نظرات کاربران درباره کتاب خاطرات مرضیه حدیدچی (دباغ)
۴٫۷
(۵۵)
HQSAMM
خیلی کتاب زیبایی است. بنظرم تک شیرزن ایران ایشان هستند.
خدا انشالله رحمتشان کند.
درس استقامت و حماسه از ایشان می گیرم.
تنها انتقادم این است که چون راوی خود خانم دباغ هستند، بنظرم خیلی از جاها ایشان متواضعانه روایت کردند و خودشان خیلی بیشتر زحمت کشیدند.
همچنین، بنظرم شکنجه ها را می بایست کامل توضیح داد تا در تاریخ بماند تا برای ما که آن زمان نبودیم بدانیم چه جنایتهایی علیه ملت ایران توسط شاه انجام شده بود. بلکه بیشتر قدردان زحمات عزیزانی چون شهیده دباغ و دخترشان باشیم.
شادی روحشان صلوات
کاربر ۳۹۴۳۷۴۴
روحشان شاد
آقای پرهیزکاری
اولین کتابی بود که درباره زنان مبارز خواندم...ای کاش خاطرات دوران جنگ و بعد از آن و دوره نمایندگی ایشان را هم مینوشتند...استقامت و ایمان این زن فوق العادست
میمْ؛ مثلِ مَنْ
برای آشنایی با خانم دباغ کتاب خوبیه ولی خیلی کلی گفته شده. من دوست داشتم بدونم چطور این حجم درکنار کارها با زندگی شخصیشون انجام شده
م.حکیمی
کتاب شامل خاطرات بسیار جذاب خانم دباغ درمورد فعالیت های ایشون از قبل انقلاب تا بعد از انقلاب میشه.
ایشون رو می توان به عنوان یک زن موفق ایرانی در نظر گرفت که با تلاش فراوان و با گذشتن از بسیاری چیزها به هدفشون رسیدن و به نوعی هم در خونواده نقش موفقی رو ایفا کردند و هم در جامعه کامل حضور داشتند.
البته این طور که برداشت میشه خونواده ایشون هم سختی های زیادی رو در راه انقلاب متحمل شدن.
.
.
.
برای آشنا شدن با ایشون می تونید مستند بانوی مبارز رو هم ببینید.
Saeed Mardany
عجب شخصیت خارق العاده ای داشتن خانم دباغ
شیرزن بودن
نکته ای که منو جذب کرد، کار تشکیلاتی جریان انقلابی قبل از انقلاب بود و متاسفانه خیلی بهش پرداخته نمیشه. اما امیدوارم با روی کار اومدن جناب رئیسی این مهم رونق پیدا کنه. کارها باید تشکیلاتی اداره شوند.
Samane
پیشنهاد میکنم حتما مطالعه کنید.
fatima
روایت مبارزه ای از جنس انقلاب که در آن جنسیت معیار چندان مهمی نیست، یک بانوی دلاور که در عرصه مبارزه از بسیاری مردان پیش می افتد.
و چه زحماتی برای نهال انقلاب کشیده شده، نفرین به اون هایی که قدردان زحمات این عزیزان نبودن و با خودخواهی سفره انقلاب رو مال خودشون دونستن.
روحت شاد خانم دباغ .
آسمان
روایاتی جذاب و گاهی دردناک از شیرزنی مبارز و بانویی فرزانه.
📌یادی از اولین و آخرین «فرمانده زن» سپاه پاسداران
⬅️بانو مرضیه حدیدچی (دباغ) یکی از بانوان تاثیرگذار در پیروزی انقلاب اسلامی ایران است.
🌼همواره مانتوی بلند به تن میکرد، راننده شخصی نداشت و روی دوشش یک اسلحه کلاشنیکف میانداخت. در عین ناباوری حتی توانسته بود به جمع ضد انقلاب نفوذ کند.
🌷 فعالیتهای ایشان البته فقط به دوران مبارزاتی علیه رژیم شاهنشانی ختم نشد بلکه پس از آن مدتی نخستین بانوی محافظ امام خمینی (ره) و نخستین زن دیپلمات پس از پیروزی انقلاب اسلامی است که در قالب هیأت ایرانی، ۱۳ دیماه ۶۷ برای ابلاغ پیام امام راحل به گورباچف به شوروی سابق رفت. وی همچنین نخستین و تنها فرمانده زن سپاه و تدریس در دانشگاه بخشی دیگر از زندگی این بانوی انقلابی را تشکیل داده است.
زیـ نب
پر از تجربه و درس.متن روانی داره و دو سه روزه تموم میشه. در حین مطالعه متوجه میشید که بخاطر اعتقاداتشون شخصیت خیلی قوی ای داشتن. ایشون در مبارزه و فعالیت چه قبل از انقلاب چه بعد از آن با وجود همه مشکلات به مسیرشون ادامه دادند. مسیری که برخی از اقایون نتونستند به پایان برسونن. خانم دباغ، شیر زن مبارز، نماینده خوبی برای شخصیت واقعی یه زن در دیدگاه اسلامیه. انتخاب ایشون به عنوان ابلاغ کننده نامه به گورباچف، توسط امام ره که خودشون مرجع گرانقدر و مسلط به احکام اسلام بودند هم مؤید همین مساله است.
مطالعه کتاب و آشنایی با شخصیت ایشون، به خانمهایی که به اشتباه فکر میکنن کم توان تر از آقایون اند و همچنین آقایونی که به بهانه های اعتقادی! همسرشون رو محدود میکنند، میتونه راهگشای خوبی باشه.
نوع نگاهشون به شخصیت های معروف دیگه هم بیانگر مسائل ارزشمندیه که در حین بیان خاطره از اونها بیان میشه.
رفیعی
کتاب خیلی خوبی بود از این نظر که با زندگی یک خانم مبارز در زمان انقلاب آشنا میشید و انقدر روان توضیح داده شده که میتونید لحظه لحظه خودتون رو جای خانم دباغ بذارید. در رابطه با دوران کودکی و نوجوانی دوران مبارزه قبل انقلاب و کمی هم به طور تقریبا خلاصه درباره بعد از انقلاب گفته شده اما زوم اصلی و توضیحات ش بیشتر درباره قبل انقلاب هست حتی در بخش پیوست ها.
پوریا
کتاب خوبی بود ولی بزرگترین مشکلش خیلی خلاصه بودنش بود. کاش جزئیات بیشتر نشون داده میشد در زندگی این بانو مخصوصا زندگی شخصیشون بچه هاش رو چکار می کرد؟ کی به دنیا اومدن؟ و...
فاطمه
نمونه واقعی زن مسلمان الگو در دوران معاصر
mina
فوق العاده بود این کتاب
به همه ی خانمها (چه محجبه و انقلابی،چه بی حجاب و ضد انقلاب)توصیه میکنم حتما این کتاب رو مطالعه کنن.
چقدر حیف که فیلم یا سریالی از سرگذشت همچین شخصیتی ساخته نشده.بینظیر بودن.روحشون شاد باشه ان شالله
SeyeD
در روزگاری که به بهانه آزادی، زن رو به اسارت تن در میارن، خوندن زندگی الهام بخش و تاثیرگذار این زن مبارز و کم نظیر رو به همه کسانی که تصور میکنند اسلام و انقلاب زن رو محدود میکنه توصیه میکنم.
z.a.gol.yakh.2000
سلام علیکم توصیه میکنم عزیزان اهل مطالعه حتما به اینگونه کتابها مراجعه کنند هر ضربه ای مردم ما امروز از فتنه ها و آشوبهای داخلی میخورند به علت کم توجهی و غفلت از مطالعه تاریخ مکتوب مملکت هست و متاسفانه بعد از گذر زمان حافظه تاریخی انسانها دچار اختلال میشود و اینجاست که به فرموده رهبر عزیزمان دشمن جای جلاد و شهید را عوض میکند وظیفه امروز ما دهه ۵۰ و دهه ۶۰ ها روایت تاریخ برای نسل امروز است که از انقلاب فاصله گرفته به جهت زمانی اما باید ارتباط آنها را به جهت اعتقادی و ایمانی حفظ کنیم همه در پیشگاه خدا و امام و شهدا باید پاسخگو باشیم
کنکاش
سلام و نور....این کتاب و صد البته بارها بارها بیشتر شخص ایشان بسیار آموزنده و فوق العاده است اما کتاب فقط معطوف به خاطرات مبارزاتی ایشان شده....چندسال پیش عده ای نوجوان در همین ایام دهه فجر پیش ایشان رفتند برای گپ و گفتگو...پرسیده بودند بهترین دوست دوران نوجوانی شما کیست؟خندیده بودند و گفتند:همسرم!من در نوجوانی ازدواج کردم و خانه بخت رفتم....عزیز دیگری نقل می کرد که همکار ایشان بود و همسایه...می گفت گاهی سر چای خوردنی یا ...ما که جوان تر بودیم از همسر یا مادر شوهر یا...گله ای می کردیم ولی یاد ندارم ایشان جز احترام و آقا چیزی از همسرشان گفته باشند....کتاب را که بخوانید بیشتر به شگفت بودن این دو جمله می رسید...خیلی ظریف اشاره به اختلاف روحی و آرمانی همسرشان کردند...در عین این اختلاف ،ایشان را بهترین دوست و همسر می دانستند...همین که جلوی فعالیت ایشان را نگرفتند و تکفل خانه و بچه ها را بعهده گرفتند بی منت، انگار بزرگترین کار بود برای ایشان تا همیشه این همسر را بهترین دوست و همسر بدانند...عجیب اینکه در عین مبارزات و اسلحه و زندان و شکنجه و...بسیار عاطفی و زنانه بودن...آخرین سال حیات شان برای همین همکار و همسایه سابق ترشی انداخته بودند در اوج بیماری و شهرستان بودن...بانوی چندوجهی و خستگی ناپذیر
کاربر ۲۸۳۲۵۵۸
عااالیههه
کاربر ۱۵۰۱۶۰۰
عاااااالی
همدم
خاطرات خانمی که تمام زندگی اش رو وقف مبارزه کرده، دوست داشتم نظر 8 فرزندش رو در خصوص این دوران مبارزه و فرارش از ایران بدونم.
همچنان خواهم خواند...
به نام خدا
این اثر یکی از کتابهایی است که توصیفش برایم سخت است. نوشتن از بزرگی، شجاعت، اخلاص و روح متعالی این زن در این مرور کوچک و مجال اندک نخواهد گنجید. خاطرات زنی که بسیار بزرگ بود و در عین بزرگی گمنام. وقتی که خاطرات او را میخواندم بسیار متاثر میشدم. مدام با خودم میگفتم مگر این حجم از مسئلیت پذیری و صبر و استقامت ممکن است؟!! اگر من بودم چه میکردم؟ میتوانستم تاب بیاورم؟ کتاب چند مقطع دارد که خوب به یادم مانده است: _ جایی که چند روز ساواک در خانهی خانم ماند تا مدرکی به دست آورد و او چگونه آنهارا فریب داد؛
_ زمانی که ساوان برای گرفتن اعتراف از او دختر چهارده سالهاش را در مقابلش شکنجه کرد و این بخش هیلی دردناک بود؛ _ زمانی که در کمیته مشترک او را از دختر نوجوان و شکنجه شدهاش جدا کردند و او گریه و بیتابی میکرد و یکی از زندانیهای مسلمان سلول انفرادی دیگر برای آرام کردن او شروع به قرائت قرآن کرد و قلب این زن به این وسیله آرام گرفت؛
_ حضور او در کنار امام خمینی در نوفل لوشاتو؛
_ زمانی که او یکی از فرماندهان سپاه در جنگ تحمیلی بود. _ مقطعی که امام خمینی ایشان را به عنوان یکی از سه نماینده خود برای ارسال پیام به گورباچف به شوروی فرستاد.
تنها دریغی که موقع مطالعه این کتاب وجود دارد این است که ای کاش حجم کتاب خیلی بیشتر از این میبود و خاطرات بیشتری از زندگی پر فراز و نشیب خانم دباغ ثبت میشد.
در زمینه خاطرات زنان مبارز و کتابی شبیه به این روایت، کتاب خورشیدواره، خاطرات خانم طاهره سجادی و همچنین خاطرات خانم بهجت افراز جالب توجه و خواندنی است.
روح بزرگ این زن آسمانی شاد و در بهشت برین همنشین بانوی دوعالم حضرت صدیق طاهره سلام علیها باد!
امیری حسین و نعم الامیر
خدا رحمت کنه خانم حدیدچی رو. خوندن زندگی ایشون خیلی بهم انگیزه داد. نباید از نقش و صبوری همسرشون غافل شد. صبر و تحمل خودشون، اعتقاد محکمشون، پای کار بودنشون تو هر زمینهای الگو هست.
z.zahiri
هنوز متحیرم از دست سرنوشت که زندگی یک زن رو از روزمرگی ها و مادری برای ۸بچه، میکشونه به پاریس و مبارزات انقلابی و بعد هم فرماندهی سپاه و جنگ و..
دغدغه مندی خانم دباغ و احساس مسئولیتشون نسبت به اسلام و انقلاب در هر شرایطی، یه درس بزرگ بود برام.
همراهی همسرشون هم جالب توجه بود
روحشون شاد راهشون پر رهرو
کاربر ۳۱۹۲۲۸۸
واقعا عالی بود یک بُعد جدید از زندگی یک خانم در جهان واقعی به نمایش گذاشته شد تا اثبات کنه یک زن علاوه بر افتخارات بالایی مثل مادری و همسری میتونه یکی از مهم ترین عوامل ایجاد انقلاب اسلامی بشه
کاربر 3914180
خیلی کتاب قشنگ و جذابی بود واقعا لذت بردم خدا قوت ب خانم دباغ ک اینهمه قوی بود
Mary Nik
چقدر عجیب بود این کتاب
hedayat Homa
خوشحالم که در زندگیم این توفیق را پیدا کردم که خاطرات این زن فرهیخته را بخوانم قبلا خاطرات خانم طاهره ی سجادی که ایشان هم از مبارزان قبل از انقلاب بودند را مطالعه کرده بودم که به علاقه مندان توصیه می کنم آن را نیز بخوانند .نام کتاب (خورشید واره ). بسیار عالی است وخاطرات اسامی ، نام ها ، نامه ها به اعضای خانواده و...مطالب دیگر امده است .
ونیز خوشحالم این توفیق را داشتم که یک بار در اولین سالگرد خانم دباغ با دخترشان رضوانه خانم که تا آن زمان هیچ مصاحبه ای نکرده بودند ملاقات کنم .واز نزدیک ببینمشان، خانم رضوانه ی دباغ در سالهای اخیر مصاحبه کرده اند ومی توانید شخصیت فرزانه ی مرضیه ی دباغ را از زبان ایشان مطالعه کنید . زمانی که ایشان مهمان فرهنگی مدرسه ی علمیه ی ما بودند ؛ فقط درباره ی مبارزات مادرشان ونیز همسرشان اقای بهزاد کمالی سخن گفتند و این قطعا از میزان معرفت والای ایشان ونیز وزین بودن مادرشان است که در نزد فرزندشان انقدر والا هستند که خودشان را در مقابل مادر، هیچ می دانند .
حجم
۶۲۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۴۴ صفحه
حجم
۶۲۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۴۴ صفحه
قیمت:
۱۰۳,۰۰۰
۵۱,۵۰۰۵۰%
تومان