نظرات کاربران درباره کتاب ۷ پهلوان پیر، ۸ پسر جوان

نویسنده شلم شوربایی پخته که فقط خودش متوجه میشه چیه... البته شاید خودش هم متوجه نیست چیه.😐 داستان پدربزرگِ پهلوان و نوه ای که به تازگی علاقه مند به ورزش باستانی شده. پدربزرگ پا درد داره و برای معالجه قرار هست همراه با پسر و نوه اش به پزشک مراجعه کنه... روایت داستانی بسیار پراکنده است و در واقع اصلا معلوم نیست چی به چیه! در بین داستان نویسنده مونولوگ هایی از خودش هم اضافه می کنه که بیشتر باعث بی در و پیکرتر شدن داستان شده. موضوع جذابی داشت که حتی میتونست تبدیل به داستان بلند یا حتی رمان بشه اما نویسنده، ایده ی داستان رو هدر داده بود قلم نویسنده نمکینه اما در حد گاهی لبخند... من از بعضی از دیالوگهای پسر با پدر و مادرش و برعکس و روش تربیتی پدر ومادر ِپسر داستان اصلا خوشم نیومد. خلاصه واقعا حیف این ایده... نویسنده فقط خواسته حکایت ها، داستان ها و دیالوگهای تاثیر گذاری رو که میدونسته داخل یک داستان جا کنه... متاسفانه نه خط داستانی خوبی داره، نه پایان خوبی... فقط شروع داستان خیلی خوب بود. انتظار داشتم یک مقدار از منش پهلوانی پدربزرگ بخونم، از مروت و جوانمردی پهلوون ها درس بگیرم اما این کتاب انتظاراتم رو برآورده نکرد... پ ن۱: نسخه ی نمونه اش خیلی خوب بود من گول نمونه رو خوردم😐 پ ن۲:مدیونید فکر کنید اسم کتاب به خاطر ملاقات هفت پهلوان پیر با هشت پسر جوان این طوری نام گذاری شده😑

به باورم خط داستانی کتاب خوب است اما مناسب نوجوانان نیست و انگار نویسنده فراموش کرده برای چه گروه سنی می نویسد