نظرات کاربران درباره کتاب اسکار و خانم صورتی

در یک کلام، شیرین بود! توضیح دیگه ای نمیخواد به نظرم... نامه‌ها توصیف دوازده روز از واپسین روزهای زندگی اسکار بود.. دوازده روز پر از شوخی و آدم‌های مضحک و متاثر کننده:-( _______________________ فقط هم برای گروه کودک و نوجوان نوشته نشده بود، بعضی جاهاش حرف داشت🙂 و تهش.. غمگین بود اما پایان خوبی هم داشت 😊... و قطعا پیشنهاد میشه 😃😍.. _________________ "فقط خدا حق داره بیدارم کنه" _____________________ آخرش متاثر شدم..

خدایا چقدر این رمان کوتاه دلنشین و غم‌انگیز بود. خیلی دوستش داشتم. خیلی حس عجیبی داشت.

جالب و زیبا و امیدوار کننده بود👌 کتاب و روند داستان بسیار خلاقانه و جذاب بود و کشش لازم رو داشت . اسکار پسر بچه ۱۰ ساله ای که در آستانه مرگ هست و در آخرین روز های زندگی اش به خدا ایمان می آورد و راز هستی را در می یابد. ☺ ۴ ستاره چون یه جاهاییش زیاد مودبانه نبود.🙈 # پیشنهاد می شود

فقط خدا میتواند بیدارم کند :) اسکار و خانم صورتی تنها هشتاد صفحه دارد که تا آخر عمر فراموش نمی کنید 🌌

اسکار پسری هست که سرطان داره و تو بیمارستان بستریه با خانم صورتی پوشی تو بیمارستان آشنا می شه و به کمک اون سعی می کنه با خدا آشتی کنه. ********** داستان خیلی قشنگ و قابل تاملی بود. ای کاش ما هم سعی کنیم با خدا آشتی کنیم و در قلبمون رو به روش باز کنیم. درد و رنج و بیماری و مرگ همش امتحانه، مرد اونه که با درد و رنج بره بالا و رشد کنه. اگر سبک خاص داستان نویسیِ خارجکی رو که توش رابطه ی پدر و مادرها با بچه ها خوب نیست به اضافه رابطه اش با پگی آبی رو، فاکتور بگیریم، لایق پنج ستاره است. و ای کاش کل مجموعه داستان تو طاقچه بود.

یک کتاب کوتاه صد صفحه ای که حال آدم رو خوب می کنه . موضوع دوازده روز آخر زندگی یک پسربچه ده ساله ست و چقدر هنرمندانه داستانی به این تلخی به متنی بسیار جذاب و تاثیر گذار تبدیل شده . ترجمه خانم صفایی راد هم خیلی خوب بود .

این کتاب عاالیه عاااالی این داستان تو یه مجموعه سه داستانی به اسم گل های معرفت هست که سه تا داستان از سه دین مختلف رو روایت میکنه یهودی اسلام مسیحیت اسکار و مامی رز اخرین داستان و در مورد مسیحی ها و کریسمس و داستان یه بچه ی سرطانیه بینظیره گل های معرفت رو بخونین و لذت ببرین

کتاب ۲۸۳ از کتابخانه همگانی، جذاب و لذت بخش بود. کتاب به یک ویرایش اساسی نیاز داره.

زندگی فقط یک راه حل داره و اون هم زندگی کردنه فقط خدا حق داره بیدارم کنم کتاب خوبی بود با احترام به تمام کسانی که در گیر بیماری هستن و با ارزوی سلامتی برای همشون قدر سلامتیمونو بدونیم

باز هم یک کتاب خوب دیگه از اشمیت. یک عاشقانه درباره خدا و زندگی و مرگ. داستان کوتاه زندگی پسرکی بیمار. کمی حوصله سر بر و به ظاهر کودکانه شروع میشه اما خیلی زود درگیرتون میکنه. اشمیت طوری از عشق مینویسه که وقتی حتی به میان سالی هم برسی خجالت نکشی از اینکه بگی "عاشقی".

برای خواندن بعضی کتاب ها و ادامه دادنشون باید صبور باشید تا شاید بعداز خواندن چند فصل در شما انگیزه ای کافی برای به پایان رسوندنشون ایجاد بشه ولی این کتاب از معدود کتاب هایی که خوندن چند خط اولش کافیه تا شما مجاب بشین تا آخرشو بخونین *کتاب خیلی خوبی بود و یه جورایی منو یاد کتاب شازده کوچولو انداخت

به شدت عالی و تاثیر گذاره اسکار خدا رو در زیبایی های جهان یافته و مثل خیلی از ما اون رو از روی حفظیات نشناخته در عین کوتاهی، زیبایی و محتوای بزرگی رو داخل خودش داشت حتما بخونید و از دستش ندید

به آدم حس اینو نمیده که یه بچه داره حرف میزنه . انگار فقط کلمات بچه گونه اس . نه حسش حس بچس نه ادبیاتش . فقط کلماتش بچه گونس کم خوندم و ترجیه میدم ادامه ندم انتظارم خیلی بیشتر بود اوبش که موضوع و اسمش رو دیدم مشتاق شدم بخونم ولی بعدش...

چقد تصویر روی کتاب بجا و سنجیده انتخاب شده🍃 پسر کوچولو ۱۰ ساله ای که وقتی حرف میزنه انگار پای صحبت پیرمرد صد و ده ساله نشستی...

داستان خیلی لذت‌بخشی داشت و به زبانی ساده درباره زندگی و مرگ گفته بود. شخصیت اسکار خیلی بامزه بود، گاهی من رو یاد شخصیت اُوه در کتاب مردی به نام اوه مینداخت:) همینطور مامی صورتی مهربون😍

عالی بود سرشار از حس خوب دوست داشتن

اصلا خوشم نیومد ،پیرو اون بریده ای که گذاشتم !!اگه جماعت کتابخون باید این چیزا رو بکنن تو کلشون،من اولین نفری هستم که کمپین نه به کتاب راه میندازم! ترجمه عالی بود،مرسی از مترجم محترم

داستان و دیالوگ‌های قشنگی داشت بعضی جاها خندیدم در یک کلام: عالی نبود ولی لذیذ بود

دقیقا موقعی که نسبت به خدا ناامید شدم این کتابو خوندم چقدر خوب بود چقدر گریه کردم..

کتاب کوتاهی بود و لحنِ گفت و گوها بامزه و قشنگ بود، اما غم انگیز بود و اشکم رو در آورد. شاید در اولین صفحات، کتاب مناسب نوجوانان به نظر برسه اما اصلا اینطور نیست و مفاهیم عمیقی داره و صحبتهای اسکار و مامی صورتی خیلی زیباست و درک اسکار از پیرامونش بیشتر از سنشه.مطالعه این کتاب تجربه جالبی بود

کتاب روایتی از صد سال زندگی یک کودک ۱۰ ساله است ؛) خیلی غلط ویرایشی داشت که یه ستاره برای همین کم کردم و ستاره دیگه که ندادم برای اینکه حرف های اسکار حس یک بچه ۱۰ ساله رو بهم نداد، نه چون حرف هاش پر مفهومو فلان بهمان بود و این ها نه؛ کافیه با ۱۰ تا بچه ده ساله بشینی و میبینی که این شکلی نیستن حتی وقتی زندگی مجبورشون میکنه بزرگ شن، خیلی بزرگ! حرف ها در دهان یک بچه ۱۰ ساله که در وضعیتی غم انگیز قرار داشت، گذاشته شدن و شخصیت های کتاب به زور واقعی نشون داده میشن. خیلی ازش تعریف شنیدم ولی خب با تمام مشکلاتی که باهاش دارم، ایده جالبی داشت و حجم کم؛ خوندنش بی ضرر حساب میشه.

فاطمه نوشت✏ یه کتابِ خیلی قشنگ که ازدیدگاهِ یه پسر مریض نوجوون روایت میشه🍃 اسکاری که به دنبالِ شناختن خداست وخیلی قشنگ وراحت بااون ارتباط برقرامیکنه🐽 بدون ریا..خیلی پاک🌻 تعریفِ خدااززبونِ اسکارخیلی زیباست🦄 بایدازاسکاریادگرفت.. یادگرفت.. 💌💝

به نام خدا این کتاب نامه‌هایی از اسکار به خداست. اسکار به علت سرطان خونی که داره در بیمارستان زندگی میکنه. طبیعتا اسکار در نامه‌ها هم بیشتر وقایع بیمارستان رو به تصویر میکشه. اسکار یه ملاقات کننده ی خاص به نام مامی صورتی داره که خیلی تحت تاثیر حرفاش قرار میگیره. مامی صورتی، اسکار رو با خدا آشنا میکنه و واقع بینی رو بهش یاد میده. در نهایت هم اسکار...

به نظرم فوق العاده بود صاف و صادق،با خدای قشنگی که اسکار شناختش . . "فقط خدا حق داره بیدارم کنه"

کتاب خوبی بود از زبان پسربچه ولی حتما اگه دل مهربونی دارین اشک میشینه تو چشاتون

شیرین و غمگین :)

کتاب قابل تاملیه ولی کشش زیادی نداره که بخشیش هم مربوط به ویرایش نامناسبِ کتابه. در کل خواندنش خالی از لطف نیست و خوشحالم که نامه های اسکار رو خوندم، بخصوص پایان کتاب که من رو واقعا غمگین کرد. امیدوارم در این سیاره رنج، فرشته های کوچک، کمترین سهم رو از رنج و درد داشته باشن.

این کتاب یکی از بی نظیر ترین کتاب هایی بود که تا حالا خوندم در واقع داره فلسفه وجود خدا رو در قالب یک داستان ساده و کودکانه اما بسیار پر معنا توصیف می کنه. این کتاب به ما میگه اگه تو می دونی و احساس می کنی خدا وجود داره، پس چرا باورش نداری و بهش ایمان و تکیه نمی کنی؟

از لطیف ترین کتابایی بود که تا حالا خوندم از اون کتابایی که همه باید بخونن... کاش اونقدر تو مسائل روزمره و درسمون و شغلمون غرق نشیم کاش همیشه به خودمون فرصت بدیم تا درباره ی زندگی مرگ خدا و ایمان فکر کنیم درباره ی سوالاتی که همیشه سوال باقی میمونن... کاش همیشه کودک درونمونو زنده نگه داریم و حس کنجکاویمونو نکشیم... و هیچ وقت به خودمون این حقو ندیم که کسانی رو که دوستمون دارن رو فراموش کنیم...

اسپویل . . . . . فقط وقتی مامی صورتی آخر داستان شروع کرد به حرف زدن بدون این که متوجه بشم داشتم گریه میکردم این کتاب سرتاسر احساس بود احساس ، اسکار با این که ده سالش بود ولی درسای زیادی واسه یاد دادن به ما بزرگترها داشت آخر کتاب دلم با این جمله اسکار سخت لرزید "فقط خدا حق داره بیدارم کنه"

کتاب کم حجم و قشنگی بود.

عالی

بسیار کتاب زیبایی بود. روان و دوست داشتنی ،پر از زندگی

عالی عالیه کوتاه مختصر مفید جذاب نثر زیبا و قوی انتقال حال خوب تلگرافی نوشتم😂

برای بزرگسالان ضعیفه.

دو ساعته تمامه و جذاب گاهی از خدا گله داری . بد نیست با کتاب این چنین کمی اروم شی

یه کتاب خوب و ایده ای جالب. خود شما اگر به خدا نامه بنویسید،چی بهش میگین؟

کتابِ خیلی قشنگی بود..👌⁦☺️⁩ متن ساده وروونه وبه راحتی میشه درکش کرد.. وامادرباره ی خودِکتاب؛! کتاب درموردیه پسربچه به اسمِ اسکارکوچولوعه که به خدااعتقادی نداشته،امابه کمک مامی صورتی(پرستار)متوجه میشه که خداچقدباشکوه ودوست داشتنیه..🐸🍃 من خودم به شخصه وقتی که کتابوخوندم،فهمیدم که خالقِ ماازاون چیزی که فکرشومیکردم قشنگتره،یعنی زیباییِ خدافراترازحدِتصورماست.. اونقدی هست که هیچکس نمیتونه توصیفش کنه🙃 وقتی که کتابوخوندم متوجه شدم که ایمان من ازاون چیزی که فکرشو میکردم سست تره..😟 توصیه میکنم بخونیدش،چون وقتی که خوندینش تازه متوجه میشیدکه چقدرازمعشوقتون دوربودید،ولی اون حتایه لحظه ام درنگ نکردازخوشبخت کردن وخوشحال کردن قلبِ⁦شما.. مرسی که همیشه اون بالایی خداقشنگه🤩💛

بی نهایت شیرین از زبان یه بچه مریض ده ساله که یکی بهش پیشنهاد میده به خدا نامه بنویسه لذت بخش بود بسیار

خداجونی مرسی که امروز بین کلی مشغله اسکار ده ساله رو سر راه من قرار دادی تا بتونم بخندم و بیشتر اشک بریزم. مرسی که از نگاه فلسفی ترین کودک نیم ساعت زندگی رو تجربه کردم و چه تجربه شیرینی بود. پانوشت: مامان یه پسر ده ساله در دنیای واقعی به عنوان یک زنگ تفریح دلچسب بعد کلی درس جدی از زندگی به همه دوستان از ده ساله تا صدوده ساله پیشنهاد خواندنشو میدم. پانوشت دوم؛ این پیشنهاد کسی است که سی سال کتاب خوان است و یا به عبارت بهتر کتاب خور.

ادیت بزنید بابا چطور بدون یه ویرایش ساده کتابو میدین بیرون؟ کتابای خوب با ویرایش ضعیف و ترجمه سطح پایین گند میخوره بهشون اخه

فوق العاده بود 😭😭😭😭😍

کتاب از زبون یه پسر بچه ده ساله بود که سرطان داره و تو بیمارستانه و با خانمی به اسم مامی صورتی آشنا میشه که روز به روز با هم صمیمی تر میشن و مامی صورتی قصه ما باعث میشه اسکار روز به روز به خدا نزدیک تر بشه کتاب خیلی قشنگ و آرامش بخشی بود و قطعا ارزش خوندن رو داره:-)

کتابی بود که ارزش یکبار خوندن رو داشت😁 بدنبود...معمولی بود تقریبا

عاشق سادگی کلام و تمثیل هاش شدم،کتاب خوشمزه ای بود ناراحت کننده ترین مسائل رو بامزه بیان می کرد ... راستش حس کردم این حرف ها برای یه پسر بچه زیادی گنده س و یجورایی داستان رو برام غیر قابل باور کرد اوایلش ،اما خیلی زود این حس محو شد ، موضوع کتاب مرگه، ولی سرشار از زندگی بود،شاید بیشتر از مرگ می خواست درست زندگی کردن رو یادآوری کنه ،یادآوری به ماهایی که دچار روزمرگی شدیم که فقط روز رو به شب می رسونیم و شب رو به روز، همون تکرار مکررات ،به قول اسکار انگار یادمون رفته زندگی یه امانته .

داستان های امانوئل اشمیت اکثرا خیلی ساده و شیرین و لطیف هستن :) من که خیلی دوسشون دارم. مخصوصا همین کتاب، هر سه داستانش خیلی زیباست :)

خیلی قشنگ بود 💛

عالی بود 👌👌👌👌

کتاب لطیف و جالبی بود♡

خوندم اسکل و خانم صورتی 😶😐