نظرات کاربران درباره کتاب ماهی سیاه کوچولو

داستان ماهی سیاه کوچولو بی اختیار مرا یاد این شعرمی اندازد: پیش از آنکه آخرین نفس را برآرم پیش از آنکه پرده فرو افتد پیش از پژمردن آخرین گل برآنم که زندگی کنم برآنم که عشق بورزم برآنم که «باشم» ؛ در سفرم به سوی تو، به سوی خود، به سوی خدا که راهیست ناشناخته، پرخار، نا هموار راهی که باری در آن گام می‌گذارم… که قدم نهاده‌ام و سر بازگشت ندارم… اکنون مرگ می‌تواند فراز آید… ؛ اکنون می‌توانم به راه افتم… ؛ اکنون می‌توانم بگویم که زندگی کرده‌ام.

منو خیلی یاده شازده کوچولو انداخت حس خوبی داره!😊

خیلی خوب بود اون ماهیایی که جلوی ماهی سیاه کوچولو رو میگرفتن، نماد آدمایین که همییییشه آیه یأس میخونن.

نترس بودن و ریسک داشتن در عمل عامل مهمی برای رشد و ترقی

به نظر من کوتاه و پر مغز و ساده بود همیشه که نباید مطالب پر مغز با کلمات قلمبه سلبمه ادا بشن

کم حجمه اما پر محتوا گاهی بعضی از دیالوگ های ماهی سیاه کوچولو خودش یه دنیا حرف توش هست کاش ما هم مثل ماهی سیاه کوچولو پوسته ی اطرافمون رو بشکنیم وبدون اهمیت دادن به مانع تراشی دیگران بریم دنبال هدفمون

عالی بود.👌💙 ماهی سیاه کوچولو: همش که نباید ترسید، راه که بیفتیم ، ترسمان می ریزد.

عالی عالی......... اگه اهل کتاب خوانی هستید این کتاب را از دست ندهید

با وجود اینکه داستان برای بچه ها نوشته شده مفهومی پشتش هست که میتونه آدمو وادار کنه بره دنبال آرزوهاش.همونایی که گذاشتیمشون سر فرصت انجام بدیم.فرصتش شاید همین الانه!

دوسش داشتم: )

این داستان من رو به یاد این جمله انداخت. "هر آنچه میخواهی، آنسوی ترس توست. و پادزهر ترس اقدام است"

سلام عامو ! خُبی ؟ با اینکه ماهیا وا، حافِظِشون قَدی ، دو تا پلک ز ِدِنی ماستا ، آ اما ، کتابی قشَنگیِس۰ ۱|من اِز کتابه ، یاد گرفتم که ، فوضولی ، وا ، اونقَدا ، هم که میگند ، بد نیس ک !! ۲|آ اینکه همیشه ، هم یکی پیدا میشِد ، که خودشا ، جونیشا ، برا مردم فدا کُنِد ۰. ۳|گاهی ، بایِستی واس، تجرُبِه هاتا ، آرزو هات ، اِز جونُا دلِیت ،مایه ، بزاری ، « _خدایی راس موگوی ؟ +ن پ ، نیمی دونستی » ۴|پس حتی اِگه « به قَصدی ، پرواز ، تجربه کردی سقوطا » آ بعدش افتادی مردی وا ، لااقَلِش ، اینه که ، آرزو ، به دل نرفتی ! مرگ که حقه ! واس هَمه مونم ، پیش میاد! ، اما من، رسیدن به همه‌ی. آرزو هادونا ، قبلی مرگ میخوام ۰ در کناری ، هم شاد باشیند ، آ یادتونم نره که ،وقت کمِس (به یادی آقا سیدجوادی گل ) استیکر گل قرمز

سلام. داستان خیلی خوبی بود. واسه کسایی که یکم مبهمه داستان واسشون یه توضیحی بدم: نمادین بود داستان، یکی از تفسیر هاش اینه:(طبق ویکیپدیا، توی انقلاب 57، این داستان به عنوان یه داستان نمادین علیه حکومت معرفی میشد) ماهی سیاه کوچولو نماد کسیه که باجامعه ای که توی اون مردم رشد نمیکنند و مردم رو به روزمرگی عادت میده(زندگی تو رودخانه)، شروع میکنه مخالفت کردن و این مسیر رو انتخاب میکنه که به دریا(جامعه بهتر) برسه. که این نماد یه فرد انقلابیه که اولش انتخاب میکنه که توی جو و مسیر تحول و انقلاب قرار بگیره تا به جامعه بهتری برسه. بعدش واسه ماهی کوچولو یه سری خطرات پیش میاد، مثل مرغ سقا، و یه سری افراد که به خاطر ترس بهش خیانت میکنن. اینم نماد جنگ های یه فرد انقلابیه، و خیانت افراد انقلابی به هم. ماهی کوچولو بعد از مقابله با مشکلاتش، به دریا میرسه. به دریا رسیدن نماد به نتیجه رسیدن انقلاب و تغییر حکومت و جامعه است. ولی توی دریا ماهی ها میگن که هنوز مرغ ماهی خوار هست و روزی حدود 5 تا از ماهی ها رو میخوره. این نماد مشکلاتیه که اوایل به ثمر رسیدن انقلاب، جامعه درگیرشه. حالا ماهی کوچولو گرفتار مرغ ماهی خوار میشه، و بعد از نجات دادن یه دوست، ترجیه میده که بجای اینکه تلاش کنه خودش فرار کنه از شکم مرغ ماهی خوار، تا آخر بمونه و اون رو بکشه،که این نماد اینه که این قهرمان انقلابی، برای نابودی دشمن انقلاب ، خودش رو فدا میکنه. البته من خودم دوست داشتم تفسیرش رو سیاسی ندونم و فلسفی بدونم، یعنی اینکه ماهی کوچولو از جامعه روزمره اطرافش فاصله گرفت تا حقیقت رو پیدا کنه. ولی آخه مشکل این تفسیر اینه که ماهی خودش رو آخر داستان فدا میکنه، درسته که شاید خیلی مشکلات هست واسه افرادی که میخوان حقیقت رو پیدا کنن و فداکاری ماهی کوچولو میتونه واسه از بین بردن این مشکلات باشه، ولی بنظرم در راه حقیقت برای یه نفر مانع های کشنده ای وجود نداره، غیر از حکومت و محدودیت های سیاسی که ممکنه این آدم رو بکشند. واسه همین فکر میکنم همون تفسیر سیاسی داستان منطقی تره.

ماهی سیاه کوچولو نماد اون آدم هاییه که از روزهای تکراری خسته شده اند، همان هایی که به آن سوی مرزهای ناشناخته ای فکر می کنند که خیلی ها حتی تصورش را ندارند و برای رسیدن به پاسخ سوالات خود دست به ماجراجویی های بزرگ می زنند.👌🍃 🚨ممکنه کمی اسپویل باشه! 🚨 پیام های این داستان خیلی جالبه مثلا این برای من جالب بود که: دوازده هزار ماهی کوچولو به داستان ماهی پیر گوش دادند اما فقط یک ماهی سرخ از این قصه خوابش نبرد و فقط اون بود که یک روز به دنبال رویاهایش خواهد رفت.😌✨ و کلی پیام های دیگه:))

یاد کارتون در جستجوی نمو افتادم :)

دانستن سر چشمه رنج بشر است...

خودمونیم این ماهی کوچولو یکمم بی‌ادب و بیش از حد رک بودا! وقتی به عنوان یک بزرگسال اینجور کتاب های کودک رو میخونم حیرت میکنم از اینکه نویسنده با چه هنری تونسته مفاهیم بزرگ رو در قالب تصاویر رنگارنگِ کوچک به تصویر بکشه. این قصه یه تلنگری هم بود برام که: آهای ماهی کوچولو یی، کم کم داری بزرگ میشی اما هنوز سفرت رو به سمت دریا شروع نکردی!

من در تعجبم که چرا این کتاب پنج ستاره نیست؟ صمد بهرنگی که بی شک یکی از با استعداد ترین ها و باهوش ترین هاست.. توی این کتاب سعی کرده مفاهیم فلسفی رو برای بچه ها بازگو کنه (فبک :فلسفه برای کودکان) تمثیل غار افلاطون رو به زیبایی و ظرافت توصیف کرده... کتاب کم حجمی است و رایگانه به نظر من ارزش مطالعه داره واقعا پس حتما دانلود کنید و خوش بخوانید 💕💕💕💕

دوم تیر ماه، سالروز تولد صمد بهرنگی مبارک...

بزرگترها منظور این داستان رو بهتر از بچه ها میفهمند چون تسکینی است برای عقده های آزادی خواهانه و کنجکاوانه شان!

خوب بود و مفید ولی چند ایراد کوچیک داشت که در مقابل تصویرسازی و داستان قویش ، نادیده گرفته میشه .داستان در ظاهر ، داستان قوی ای است و جالبتر این‌که وقتی به تفکر عمیق درمورد کتاب مینشینم ، کتاب حرف های زیادی برای گفتن داشت و به نظرم هدف اصلی داستان ، مردود دانستن تفکرات تعصب آمیز است که واقعا زیاد اند از عوام جهان که به این تفکرات تعصب آمیز و جاهلانه خود ادامه میدهند ، غافل از اینکه بدنبال بصیرت و یا حتی حقیقت باشند. در مورد متن داستان : عالی بود البته نمیشه از بیش از حد رک بودن ماهی کوچولو که بیشتر به بی ادبی میماند تا حرف حق ، گذشت. این حد از رک بودن که موجب شکستن دل بقیه بشه اصلا خوب نیست. رک بودن بطور کلی خصلت خوبیه ولی هر فضیلتی بین دو رذیلت (یعنی افراط و تفریط) قرار دارد و میانه روی در هر فضیلتی ، موجب کرامت است. . یا علی 👋

دریک کلمه عااالی. با همه کتابایی که خونده بودم متفاوت بود. نویسنده ادم روشنفکری بوده واز مسائل اجتماعی جهان اگاه. هرکسی تو عمرش یک بار باید اینو بخونه. داستانپردازی هم خوب بود و من رو به یک سفر زیر دریا برد و قوه تخیلم به کار افتاد. چیزی که بیشتر از همه در این کتاب ازش خوشم اومد و باعث شد از بهترین کتابهایی کخوندم باشه مختصر و بسیار بسیار مفید و تاثیر گذار بودنش بود و اینکه به شخصیت های بیجان و مرده و حیوانات شخصیت های انسانی و زنده داده شده بود.

این کتاب و شاز ده کوچولو از بهترین کتابهایی هستن که میتونین به بقیه مخصوصا رده سنی کودک و نوجوان هدیه بدهید.قطعن روی رشد فکرشون اثرات ماندگار و خوبی بر جای میگذارد.یک پیشنهاد خوب اینه که امسال به جای دادن پول به عنوان عیدی کتاب به کودکان عیدی بدهیم.من اینکارو کردم و حس خیلی خوبی داشتم .

منو یاد عالم مثل افلاطون و محاکمه سقراط انداخت این ماهی کوچولو عجب خردی داشت 😐😐عالیه این کتاب

خب این داستان خیلی کودکانه بود اما هدفش اصلا کودکانه نبود! اگه هدف کتاب رو ندونید بنظرم یه کتاب کودکانس که اصلا جذاب نیس،بنظرم حتی اگه از قبل بدونید که داستان سیاسی هست خوبه و بهتر درک میکنید.من اصلا دوست نداشتم با اینکه جملاتی برای تامل کردن هم داشت..اما برای من جذاب نبود .

خیلی خوب بود🌹😘

یازده هزار و نهصد و نود و نه ماهی کوچولو شب بخیر گفتند و خوابیدند ؛ اما یک ماهی سرخ کوچولو هرچه کرد خوابش نبرد ، شب تا صبح "همه اش در فکر دریا بود." 🌊🐠🌊 _____________

داستانی تمثیلی از آدمهای جسور و متفاوت...

قابل تامل و دوست داشتنی:) *من ماه هاست تو این فکرم که آخر جویبار کجاست. *آخر جانم جویبار که اول و آخر ندارد همین است که هست!جویبار همیشه روان است و به هیچ جایی نمی رسد.ماهی سیاه کوچولو گفت:آخر مادر جان مگر نه اینست که هر چیزی به آخر می رسد؟ نه مادر من دیگر از این گردش ها خسته شده ام می خواهم راه بیفتم و ببینم جاهای دیگر چه خبرهایی هست ممکن است فکر کنی که کسی این حرف ها را به ماهی کوچولو یاد داده اما بدان که من خودم خیلی وقت هست در این فکرم البته خیلی چیزها هم از این و آن یاد گرفته ام مثلا این را فهمیده ام که بیشتر ماهی ها موقع پیری شکایت می کنند که زندگیشان را بیخودی تلف کرده اند. *ما هر روز از صبح تا شام دنیا را می گردیم اما غیر از خودمان و پدرومادرمان هیچ کس را نمی بینیم مگر کرم های ریزه که آنها هم به حساب نمی آیند!ماهی گفت شما که نمی توانید از برکه بیرون بروید چطور از دنیا گردی دم می زنید؟کفچه ماهی ها گفتند مگر غیر از برکه دنیای دیگری هم داریم؟ماهی گفت دست کم باید فکر کنید که این آب از کجا به اینجا میریزد و خارج از آب چه چیزهایی هست. *من نه بدبینم و نه ترسو.من هرچه را که چشمم می بیند و عقلم می گوید به زبان می آورم. *وقتی بیکار می شوم می نشینم از تیغ گیاه ها خنجر می سازم و به ماهی های دانایی مثل تو می دهم. *آخر نه که باهمند همینکه ماهی گیر تور انداخت وارد تور می شوند و تور را با خودشان می کشند و می برند ته دریا. *ماهی ریزه ها وسوسه شدند که با ماهی سیاه بروند اما از ترس بزرگترها صداشان درنیامد چند تا هم گفتند اگر مرغ سقا نبود با تو می آمدیم ما از کیسه ی مرغ سقا می ترسیم. *این ماهی فضول راخفه کنید تا آزادی تان را به دست بیاورید. *مرگ خیلی آسان می تواند الان به سراغ من بیاید اما من تا می توانم زندگی کنم نباید پیشواز مرگ بروم البته اگر یک وقت ناچار با مرگ روبه رو شوم که می شوم مهم نیست مهم این است که زندگی یا مرگ من چه اثری در زندگی دیگران داشته باشد. *۹۹۹ماهی کوچولو شب بخیر گفتند و رفتند و خوابیدند مادربزرگ هم خوابش برد اما ماهی سرخ کوچولوئی هر چه کرد خوابش نبرد شب تا صبح همه اش در فکر دریا بود...

این کتاب بسیار آموزنده هست و من به تمام سنین این کتاب رو پیشنهاد می کنم 👌خواهش می کنم که کتاب زیبا ی«الدوز و کلاغ ها» که از همین نویسنه است،رو رایگان در دسترس ما قرار بدید 💖

متنی که از کتاب تهیه کردید پر از اشکاله. یه بخش هایی کامل حذف شده و به ارتباط بین متن، خصوصا تو دیالوگ ها آسیب زده. مثلا یهو ماهی کوچولو دیالوگی میگه که هیچ ربطی به بخث قبلش نداره! به نظرم یه بازنگری کنید تو متن. البته متنهای کتابهای دیگه هم از این ایراد ها دارن. مثل دست ها آلوده ی سارتر که گاهی اسم شخصیت ها اشتباه تایپ شده. به جای هوگو نوشته اولگا. در حالیکه دیالوگ مشخصه دیالوگ هوگو هست.

خیلیییی قشنگ و پر معنا بود باید هر خردسال و کودک این داستان رو بشنوه و خوب بفهمه

کتاب های متفاوت دید متفاوتی نسبت به زندگی و اطرافیان دارن این کتاب هم یکی از کتاب هایی هس که واقعا برای تمام سنین مخصوصا این دوره و زمونه مناسبه حتما بخونین و نظر تون رو بنویسین برام

ساده و دوست داشتنی، شجاعت و جسارت برای رسیدن به اهداف👌

خیلی خوشم اومد، شاید یکم بچه گونه برسه، ولی گاهی وقتی که میخوای یه کاری کنی، بقیه میگن اشتباهه، این کتاب گف خیلی وقتا اشتباها درسته و درستا اشتباه، این کتاب به من یاد داد اونجور که میخوام زندگی کنم تا هیچوقت حسرت نخورم.

من این کتاب و خیلی سال پیش وقتی بچه بودم خونده بودم یادمه اون موقع ها خیلی فکر منو مشغول کرده بود الان که دوباره خوندمش هم یاد اون روز ای خوب دوران کودکی ام افتادم و کلی لذت بردم داستان کوتاه خیلی آموزنده و کاربردی در زندگی هست و ارزش حداقل یکبار خوندن در هر دوره ای از زندگی رو داره از طرفی داستان های صمد بهرنگی با زبان ساده و خوش خوانی نوشته شده اند و باعث علاقه فرد به خواندن کتاب تا انتها میشود که این هنر نویسنده است از طاقچه ممنونم که این کتاب رو رایگان کرده دم همتون گرم

کتابی در حد و اندازه های جهانی. شاید اگر نویسنده غربی بود این کتاب هم به اندازه شازده کوچولو یا جاناتان مرغ دریایی در جهان شناخته می شد. یاد صمد بهرنگی عزیز گرامی و روحش شاد.

توصیف خوبی داشت...👌و اینکه نویسنده به زبان ساده تفکراتشو بیان کرده، به دور از هرگونه پیچیدگی..

مرگ خیلی آسان می تواند الان به سراغ من بیاید ، اما من تا می توانم زندگی کنم نباید به پیشواز مرگ بروم . البته اگر یک وقتی ناچار با مرگ روبرو شدم - که می شوم - مهم نیست ، مهم این است که زندگی یا مرگ من چه اثری در زندگی دیگران داشته باشد ... 📚ماهی سیاه کوچولو

ماهی کوچولویی که با یه هدف عالی همه رو پشت سر میزاره . یک کتاب فوقالعاده ای که .... از دستش ندید 💕

من می‌خواهم بدانم که راستی راستی زندگی یعنی : اینکه توی یک تکه جا، هی بروی و برگردی، تا پیر بشوی و دیگر هیچ؟! یا اینکه طور دیگری هم توی دنیا می‌شود زندگی کرد؟

وااااااای که چقدر خوب بود این کتاب ، یعنی حس امیدو ب تک تک سلول های آدم تزریق میکرد. من ک ‌خیلی خوشم اومد.

حتی اگه پا یا ن داستان منجر به مرگ ماهی کوچولو شده باشه همین که هم نوعش رو نجات داده برای عاقبت بخیری ش کافی ه

چه راحت به دنبال چرای زندگیش رفت :-[

داستانی پر از تمثیل، آدم‌هایی که کورکورانه زندگی میکنند، کسانی که حاضر نیستن به خاطر هدفشون قدمی بردارند.آدم‌های که هر لحظه قرار بگن نمیشه و غربزنن. آدم‌هایی که از روی دانایی تو رو تو مسیر درست هدایت می‌کند وآدم‌های نادانی که مدام سرزنش‌گرهستن و می‌خوان امید ازت بگیرن.

بسیار زیبا و آموزنده بود...

داستان ماهی سیاه کوچولو در سال‌های پیش از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، به عنوان یک داستان علیه حاکمیت معرفی می‌شد و بسیاری ماهی سیاه کوچولو را نماد نسل جوان انقلابی و روشنفکر می‌دانستند. زبان نمادین قصه، الهام‌بخش بسیاری از نویسندگان و شاعران مختلف شد و اشعار و متون بسیاری در وصفش سروده شد. داستان پردازیش را دوست داشتم ولی احساس میکنم برای بچه ها مناسب نباشه

چقد دوسش داشتم 🤧یه کتاب کوتاه که توی نیم ساعت میشه خوندش و یه داستان روان و جذاب با یه حس شیرین که آخرش به تلخی میره 58.

فوق العاده است این داستان

خوب بود وقت آمدم رو پر میکنه . برای بیکاری خوبه پیشنهاد میکنم که مطالعه کنید.