نظرات کاربران درباره کتاب زندگی خوب
۴٫۴
(۱۷)
Mah7dis
جستار نویسی در باب فضیلت های انسانی که در بحث فلسفه شمرده شده اند.
بسیار لذت بخش و خوش خوان
خواندن متون مختلف از افراد بزرگ که به خوبی کنار هم تالیف شده بودن به اضافه خود مطلبی که نویسن ه ارائه کرده است لذت بخش و قابل تامل بود
کاربر ۲۳۴۷۳۱۳
سلام من کتاب رو قبلا خونده بودم فایل صوتی کتاب رو میخواستم که متاسفانه نداشت ؛ ولی بسیار کتاب عالی و مفیدی است
بهزاد اشرف گنجوی
نگرشی فلسفی به سی موضوع مختلف زندگی انسان. متن کتاب روان و بدور از غامض نویسی و پیچیده سازی مطالب است. نگاه ورنون به مسائل و موضوعات ساده و بیپیرایه و جذاب است. هرچند ممکن است از دید خوانندهای با نگاه فلسفی عمیق، این کتاب سطحی و پیشپا افتاده بیاید، همانطور که در بخش نظرات آمازون یک نفر در وصف این کتاب سه بار نوشته بود Benality،! راستش من که از خواندن مطالب این کتاب لذت بردم. فقط تنها چیزی که روی مخ بود، پانوشتهای مترجم ترسو و بزدل است که هر کجا جملهای در نقد دین و مذهب آمده، ایشان بلافاصله در پانوشت ماله به دست گرفته و سعی کردهاند بخوبی ماله کشی کنند.چند بخش از آن یکی کتاب ورنون را هم با همین ترس و لرزشان، کلا ترجمه نکرده بودند. خب جان من مگر مجبوری؟ چرا کتاب را داغان میکنی؟ شما برو ادعیه مذهبی را ترجمه کن بجای کتب فلسفه. عجبا!
Nera
نوشتن پاورقی و حذف فصول، احتمالا الزامی و جزو شروط بخش ممیزی وزارت ارشاد برای اجازه نشر آن بوده .
esrafil aslani
"تلاش کردهام موضوعاتی را انتخاب کنم که مهمتر و همچنین شاید غیرمنتظرهترند، و اندیشههای جذاب را در مورد هریک بیابم، اندیشههایی که میتوانند توجهتان را به خود جلب کنند و شما را برانگیزند به دیدن امور از دریچه ای تازه. امیدوارم آشنا شدن با این اندیشهها در ادامه راهی تازه به رویتان بگشاید برای حرکت به سمت زندگی بهتر."
سروش
بسیار آموختنی و کاربردی
Farzad Mozaffari
با اینکه خود نویسنده خودش رو منتقد کتابهای سطحی مثبت اندیشی میدونه و سعی کرده مثل اونها نباشه، به نظرم نتیجه فرقی نکرده. رغبت نکردم بیشتر از ۲۰ درصد کتاب رو بخونم و رها کردم.
ایمان محرابی نژاد
۳۰ گام زرد کمرنگ برای کمال بخشیدن به هنر زیستن
من تا انتهای بخش ۱ کتاب (معادل حجمی ۲۵٪ آن ) را خواندم و تصمیم گرفتم نه تنها به خواندن آن ادامه ندهم، بلکه این نوشته را هم در نقد کتاب در این سایت بگذارم شاید از اتلاف وقت دیگران جلوگیری کند. دلایل خود را ذیل سه عنوان «فقدان ساختار، شلختگی ارائه، و مغالطه کلامی» دستهبندی کردهام. ۱. فقدان ساختار
۱.۱. کتاب فاقد ساختار منسجم و منظم است. تصور کنید کسی در یک کانال تلگرامی یا وبلاگ شخصی چندین نوشته کوتاه درباره موضوعاتی که فکر میکند برای زندگی خوب مهم اند نوشته باشد؛ در تاریخهای مختلف، با زبانهای متفاوت و در حالات گوناگون. بعد یک مرتبه تصمیم بگیرد همه اینها را کنار هم بگذارد و بدون هیچ ویرایشی به عنوان کتاب چاپ کند؛ نتیجه میشود همین کتاب!
۱.۲. به گمانم یک تفاوت مهم که بین یک کتاب و یک مقاله وجود دارد، داشتن درجهای از «خودبسندگی» در کتاب است. مطالب داخل کتاب برای توضیح مقصودی که کتاب در پی آن نوشته شده است باید تا حدی جامع باشند. هم در ابتدا مشخص شود که مخاطب کتاب چه کسانی هستند و چه پیشنیازهایی برای خواندن آن مفروض گرفته شده است، و هم در توضیح مطالب چنان بکوشد که فهم کلی محتوا بدون ارجاع به سایر منابع ممکن و میسر باشد. من چنین چیزی را در این کتاب ندیدم. ۲. شلختگی ارائه
۲.۱. زیرعنوان کتاب «۳۰ گام فلسفی برای کمال بخشیدن به هنر زیستن» است. نویسنده این سیگام را در پنج دسته فضیلت تقسیم کرده و در مورد هریک به اجمال صحبت کرده است. من متوجه نشدم عنوان هر زیربخش چه ارتباطی با عنوان بخش دارد و چطور آن را یک گام برای بهبود زندگی میداند، و توضیحات هر گام چطور میتواند فلسفی قلمداد شود؟
مثلا در بخش ۱ با عنوان فضیلتهای معنوی شش گام داریم: هنر، زیبایی، آزادی، معنا، دین، و دیدن. من متوجه نشدم چطور این عناوین نمایانگر یک گام اند؟ همچنین نه از عناوین و نه از توضیحات آنها متوجه نشدم که مثلا در زیربخش هنر، آیا بناست هنرمند شوم، هنردوست باشم، در جستجوی هنر باشم، یا چه؟ یا در زیربخش معنا، قرار است گامی که بر میدارم معناگرایی باشد، یا در جستجوی معنا بودن، یا دغدغه معنا داشتن، معنادار کردن، جعل معنا، کشف معنا، یا چه؟
به عنوان مثالی دیگر، ترکیب بیمعنای «معنا، یک فضیلت معنوی/معنایی است برای رسیدن به زندگی خوب» را در نظر بگیرید!
۲.۲. شتاب کتاب در بیان نامها و بریده جملات و نقل قولها چنان زیاد است که حتی پاراگراف/بندهای داخل یک زیربخش هم به هم ارتباطی پیدا نمیکنند. آیا فلسفیدن در دل خود نوعی دعوت به درنگ و تامل ندارد؟ به گمانم با چنین رویکردی، نه کلام و اندیشه آن فیلسوف درست فهمیده میشود. نه کنجکاوی و پرسشی در مخاطب برانگیخته میشود. ماحصل چیزی نیست جز ملغمهای از نامها و بریده جملات. مثلا در بخش دین من نه فهمیدم که بالاخره برتراند راسل که فیلسوف منتخب آن بخش بود، دعوت به مذهب (و نه دین! گویی نویسنده این دو را یکی میگیرد) میکند یا نه. اگر نه، چرا آنجا ذکر شد؟ و آن کوتاه جملاتی که از او نقل شد چه بود؟ اگر بله، چه مذهبی را دنبال میکند (نویسنده و مترجم اصرار دارند که وی اگرچه میگفت من مسیحی نیستم ولی دخترش هم گواهی داده بود که پدرم مذهبی بوده)؟ اگر هدف نقد راسل بوده چه دلایلی در نقد او ارائه شد؟ خلاصه اینکه دین (مثلا دین باوری، یا دینداری، التزام به مناسک دینی، مشارکت در مناسک دینی، یا ...) به چه معنا رویکردی فلسفی و قابل تجویز برای رسیدن به زندگی خوب است؟
۳. مغالطه کلامی
۳.۱. نویسنده اگرچه سعی میکنددر ابتدا تفکیکی بین خوبی (good life) و خوشی (happiness) زندگی قائل شود، اما در ادامه بارها به تسامح این دو را به جای یکدیگر به کار میبرد، بدون آنکه توضیحی برای این کار ارائه دهد. از یک فیلسوف که کتابی با عنوان گامهای فلسفی مینویسد انتظار میرود که با اتکا به ادبیات موضوع، این تفکیک را هم توضیح دهد و هم با دقت رعایت کند. من ابتدا گمان میکردم شاید اشکال در ترجمه باشد. دو بخش اول کتاب را با متن اصلی انگلیسی مقابله کردم و دریافت که از قضا مترجم بسیار وفادار به متن اصلی ترجمه کرده است. اشکال به ذهن و زبان نویسنده برمیگردد.
۳.۲. به عنوان نمونهای دیگر، در زیربخش «دیدن» از بخش «۱: فضیلتهای معنوی»، جملاتی وجود دارند که به تنهایی رهزن و نادرستاند، مثل: - «گوش، بینی، و زبان اساسا اندامهای حسی منفعل هستند؛ تنها چشم است که اندامی فعال است.»، - «نگاه از چشمها به بیرون میتراود و جهان را تسخیر یا تصاحب میکند یا اینکه با آن تماس برقرار میکند.»،
- «اگر من تو را نگاه کنم، تو در میدان دید من تقلیل مییابی به یک شیء. به همینخاطر است که خیره شدن به کسی کار توهین آمیزی است.» شاید ادعا شود که این عبارات در دل متن قابل درک و یا حداقل قابل تحملاند. بسیار خب، اما با ارزشتر از هزاران ساعت حرف مفت منابر مذهبی در ایران و سخنان مسئولین نیستند. اگر عنوان کتاب صفت فلسفی را نداشت یا زبان کتاب ادبی بود میشد گفت که نویسنده دارد به زبان استعاری صحبت میکند. اما در وسط همین بخش میآید و از فیزیک چشم و شبکیه و عدسیها حرف میزند. در نهایت به گمان من این کتاب نه برای مخاطب مبتدی و ناآشنای به مباحث زندگی خوب و فلسفه اخلاق مناسب است، چه شوقی را برنمیانگیزاند، و مفهومی را در ذهن او نمینشاند؛ نه برای مخاطب متوسط، چه پرسشهایی در ذهن ایجاد نمیکند، و مسیرهای جستجویی را به او نشان نمیدهد؛ و نه احتمالا برای مخاطب حرفهای، چه استناد مناسبی ایجاد نمیکند، و ساختار منظمی نمیسازد.
شهابالدین آدینه عراقی
کتابی سطحی و زرد که نبایست انتظاری چندان از آن داشت.
Dr.soroush saeedi
متن بدون جانبداری از نویسنده و کتابی خاص از ترکیب فلسفه باستان-معاصر و روانشناسی عمومی
حجم
۳۱۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۴۷ صفحه
حجم
۳۱۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۴۷ صفحه
قیمت:
۱۶۳,۰۰۰
۸۱,۵۰۰۵۰%
تومان