمان گذشته‌ی نزدیک که هنوز هم در جامعه نمود داره عالی بود. طاها با تعصبات بی‌جا در اوایل داستان باعث عصبانیت تقریبی مخاطب بود اما به مرور در داستان خوندیم که طاها متوجه شد که تعصب و غیرت محدود کردن نیست و باید رابطه احساسی خوبی با خواهرش داشته باشه تا بتونه ازش مراقبت کنه و هرچی اون رو محدودتر کنه بیشتر ازش دور میشه و همون‌طور که خوندیم تعصب اول داستان طاها منشأش فرهنگ بسته و محدود محل زندگیش بود که به مرور متوجه اشتباهاتش شد و سعی کرد جبرانش کنه. نویسنده تو این کتاب سعی داشت از تعصب بی‌جا بگه از اینکه محدود کردن تاثیر خاصی تو روابط دختر نمی‌تونه بذاره و تلاش در نهی کردن تعصب داشت. نویسنده به خوبی تونست از دهه معاصر بنویسه و از اصطلاحات و اتفاقات اون زمان به زیبایی استفاده کنه فضاسازی کار عالی بود. انگار که صدای لخ لخ کردن دمپایی طاها رو تو حیاط می‌شنیدم یا صدای کشیده شدن زبانه قفل مدل قدیمی حیاط خونه رو‌ می‌تونستم شخصیت‌ها رو توی گاراژ ببینم با لباس کار درحالی که روی ماشینی دارن کار می‌کنن. شخصیت‌‌پردازی نقطه قوت کتابه و همه شخصیت‌ها باورپذیر هستند و حس همزاد پنداری رو تو مخاطب فعال می‌کنن علی با گویش خاص و زیبای کوچه بازاری و چاشنی طنزی که به داستان داده از دوست داشتنی ترین شخصیت‌هاست برام در آخر می‌تونم بگم پایان بندی که کتاب داشت کاملا به جا بود و خوشحالم که کلید اسرار طور تموم نشد. پایان خوبی داشت کتاب. به تمام کسانی که دنبال یه کتاب با قلم قوی و موضوع رئال و اجتماعی با کمی چاشنی طنز وزندگی عادی و ملموس مردم شهر هستن پیشنهاد می‌کنم این کتاب رو بخونند.
Eli.F
کتاب شاید خدا گم شد یه داستان اجتماعی داشت با یه عاشقانه‌ی ملایم بخش اجتماعی قصه به مراتب پررنگ تر از بخش عاشقانه بود و به نظر من سوژه به خوبی انتخاب و پرداخته شده بود. شاید در نگاه اول از شخصیت اول داستان خوشمون نیاد اما نقطه قوت داستان همین جاست که یک شخصیت خاکستری رو روایت می‌کنه یک آدم مثل تمام آدمای دیگه که هم ویژگی خوب داره هم ویژگی بد و گاهی این ویژگی‌های بد خیلی میرن رو اعصاب اما داستان رو ، اون شخص رو باور پذیر می‌کنه و ما به عنوان خواننده راحت تر می‌تونیم باهاش ارتباط بگیریم. توصیفات داخل داستان ، شخصیت پردازی‌ها و روند قصه رو دوست داشتم و به نظرم تعادل داشت نه زیاده گویی داشت نه خیلی یهویی از یه جایی می‌پریدیم یه جای دیگه و اصلاً نفهمیم چی شد و چرا شد!نکته‌هایی تو داستان بهش اشاره شده بود که اگر یکم وقت بذاریم و عمیق بشیم روشون واقعاً خیلی چیزا دستگیرمون میشه و معنی واقعیِ مؤمن بودن رو می‌فهمیم. می‌فهمیم که آبروی یه نفر چه قدر مهمه و قضاوت‌ها و پچ پچه های ما چه قدر راحت می‌تونه دل آدمای دیگه رو بشکونه. در کل از خوندن این کتاب راضی بودم و به کسایی که یه کار قوی با تم اجتماعی می‌خوان پیشنهادش می‌کنم یه عاشقانه‌ی قشنگ و ملایمی هم داره توش که اصلاً فانتزی و دور از باور نیست و لذت داره خوندنش.
Hadis🌸
یکی از بهترین رمانایی بود که خوندم موقع خوندن اصلا دلم نمیخواست گوشیو زمین بذارم و با اینکه صفحاتش زیاد بود یه روز تمومش کردم...
مینا میربها
جذاب و آموزنده و برگرفته از دل جامعه
زهرا
کتاب خوب و ملموسی بود
fa.om
داستان خوب و پردازش خوبی داشت
مریم طباطبایی
شخصیت پردازی و سوژه و سِیر داستان خوب بود. قلم روونی هم داشت و توصیفا و دیالوگا به دل می‌نشست؛ ولی چقدرررررر؟؟!!!! ۸۰۰ صفحه شرح و توصیف لحظه به لحظه، مثل دفتر خاطرات بود. نهایتا با ۴۰۰-۳۰۰ صفحه می‌شد جمع بشه. از جهت محتوایی هم این همه غلو و سیاه‌نمایی در مورد اهالی مسجد رو نپسندیدم، نمیشه همه رو با یه چوب برونی، خیلی از مسجدا و مسجدیا هستن که مأمن و مرجع مردمن.
Golniaaaaaaaa
رمانی اجتماعی با عاشقانه ای دلنشین.من از خوندنش لذت بردم...
sanaz.f
نویسنده به نامی هستن و معمولا خوب مینویسن این رمان هم در کل خوب بود ارزش خوندن داشت
sadaf
کتابی با ژانر رئال و عاشقانه با قلمی روان و پرکشش👌خوندنش رو به رمان خوانهای قهار و حرفه ای توصیه میکنم
*
عالی ترین و قشنگترین رمانی که خوندم😍
شیما
کتاب قشنگی بود اما یه کن تلخ بود هر چند که اون هم واقعیات جامعه هست
raha
وایییی مرسییییی خانم قدیری عالیننن
کاربر ۱۶۲۷۱۶۹
عالییی بود...
fatemeh
قصه‌ای برخاسته از دل اجتماع اتفاقات و چیزهایی که دور از ذهن نیستند به دور از اغراق های الکی و غیرقابل باور. رمان متن خیلی روانی داشت. نقطه ی قوت داستان به نظرم شخصیت پردازی عالیش بود که راحت می‌شد با شخصیت ها ارتباط گرفت. شخصیت ها عین بعضی از رمانا نبود که کاملا بی عیب و نقص و بدون خطا باشن و همه چی تموم و این مورد رو دوست داشتم. داستان از قضاوت های بیجا میگه، از دخالت ها و حرفای مردم، از مشکلات و سختی های جامعه و... اما چیزایی که نپسندیدم: اصطلاحاتی و کلماتی که به کار رفته بود خیلیاش رایج نبود و دوست نداشتم. مورد بعدی هم اطناب زیاد داستان بود و پرداختن خیلی زیاد به جزئیات که گاهی خسته کننده می‌شد. در کل دوسش داشتم.
zh2411
خیلی جاها زیاد نوشتن انقد حدیث نفس داشت و شخصیت با خودش حرف میزد و فکرو خیال میکرد خسته کننده میشد. نویسنده خیلی جاها مذهبی بودن رو نشون میداد مثلا نامحرم بودن دختر و پسر و نماز خوندن و... اونوقت به آدمای مسجدی میرسید انگار همه شون اهل غیبت و تهمت و... هستن که این به نظرم درست نیست بدترین قسمت اینهمه فحشی بود که نویسنده زحمت کشیده بود تو هر برخورد چند تا استفاده کرده بود. وسطاش فکر کردم کتاب آموزش فحش و ناسزاست. داستان طولانی بود و میشد توی نصف این صفحات جمع بشه اوایل داستان کند پیش میرفت آخر داستان یهو اتفاقات پشت هم ردیف میشد. سرانجام زندگی حدیث مشخص نشد. دوستای محمد طاها هم مثل اوایل داستان اتفاق خاصی براشون نیفتاد.
aram
بسیار عالی و باور پذیر بود فقط اینکه فسمتهایی که طاها و علی تو گاراژ بودن خیلی زیاد و تکراری بود خانم نویسنده میتونس او لحظات رو کوتاهتر کنه
کاربر ۱۶۵۹۲۱۱
من عاشق این کتاب شدم. سوژه‌ی خاص و نگاه عالی در یک کلمه فوق‌العاده بود. صداقت نویسنده و نگاه بی‌طرفش به داستان و سوژه برام ارزشمند بود و البته جرئت و جسارتش برای این داستن و خیلی از دوستانم پیشنهاد دادم تا این اثر خوب رو بخونن . از نویسنده‌ای عزیز خیلی ممنونم برای نگارش این کتاب . کتابی با سوژه‌ قشنگ نگارش عالی طنز بجا و زیبا به دور از عاشقانه‌های متاسفانه ابی این روز لذت بردم از شغل پسر (دکتر یا مهندس و پول‌دار نبود 👏👏👏) امیدوارم این کتاب جایگاه خودش رو پیدا کنه و به تمام دوستان خوندنش رو پیشنهاد میدم👌👌
negin
پایان تلخی داشت من ب شدت جذب این رمان شدم خیلی درگیر این رمان بودم موقع خوندنش اخرای رمان ی مطالبی رو توصیف کرده ک شاید خوندنش برای همه مناسب نباشه منظورم به غمگین بودنش نیست ی سری صحنه توصیف شده ک زیاد خوندنش برای من جالب نبود من حالم چند روز بد بود ترجیح میدادم نویسنده بنویسن ک محتواش برای همه مناسب نیست اگر با همچین چیزایی مشکل ندارید ی رمان خیلی خیلی عالیه
کاربر ۲۸۰۹۹۷۹
مثلا چه چیزایی داشت؟
کاربر ۲۸۰۹۹۷۹
مثلا چه صحنه های داشت؟
بامدادان :)
کلا هر کتابی از این نویسنده خوندم عالی بود جوری به مسائل اجتماعی در کنار یک عاشقانه مخفی می پردازه که آدم رو مجبور می کنه تا پایان کتاب رو حتما حتما بخونه من علاوه بر این کتاب،کتاب هجوم وهم بیابان ایشان رو هم خیلی دوست داشتم راجب به مسئله طلاق و مشکلاتی که برای بچه طلاق به وجود میاد پرداخته واقعا محشر بود اونم پیشنهاد می کنم بخونید
nazanin_hz
عالی💕
osve
رمان خوبی بود از خوندنش لذت بردم
fateme.ghorbanzadeh
یه رمان خوب که زندگی مردم عادی رو نشون میده با دغدغه ها و مشکلات مردم که کاملا قبل لمس و ملموس هست برخلاف اکثر رمان‌ها خبری از پسر و دختر چشم رنگی و بالاشهری و زندگی های اعیانی نیست تو تمام دغدغه ها و مشکلات امیر طاها رو درک میکنی با این رمان ناراحت میشی، می خندی و شوکه میشی با اینکه رمان طولانی و ساده هست ولی منو جذب می‌کرد که بفهمم آخر داستان چی میشه
کاربر 7902064
من عاشق رمانای این نویسنده ام ♥️
mary
خانم قدیری از نویسنده‌های محبوب معاصر منه و میتونم بگم قلم ایشون و سبکی که مختص به خودشونه و فقط با اون کارهاشون و مینویسن رو میپرستم. نقطه قوت کتاب های ایشون شخصیت پردازی فوق‌العاده قوی‌ای هست که انجامش میدن و اون روند رشد و یا حتی فقط تغییر هر شخصیتی توی کتاباشون خیلی محسوسه و این به چشم اومدنش به دل میشینه. کتاب شاید خدا گم شد، پر از همین رشد و پیشرفت و تغییر هاست و محمد طاهایی که توی این کتاب به تصویر کشیده شده، به وضوح تغییر میکنه، که درواقع بعد اون همه اتفاقی که توی زندگیش میوفته اصلا هم دور از انتظار نیست. کتابای خانم قدیری واقع گرایانه است و همیشه دارن مشکل و دغدغه‌ای رو از تو دل جامعه به تصویر میکشن. این کتاب هم با توجه به فضای سنتی بعضی خانواده‌های ایرانی که هنوز هم هستن و دارن همین شکلی زندگی میکنن نوشته شده. اینکه عقاید و حرف مردم و آبرو و از این دست باورا چقدر میتونه زندگی ادم ها رو تحت الشعاع قرار بده. اینکه تصمیم هایی که میگیریم همیشه هم راه برگشت ندارن و تبعاتی که باید باهاشون رو به رو بشیم گاها سخت و سهمگین هستن و در اخر اینکه چقدر با اسم خدا و به دروغ روی گناها سرپوش گذاشته میشه و چقدر دل اون وسط میشکنه. انتخاب عنوان کتاب، یکی از کارای جذاب و باز هم مختص به خود خانم قدیری هست که فوق العاده پر مفهوم انجامش میدن و اینبار هم بعد از خوندن کتاب و نگاهی دوباره به اسمش میشه دلیل این انتخاب رو فهمید و میشه برداشت های مختلفی ازش کرد. من این کتاب و خیلی پیشنهاد میکنم و توصیه میکنم تمام تعصب ها و حرص و عصبانیتی که اون اوایل ممکنه بهتون دست بده رو پشت در بزارین و با دل اروم شروعش کنید و به روند داستان اعتماد داشته باشین. به محمد طاها و برادر بودنش اعتماد کنید و پایان داستان رو باشکوه بدونید.
روژینا
این رمان عالیه یعنی میشه گفت از بهترین رمان ها_شاید بهترین رمان_ با داستان معاصره،صادقانه بگم داستان معاصری ندیدم که این همه چیز بخواد یاد بده،من تا چند وقت پیش فکر نمی کردم که بتونم نویسنده ی رمان معاصری رو بتونم تو ردیف نویسنده های تراز اول قرار بدم،ولی الان دو تا نویسنده می شناسم که جزو تراز اولی ها به حساب میان،یکیش خانم قدیری♥️♥️♥️
کاربر ۵۰۶۶۲۵۸
موضوع کتاب خوب و جذاب ولی نویسنده بسیار دوست دارد تا توانایی نوشتن خود و ادای کلمات قلمبه و سلمبه رو به رخ بکشه . هزار خوردی صفحه کتاب اگه فقط مطالب مفید بود و انقد هر یک کلمه و حالت رو انقد کش نمی‌داد کتاب سیصد صفحه تموم میشد . واقعا کشدار و خسته کننده است
کاربر 3843964
با عرض خدا قوت و تشکر ویژه نسبت به نویسنده ی عزیز، پیشنهاد میکنم دوستان فرصتی که کتابخانه ی طاقچه در اختیارمون قرار داده از دست ندین و این کتاب رئال و اجتماعی رو بخونین. بنده فکر میکنم اولین رمانی بود که از خانم قدیری در فضای تلگرام بصورت آنلاین خوندم و اینجا مجدد دوست داشتم مرور کنم. ماجرا راجع به پسری معمولی از خانواده ای بسیار معمولی با سطح زندگی تقریباً متوسط پایین در اون ایام (دهه ی هشتاد) هست. چالش ها و مسائلی که این پسر در طول داستان مواجه میشه و در مقابل عکس العمل های گاهی درست و گاهی خطا، داستان رو پیش میبره. من در کل از شخصیت اصلی ماجرا که دائم با خودش خلوت داره، تأمل میکنه، راجع به وقایع و همچنین عکس العمل های مختلف خودش تجزیه و تحلیل انجام میده، خوشم اومد. این ویژگی شخصیت در نهایت منجر شد به اینکه تحولی در دیدگاه قهرمان قصه پیش بیاد که واقعا ارزشمنده. در انتها باز هم از نویسنده ی عزیز تشکر میکنم و همچنین از این اپلیکیشن که فرصت راحت کتابخانی در اختیار همه گذاشته.
Giti.D
خوشحالم که وقتم رو برای این رمان گذاشتم🌺🌺 به امید کارهای جدید و بهتر از رهایش عزیز💕
elnaz.book
آثار خانوم قدیری که خب اصلا نیازی به معرفی و تعریف ندارن از بس که درجه یک و حرفه‌ای هستن و آدم از خوندنشون سیر نمی‌شه. شاید خدا گم شد هم جزء آثار فاخر و کم‌نظیر حال حاضره، کتابی رئال از دل جامعه و واقعیت خانواده‌، با تمام بالا وپایین‌ها و تلخی و شیرینی‌هایی که یک خانواده تجربه‌ش می‌کنن که به بهترین شکل ممکن تو این کتاب بیان شدن. فضاسازی‌ها فوق‌العاده بود، دیالوگ‌ها، اصطلاحات، توصیفات همه عاااااالی بودن، لحن کوچه بازاریش به شدت جذابش کرده بود، طنز به‌جایی که در طول داستان جریان داشت خیلی عالی بود. و البته که به نظر من این‌که واقعیت جامعه رو به خوبی و با صداقت کامل نشون داده بود نقطه قوت و پررنگ کاره. خیلی خیلی توصیه می‌کنم حتما کار رو بخونین چون قطعا تاثیر مثبتش رو توی روابط خانوادگی می‌بینین. بی اندازه لذت بردم، بارها خوندمش و هربار نکته‌ی جدیدی یاد گرفتم. بسیار متشکرم خانوم قدیری، قلمتون مانا
sadra
عالی بود قصه روان و خوب و تو دل اجتماع و مردم. خوشم اومد
ZahAh
داستان ژانر اجتماعی داره و بیشتر به مسایلی پرداخته که تو جامعه می بینیم و می شنویم. انتظار یه رمان عاشقانه نداشته باشید. کتاب آخرهاش تلخ شده بود و بدبختی پشت بدبختی سر حدیث می بارید.
bahar
کتابی با قلم قوی با سوژه ای اجتماعی و یک عاشقانه ملایم. طنز داستان عالی بود .من خیلی دوستش دارم
tazi
خانم قدیری قلم شیوایی دارن و مثل همیشه دغدغه اجتماعی، اینبار به اهمیت دادن بیش از حد به حرف مردم و تعصب جاهلانه پرداختن، و در کنارش شکل گرفتن آرام یک عشق.
simha
کاش باقی کتاب های خانم قدیری رو هم تو طاقچه موجود کنید
Abani
این کتاب بسیار زیبا و پرکشش هست نویسنده کتاب نیاز به معرفی ندارند که خودشون و قلمشون شناخته شده است،مثل بقیه اثار دیگ اشون موضوع داستان جدید و بکر بود توصیه میکنم حتما این کتاب رو بخونید و به خلاصه ای که ازش نوشته شده اکتفا نکنید
Shamini
خوب بود، هرچند قلب آدم به درد میاد از اونهمه سختی و بدبختی که کشیدن ولی آخرش یه حس گرم میره زیرپوستت. بی شک ارزش صبر و حوصله کردن و یکبار خوندنو داره

حجم

۶۲۶٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۷۷۴ صفحه

حجم

۶۲۶٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۷۷۴ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان