نظرات کاربران درباره کتاب ناخدا برای ناهار رفته و ملوانان کشتی را تسخیر کرده‌اند

خوندنش برای من لذت بخش بود ، یادداشت های روزانه ی بوکوفسکی بود از اتفاقات روزمره، صداقت و دیوانگیشو دوست داشتم، یه جورایی این کتاب شناخت خوبی از خود بوکوفسکی بهتون میده، مثل این که یه مدت باهاش زندگی کنید ، به باشگاه اسب سواری برید ، قمار کنید، آدما رو تماشا و ملامت کنید، لابلای این یادداشت های روزمره حرفای خوبی هم زده بود،البته کتابی نیست که همه بپسندند ولی من مدتی که مشغول خوندنش بودم حس خوبی داشتم و از شخصیتش خوشم اومد!

(۵-۳۴-[۱۱۰]) اگر آثار دیگه ش رو خونده باشید خیلی از یادداشت هاش تکرار مکرراته ولی خوندن این کتاب یک جور همراهی و قدم گذاشتن در زندگی روزمره ی نویسنده ست، دیدگاهش در مورد شعر و نویسندگی خیلی خوب بود.

در طول خوندن این کتاب حس میکنی بو کوفسکی داره باهت دردودل میکنه .بیشتر از خاطره هاش میگه قشنگ و قابل تأمل پیشنهاد میشه . . .

«مردم مرا خالی می‌کنند. باید از آن‌ها دور شوم تا دوباره خودم را پر کنم.»

نشر چشمه و پیمان خاکسار تا کی میخوان به چاپ و نشر آثار سانسور شده بوکوفسکی ادامه بدن.تن بدبخت تو گور میلرزه خب

جو کتاب های بوکفسکس سمت و سویی نهلیستی دارد اما به طور کلی با مطالعه این کتاب شخصیت وی را اشنا میشوید و نگرش وی به زندگی معلوم میشود اما سانسور به دلیل فرهنگ ایرانی از بطن کتاب جذابیت ان را خیلی کم کرده است. متون بوکفسکی گاهی به دلیل فحاشی در جای خاص مورد ایتقبال قرار میگیرد من 30 صفحه اخر را فقط مرور کردم اما فصل اخر اهمیت عالی تری دارد

در مقایسه با دیگر کتاب‌های بوکفسکی جذابیت چندانی ندارد. هرچند که سن و سال بوکفسکی هنگام نوشتن این کتاب بی‌تأثیر نیست. برای مثال بوکفسکی کتاب هزارپیشه را با بوکفسکی این کتاب مقایسه کنید: هر دو در عالم اتلاف وقت و زمان‌کشی سیر می‌کنند، اما بوکفسکی ۷۰ ساله و دم مرگ، به شدت غیرقابل تحمل به نظر می‌رسد و خود در روزمرگی که به آن انتقاد دارد، اسیر شده است.

چراغ اولو یکی روشن کنه

خوندن یادداشت های نویسنده ها معمولا برای من جذابه و این کتاب رو دوست داشتم چون هم صداقت زیادی داشت و هم نوع نگاه بوکوفسکی به آدم ها موسیقی و نویسندگی برای من جالب بود.

من از خوندنش لذت بردم. در خلال خاطراتش جمله‌های قشنگ زیادی میگه، خاطراتش از روزمرگی‌هاش هست ولی همین یکنواختی و نوع روایتی که داره برات شیرین و دلنشینه. مثلن از رابطه‌اش با کامپیوترش میگه و یا نه تا گربه‌ای که داره:) حالا اینکه چقدرش سانسور شده رو من نمیتونم بگم چون متن اصلی رو نخوندم مقایسه کنم ولی قطعن اما متاسفانه جاها زیادیش قیچی شده چیز دیگه ‌ای که برام جذاب بود خاطرات سالی رو داره میگه که من بدنیا اومدم :)

دیدن زندگی‌ از دوربین بوکوفسکی هم جذابه.

از این بابت مطمئن نیستم که این کتاب کلاً سانسور شده... بوکوفسکی حداقل چند بار تو این کتاب از لفظ گاییدن استفاده کرده... به کلی سانسور شده..‌. 😏

یکی از بهترین کتاباییه که این چندوقت خوندم به شدت روان و ساده و صمیمی نوشته ترجمه خوبی داره پیشنهاد میکنم بخونید

چگونه میتوانم در توصیف این اثر چیزی بنویسم؟ زیبا نیست؟: حالم از این کودن های احمق بهم میخورد...

توقع بیشتری داشتم از این اثر بوکوفسکی؛ درواقع نصف بیشتر کتاب، مدام از همه چی و همه کس شکایت میکنه و غرمیزنه. البته با توجه به سنش عجیب نیست

بوکوفسکی بی نظیر

به کتاب خوان های حرفه ای تمام آثار نویسنده رو پیشنهاد می کنم کلا شما رو تو خلسه می بره متنش