نظرات کاربران درباره کتاب کجا میریم بابا؟
۴٫۲
(۷۹)
میـمْ.سَتّـ'ارے
نویسنده طنز پردازی هست که اتفاق غمگینی براش میفته، با دو سال فاصله صاحب دو فرزند معلول میشه از دردها و سختی هایی که پدر و مادرهای دارای فرزند معلول هستند حرف میزنه که گاها رنگ شکایت هم به خودش میگیره
حتی گاهی نویسنده با طنز حرف میزنه اما این طنز، طنز نیست که لبخند به لبتون بیاره بلکه باعث درد و غم میشه
از همون فصل اول شروع کردم به احساساتی شدن
وقتی این کتاب رو میخوندم یه غم خیلی خاصی داشتم واقعا"آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند"
کاش لااقل با چنین کتاب هایی بتونیم زندگی سخت معلولین و خانواده هاشون رو درک کنیم
unknown
👈موضوع:نامه ی یک پدر به دو فرزند معلولش و بیان مشکلاتی که هنگام بزرگ کردن آن دو از سر گذرانده است.
📚📚📚📚
👈نکات مثبت:
⭕ترجمه قوی
⭕داستانی لطیف و جذاب
⭕بیان هنرمندانه ی احساسات
⭕جملات و مفاهیمی که مخاطب را شگفت زده میکند
⭕تکرار برخی قسمتها
⭕مقطع بودن داستان
⭕طراحی جلد جذاب
⭕طنزی لطیف
👈نکات منفی:
✔ندارد.
.
💎خیلی ممنون از کاربری که برای این کتاب بریده هایی گذاشتند و من را مشتاقِ خواندنِ این اثر ارزشمند کردند.💯
R Ka
این کتاب با چنین داستان و محتوایی به قدری سانسور شده که متن رو از هم گسیخته کرده. متاسفم که در جامعه ای زندگی می کنم که تاب انتشار یک کتاب با محتوای دلنوشته های یک پدر رو هم نداره!. متاسفم برای خودم که به کتاب هایی با نسخه اصلی دسترسی ندارم و این سیستمی که کتاب و کتابخوان رو به هیچ گرفته برای خوشایند عده ای معلوم الحال. کپی رایت رو که به رسمیت نمی شناسید لاقل کتابی رو ترجمه و چاپ کنید که مجبور نباشید تا این حد حذفیات انجام بدهید. به طور خاص این کتاب داستان متفاوتی دارد که برای من دلنشین و البته اندوه ناک بود. دو ستاره فقط برای موضوع ناب داستان و ترجمه خوب.
Zeina🌸💕
منم متوجه اعتراض شما نشدم مثلا چی سانسور شده بود که اصل کتاب را بهم ریخته؟
امین اسبقی
خب چرا عصبی هستی
بهتره کتابای شاد بخونی تا اینقدر فشار نکشی!!!
بنده خدا اومده یه چی بگه تو پیشمونش کردی
R Ka
سوالی نکردم که دنبال پاسخ باشم!!! لطفا با یاداشت های بی مورد وقت خود و دیگری را تلف نکنید. سپاس.
Mohammad
(۸-۲۳-[۲۰۰])
شاید با دیدن معلولین جسمی و ذهنی یه سری افکار و احساسات بیاد سراغتون و از بیان اونها خودداری کنید، ولی فورنیه در این کتاب اکثر اونها رو بی پرده به زبان آورده و یه جورایی تابوشکنی کرده؛ کتاب در مورد پدریه که با دو فرزند معلولش زندگی میکنه و با نوشتن خاطراتش - که همزمان هم غم انگیزه و هم طنزآمیز - میخواد اونها رو در یادها ماندگار کنه. فورنیه توانایی زیادی در موجز نویسی و انتقال احساسات داره؛ سادگی و بی آلایشی متن باعث شده تا حین خوندن کتاب، ارتباط نزدیک و عمیقی بین خواننده و نویسنده به وجود بیاد. 🌂 [۰۱/۲]
زینب
کتاب بی نظیری است. نویسنده به روایت زندگی دو فرزند معلولش می پردازد تا به قول خودش چیزی بیش از دو کارت معلولیت از آنها باقی بماند.پدری که با صداقت از احساسات و آرزوهای خود نسبت به فرزندانش می گوید، از احساس گناه،خشم، ناامیدی و در عین حال از نوشته هایش عشق به این دو کودک موج می زند. موضوع و پرداخت بی نهایت جذابش که با طنز آمیخته شده، گاه شما را میخنداند گاه می گریاند.
Dentist
نویسنده توی این کتاب از دو پسر معلول و عقب افتاده ی جسمی و ذهنی خودش و شیوه ی زندگیش با حضور اون ها صحبت کرده.. کتاب غم انگیز و دردناکیه. پدری که هرگز زندگی نرمال و عادی فرزندانش رو نمی بینه و ساده ترین مسائل روزمره واسش تبدیل به رویا و آرزو میشن. و البته خیلی از مسائل هم توی این کتاب به زبان طنز بیان شدن. طنز تلخی که به شدت غم انگیزه..
afsaneh_&_fatemeh
فاطمه نوشت✏
یه کتاب خیلی زیباوالبته بسیاردردناک دررابطه با"افرادِ معلول"
پدری که دوفرزندِ معلول داره واز ناامیدی هاوسختی های داشتنِ این بچه هامیگه😔
بنظرم نویسنده خیلی خوب وجالب تونسته بگه مشکلات این افرادرو..
وغمی روکه توی دل پدرومادریاخوداون افرادمیشینه روخیلی خوب انتقال میده.
باخوندن این کتاب فهمیدم که ترحم کردن بهشون،چقدربراشون دردناکه.
ولی خب قلبِ ماهم نمیتونه ناراحتیمون روراجع بهشون،توی صورت ورفتارامون نشون نده🖤
منتظر
بچه معلول....
از بزرگتری امتحانات الهی است
برای اینکه من بفهمم چه قدر نعمت بهم دادن ولی حواسم نیست
🍃بانو🌼
کتاب خوبی بود تجربه متفاوتی نسبت به کتاب های دیگه بود..ولی تلخ و غم انگیز
sepide saad
خیلی کوتاهه ، ولی خیلی بامزه ست ، یه جاهایی هم احساسی میشه ... اینو چند سال پیش تو کتابخونه خوندم ، خیلی خوشم اومد ... از زبون یه پدریه که بچه های عقب مونده داره
نازبانو
محشره ، البته با ترجمه دیگه خوندم
هفتصد و چهل و نه
این ترجمه هم عالیه
نازبانو
البته با ترجمه دیگه خوندم
بهار قربانی
واقعا نمیدونم چی بگم،صحبت راجع بش سخته، کتاب خوندن درباره ش سخت تر
اصلا ازین جور کتابای درد و رنجی محض(بنظر من محض) خوشم نمیاد،اما تا آخر خوندم،یه دونه ستاره بخاطره اینکه اذیتم کرد این کتاب...
صادقانه بگم حتی فکر کردن بهش اذیتم میکنه یه جورایی در معلولیت هیچ عدالتی نمیبینم...
Fatemeh Modir
هیچ وقت از این زاویه به زندگی معلولین فکر نکردم و همیشه هم قبلا مادر و پدر رو مقصر میدونستم
عاشق کتاب
تلخ ، تاریک و ترسناک.....
خانواده های زیادی را می شناسم که کودک یا کودکانی کم توان جسمی یا ذهنی دارند و واقعا دنیایشان انقدرسیاه نیست.
ن. عادل
خیلی دردناک، خشن و واقعی 😢
KOSAR
نویسنده کتاب در مورد فرزندان معلولش و محدودیت هایشان وآرزوهایی که به خاطر معلول بودن فرزندانش باید تا ابد در حد آرزو بودن بماند نوشته؛خواندنش میتونه براتون مفید باش تنها عیبش اینه که
بعضی از موضوع ها گاها مطرح میشن و بعد ناتمام رها میشن...
mashver
یه کتاب عالی واسه درک کردنه حس و زندگیه افرادی که تو خانوادشون افراد ناتوان و کم توانی زندگی میکنن
امیرحسین
قشنگ بود. ولی مطالب پراکنده نوشته شده بود. مثه این که نویسنده هر از چندگاهی نوت مینوشته. بعد اونها رو جمع آوری کرده
مهدی
پردازش جذاب + ترجمه روان
avin
ترجمه خیلی خوب بود
سین میم
نویسنده در مورد زندگی با فرزند معلولش صحبت میکنه.
غم انگیزه . صحنه هایی را به تصویر میکشه که این اتفاق تلخ ملموس تر میشه.
خوندن این کتاب برای من باعث شد از خدا بیش از قبل و بسیار عمیق تر سپاسگزاری کنم...
بابت اینکه من را مادر فرزندی طبیعی قرار داد.
به جای اینکه به فکر رقابت های مضحک در مورد بچه هامون با دیگر والدین باشم ، از اینکه دخترم فردی طبیعیه خدا را شکر میکنم 🤲🏻
گاهی این تلنگر ها تو زندگی لازمه
من بارها از دخترم نقاشی هدیه گرفته ام ، جمله ی دوست دارم را شنیده ام ، راه رفتنش را دیدم ، غذا خوردنش ، اینکه زیپ کاپشنش را ببنده و حتی جر و بحث هامون ، اینکه گاهی حرصم میده و ...
اما غافل بودم از اینکه این اتفاقات ساده که جزو روزمرگی های منه برای پدر و مادری حسرت باشه
f.emami
من این کتاب رو ند بار خوندم یه جوری خوبه
Malihe Sanjari
واقعا غمناگ و زیبا
tifani
خیلی عالییی
melodious_78
خیلی غم انگیز و دردناکه
حمید موحدراد
بد نبود. ساده و بی غل و غش مثل موضوعی ک بهش پرداخته شده.
کاربر ۸۶۶۵۴۱
قسمتی از کتاب خوندم بیشتر روحیم گرفته شد و چیزی قرار نیست یاد بگیری. فقط مشکلات زندگی با معلولان
نعنا
داستان واقعی زندگی یک پدر (یعنی نویسنده کتاب ژان لویی فورنیه) که دو فرزند معلول داره و همین اتفاق باعث شده که سرنوشت تلخی داشته باشه؛ در واقع تو این کتاب، واقعیت گاها زشتِ رفتاری که آدم ها با این بچه ها و خانواده هاشون دارن، بیان میشه؛ چیزهایی که شاید هرگز به ذهنمون خطور نکنه که ممکنه این خانواده ها چه احساسی رو فقط برای اینکه بچه شون با آدم های دیگر متفاوته، تجربه می کنند! گاهی از دید طنز هم به ماجرا نگاه میشه ولی به نظر من طنزی وجود نداشت و تماما تلخ و ناراحت کننده بود.
یکبار خوندنش برای آشنایی با تجربه زیست این انسان ها واجبه.
من از نشر نکوراد خوندم که ترجمه خوبی هم داشت.
صدف
طنز تلخی از سختی های یک پدر دارای فرزندی معلول نویسنده در این کتاب با صداقت و به دور از تظاهر تمام انچه را در مورد زندگی با این فرزند معلول می اندیشه را بیان کرده که همین زیبایی این اثر را دو چندان کرده
samira
عشق و درد یک پدر نسبت به فرزندش. کتاب ی طور بیوگرافی هست... و غمگینه. . ولی باعث میشه با برخی مساءل و مشکلات والدینی آشنا بشید که فرزندی معلول دارند.
صبح سپید
متن زیبا بود و روان با محتوایی دلچسب ،از حق نگذریم همه چیز در این کتاب خوب حتی عالی بودغیر از داستان پردازی که معلوم نبود به گفته یکی از کاربران نتیجه سانسور بود یا نویسنده اینطور پردازش کرده که نتیجه نوعی انقطاع ونا پیوستگی در داستان شده در مجموع با همه تلخی که دارد واین تلخی در سرتاسر داستان جاریه و کام خواننده را مدام متآثر می کند اما توصیه میکنم حتمآ بخوانید و خدا را شاکر باشید.
آیدا
تلخ و صادقانه...
Samieh Jalali
بسیار زیباست ومنتقل کننده غمی بارزش هست ونثری لذت بخش داشت .
نور
اگر با والدینی که بچه ی معلول دارن سروکار دارین بخونین...از ته دل ناراحتم کرد
کاربر ۳۵۶۶۰۹۳
نگاه جدید. سرشار از احساسات درد و اشک
شایلین
این کتاب درمورد پدریه که دو فرزند معلول داره.در سراسر داستان طنز تلخی رو تجربه میکنیم که بر بار غم داستان اضافه میکنه.
آرزوهایی که این مرد برای فرزندانش داره و رویاهایی که هرگز حقیقی نمیشن...
گهاگاهی با این پدر همدات پنداری میکردم و گهگاهی از دستش عصبانی میشدم که توقع دیگری از فرزندان داشت. از طرفی حس عجیبی به فرزندانی داشتم که هیچ توانی برای تغییر شرایط خودشون نداشتند.
غم این کتاب کمی بیشتر از حدیه که بخوام به همه پیشنهاد کنم مطالعه کنند اما در هر صورت اگر تمایل به داستانی غمگین که از دل نوشته شده دارید، حتما مطالعه کنید.
elyas
این داستان روایت احساسات بود، احساساتی که در پشت شوخی های نویسنده خودشون رو مخفی می کردند .
در تمام پیغام هایی که نویسنده برای فرزندانش نوشته بود غمی بزرگ رو با خواندن متن احساس می کردم .
کتاب طولانی نبود ولی تاثیر گذاری خیلی بیشتری از حجمش داشت .
باید از مترجم تشکر کنم که خیلی خوب توانستند شوخی هارو به نحوه عالی به تحریر دربیارن چون بعضی از مترجم ها وقتی میخوان شوخی ها و اصطلاحات کتاب رو به فارسی ترجمه کنند موفق نمی شوند و اون تیکه از کتاب ، اون احساس لازم رو القا نمی کنه .
از اینکه کتاب رو خوندم هم خوشحال شدم و هم ناراحت. خوشحال بودنم به دلیل این بود که از تجربه ی کتاب لذت بردم کمی خندیم و با بخشی از زندگی سرپرست یک کودک معلول احساس همدردی کردم .
ناراحت بودنم به خاطر اتفاقات داستان ، چیزهایی که نویسنده رو از یه پدر عادی بودن محروم می کرد و شوخی هایی اگر چه بامزه ولی دردناک بودند که عمیقا من رو ناراحت می کردند.
از مترجم و ناشر هم بسیار متشکرم.
SNojumi
یک نگاه جدید به پدیده ی معلولیت .پدر دو پسر معلول که واقعیت را می گوید
Roya
نمیشه بگم از خوندنش پشیمونم . ولی پدر تمام کتاب داشت در مورد بچه ها غر میزد . دلم میخواست به آخر کتاب که نزدیک میشیم ، یکم رابطه ی بهتری پیدا کرده باشه . هر چند شاید اینطور پایان ها تو واقعیت زندگی افراد معلول اتفاق نمیوفته . متاسف شدم . برای پدر و مادرهایی که هیچ وقت عمق دردی که می کشند رو درک نکردم .
Zeina🌸💕
دید متفاوتی بود و من را خیلی تحت تاثیر قرار داد
بجز تکرار بعضی موارد کتاب خواندنی است و پیشنهاد میشود
AS4438
کتابی فوق العاده جالب وغم انگیز، عالی بود.
Asma Abedini
این کتاب در رابطه با پدری هست که صاحب دو فرزند معلول هست ...کتاب تلخه ولی طوری نیست که نشه خوند، خیلی روان و کوتاهه...کمک میکنه بتونیم پدر و مادر افراد معلول و خودشونو کمی بهتر درک کنیم و همدردی کنیم باهاشون...اگه رشته تون طوری هست که ممکنه با اینجور افراد برخورد کنید، حتما پیشنهاد میکنم بخونید...حتی اگه در ارتباط نیستین هم، خوندنش توصیه میشه ❤️
کاربر ۳۲۰۶
حقیقتش از نوع خیلی از افکار پدره خوشم نیومد...
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
بررسی کتاب کجا میریم بابا؟ نوشته ژان لویی فورنیه
در تاریخ ادبیات، نویسندگانی که به یک موضوع تابو پرداختهاند، همواره مورد هجمهی شدیدی قرار گرفتهاند و بار انتقادات و سرزنشهای بسیاری را به دوش کشیدهاند. ژان لویی فورنیه یکی از نویسندگانی است که با صداقت از تفکرات شرمگین و احساس گناه خود در خلق فرزندانی معلول سخن گفته است. او زندگی سراسر عذاب و خالی از امید فرزندانش را با زبانی طنز و صمیمی به تصویر میکشد و گاهی با اعترافات کوچک از بار گناهان خود کم میکند. او در کنار زشتیها و سختیهای زندگی، از لحظات زیبا و عشق خالص به دو فرزندش سخن میگوید و آنها را دو پرندهی کوچک قُر کرده مینامد.دربارهی کتاب کجا میریم بابا اثر ژان لویی فورنیه
ماجرای کتاب «کجا میریم بابا» از تولد دو کودک ژان لویی فورنیه آغاز میشود. متیو و توما با دوسال اختلاف از یکدیگر به دنیا میآیند. آنها هر دو معلولیت جسمی و ذهنی دارند. این کتاب زندگی او و دو فرزندش را روایت میکند. ژان لویی که در کتاب پیشین خود با رفتارهای درست و غلط پدرش شوخی کرده بود، اینبار دو فرزند معلولش و احساسات خود را سوژهی اصلی این کتاب قرار داده است.
نام کتاب «کجا میریم بابا؟» از سوالات بیپایان توما الهام گرفته شده است. فورنیه زندگی با کودکان معلول خود را از زاویهای متفاوت تعریف میکند و حرفهای نگفتههای خانوادههایی را بیان میکند که در رنج و غم او شریک هستند. این کتاب از 89 حکایت خواندنی و شیرین تشکیل شده است.
خلاصهی کتاب کتاب کجا میریم بابا
متیو و توما، فرزندان ژان لویی فورنیه هستند. متیو از معلولیت شدیدتری نسبت به توما برخوردار است و تنها ارتباطی که با جهان پیرامون خود برقرار میکند، تقلید صدای ماشین است. توما دو سال کوچکتر است. او هنگامی که به دنیا میآید مانند یک کودک سالم بود. اما فورنیه و همسرش متوجه میشوند دومین فرزند آنها نیز مشکلات جسمی و ذهنی بسیاری دارد. فورنیه فرزندان خود را در آغوش خانواده بزرگ میکند، اما مشکلات متعدد بچهها و اختلافات خانوادگی باعث میشود او متیو و توما را به یک مرکز توانبخشی بفرستد و تنها آخر هفتهها را با آنها بگذرانند.
دنیای ماتیو و توما تنها به سیب زمینی سرخ شده و مکعبهای بازیش، و یک جملهی «کجا میرویم بابا» محدود میشود. در نهایت متیو بر اساس مشکلات جسمی شدی جان خود را از دست میدهد و فورنیه را با عذاب وجدان بسیار تنها میگذارد.🙂🤍
Hadith
فقط خواسته ها و آرزوهای یک پدر بود... شکایتها و شاید درد دلهایش....در مورد فرزندانی که دلش می خواست سالم باشند.... اما در کنارش مشخص بود هیچ دغدغه ای غیر از فرزندانش نداشت.... ثروت، سفر، رستوران و هتل و خیلی چیزهایی که حتی خانواده هایی با داشتن فرزندان سالم آرزویش را دارند.... اما کاملا نشان میداد که همه این ثروت بدون سلامتی یعنی هیچ....
کاربر ۱۵۱۵۳۳۲
دوست نداشتم .چیزی به خواننده یاد نمیده.حس ناامیدی داره
حجم
۶۰٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۱۲۴ صفحه
حجم
۶۰٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۱۲۴ صفحه
قیمت:
۳۵,۰۰۰
تومان