نظرات کاربران درباره کتاب پنجشنبههای سالن
۴٫۰
(۱۰)
هومن ج
این رمان لحنی صمیمی داشت و تنوع واژهها در آن زیاد بود. اسمگذاری بخشها یکجاهایی خوب بود اما یکجاهایی جواب نمیداد. این اسمگزینی من را یاد براتیگان میانداخت و اسمگذاریهای خاصش. اما سالن میتوانست نماد جامعهای باشد که نیاز به تمیز شدن از زشتیها دارد. جامعهای که زیباییها در آن ساخته میشوند. نکته بعدی اینکه در این سالن همه به نوعی انباشته از راز هستند حتی عروس و دامادی که میخواهند به هم کلک بزنند. یک بخشهایی از رمان کلیشه بود مثلاً سرکشی بازرسانی که از اداره اماکن آمدهاند و نمونه این برخوردها را زیاد توی فیلمها دیدهایم و باید یک نگاه تازه به این برخوردها انجام میگرفت. اما من پایانبندی را دوست داشتم و فکر میکنم جاگذاشتن کارت یک حرکت نمادین بود که انگار دارد طناز را از دنیای بیرون محافظت میکند.
zahra
اااا فامیلیش شبیه ماست
علیرضا سلیمانی
خوشبختم.اینساتگرامتون رو میشه بهم بدید؟!
zahra
بله
علیرضا سلیمانی
شما هم صباغیان هستی؟!
maedeh
نقطه ی امید تو داستان نبود.برای همین تا حدودی آدم رو کسل میکنه.
راقم این سطور
دست شما درد نکنه
کاربر ۹۴۴۱۵۶
آخرش را متوجه نشدم چرا کارت را گذاشت تو تاکسی
ketabkhan
داستان خوب بود و سوژه ی خوبی هم داشت اما متن پر از غلط های املایی و نگارشی بود. جملاتی که اشتباه و نامناسب بودن، گاهی سطح پایین می شدن و کلمات مناسب و مودبانه ای نداشتن. دیالوگ هایی که داخل متن آمده و با پرانتز یا کلمات مناسب مثل گفت و... مشخص نشده بودن. دیالوگ های خارج از متن هم که علامت داشتن اما کلمه ی مناسب مثل گفت رو نداشتن. این گاهی خواننده رو گیج می کنه و تشخیص نمی ده که چه کسی صحبت کرده. یا باید با کلی فکر و تجزیه تحلیل تشخیص بده یا علم غیب داشته باشه.
بعضی مسایل خصوصی هستن، نباید و لازم نیست که بیان بشن.
mani
نثر روانی دارد
فرزان
نثر روانی دارد
حجم
۱۸۲٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۲۲۶ صفحه
حجم
۱۸۲٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۲۲۶ صفحه
قیمت:
۵۰,۰۰۰
۲۵,۰۰۰۵۰%
تومانصفحه قبل
۱
صفحه بعد