نظرات کاربران درباره کتاب دکتر جکیل و آقای هاید

قصه رو برای پسرام خوندم که خیلی خوششون اومد. کارم دراومد. حالا باید مدام براشون قصه بخونم.😄 البته خودم دوست دارم کتاب اصلی رو بخونم. فکر میکنم این کتاب برای مخاطب نوجوان کمی تغییر کرده.

ترجمه خیلی روان بود و تصویرسازی نویسنده خوب بود. با توجه به کم حجم بودن برای یکی دو ساعت استراحت مطاله اش خالی از لطف نیست. اگر کتاب نیمه تاریک وجود دبی فورد رو مطالعه کرده باشید متوجه میشید آقای هاید مصداق بارز سایه همه ماست. جدا از بیماری mpd که دکتر جکیل داشت با سرکوب لذت گراییش آقای هاید انقد قدرت گرفته بود که آخر از پا درش آورد. طاقچه جان اسم مترجم هم اشتباه نوشتی 😄

کتاب خب کتاب کلاسیکی بود و البته که داستان پردازی خیلی پشت سر هم بود..کتاب متفاوتی هست و آدم رو جذب میکنه که فیلم های برگرفته ازش رو تماشا بکنه☻

کتاب فوق العاده بود، حتما پیشنهاد میکنم بخونید... این رمان با قلم یک نویسنده اسکاتلندی خیلی برام زیبا و جالب بود... وقتی تصمیم گرفتم این کتابو بخونم که متوجه شدم این کتاب یکی از «۳۰ کتاب رمان خارجی» پیشنهاد شده از طرف حضرت آقا بود... همین کافی بود تا کنجکاو بشم برای مطالعه‌ش که بخوام بدونم کتاب یک نویسنده اسکاتلندی چه پیام و درس خاصی داره (البته طاقچه از بین ۳۰ کتاب تعداد کمی از آثار پیشنهادی رو داشت در نتیجه انتخابم محدود بود) وقتی این کتابو میخونی اول غرق در داستان کتاب و شخصیت ها میشی اما با جلو رفتن داستان ذهنت مسیری به سمت خودت پیدا میکنه غرق در وجود خودت و شخصیت خودت میشی... به قسمت های تاریک و روشن وجودت فکر میکنی و اینکه تاریکی و سیاهی درون آدما و بها دادن بهش چه طور میتونه آدمو به هلاکت و نابودی بکشه... عالی و زیبا بود بخونیدش ☺️

واقعا جذاب و هیجانی بود من متن کوتاه شده اش رو خوندم و خیلی خیلی دلم می خواد کاملش رو بخونم😅

داستان درمورد شخصیت دکتر جکیل هست که چرا واقعا همه ی اموالش رو بخشیده به یه فرد لاابالی و کاملا شروری به نام آقای هاید؟ و وصیت نامه اش رو هم داده به دست وکیلش آقای آترسون. اتفاقا برای آقای آترسون هم همین سوال پیش میاد و جریان داستان، پی‌بردن به همین سواله. سبک داستان گوتیک هست و یه حس دلهره ی خاص موقع خوندن کتاب با من بود. اگه که به مسائل روان شناسی علاقه دارید، این کتاب گزینه ی مناسبی براتون هست

تقابل خیر و شر گناه و ثواب روحی ملکوتی و روحی جهنمی

کتاب بینظیری هستش ، یکم غیر قابل پیشبینی و هیجانی.

بهترین کتابی ک خوندم

به نظر من خیلی قشنگ بود

عالیه

تا حالا به هیچ کتابی ۵ ستاره ندادم ولی به این کتاب دادم.فوق العاده بود.اصل داستان در مورد خاکستری بودن انسانهاست که میخواد بگه نه خوب مطلق وجود داره نه شر مطلق

کتاب بسیار جالبی بود و به خوبی به این نکته که حتی خوبترین آدم ها میتونند تبدیل به بدترین ها بشن اشاره کرده بود

قشنگ بود. ساده و گیرا. رویارویی انسان با خودش

اگه بخوام صادق باشم این کتاب ارزش یه بار خوندن رو داره نه بیشتر. فضاسازی و شخصیت پردازی هاش رو حداقل من دوست نداشتم. زیاد روشون کار نکرده بود.

داستان پرکشش و تعلیق بود که بدون زمین گذاشتن کتاب تمومش کردم. وقتی به یک چهارم کتاب رسیده بودم از یه دیالوگ عجیب شک کردم که موضوع در مورد چیه و وقتی کتاب نصف شده بود کاملا برام روشن شد ولی بازم برای دونستن واقعیت از زبان خود کتاب مشتاق بودم‌. معمولأ کتاب‌های معمایی بهت سرنخ میدن که حدس بزنی ولی نه اون سرنخ‌های اصلی و آخر کتاب با یک فکت عجیب غافلگیرت می‌کنند که این کتاب با اینکه غافلگیر کننده نبود ولی پر کشش بود. تقابل خوبی و بدی منو یاد مبحث سایه و نیمه تاریک وجود انداخت. اون قسمت بد و ناپسند شخصیت آدمی اگر فرصت ابراز پیدا کنه ممکنه به کل وجود انسان چیره بشه و اما اگر دائم هم سرکوب بشه به روشی دیگه بر وجود آدمی مسلط میشه. به نظر شناختن قسمت‌های تاریک و سیاه وجود آدمی، بدون انکار کردنش و بدون فرصت برای رها شدن راه‌حل مواجه با این بخش‌های ناپسند باشه.

تنها کتابیه که خوندم و میتونم اسم شاهکار رو روش بذارم.

فوق العاده بود... به این فکر می کنم اگر دو بعد بنده هم از هم جدا میشد اون بعد شرورم چه قد و قامتی داشت؟!

کتاب کمی معمایی بود ،تورو وادار میکرد تا صفحه های بعدیشم دنبال کنی . 🙂

یک کتاب نوجوان پسند

خیلی جذاب بود یه داستان جنایی کلاسیک بود که واقعا جذاب بود و پیام نویسنده اینکه هرانسانی وجودش از دوبخش شر و خیر درست شده رو دوست داشتم

خیلی کتاب جذابی بود. با ظرافت مثال زدنی درباره‌ی خیر و شر صحبت می‌کند. به ما می‌گوید بین بد بودن و خوب بودن فقط یه تار مو فاصله است. با یک بخشی از کتاب گریه کردم.

عالی بود ...! 🖤