
نظرات کاربران درباره کتاب شمع بی پایه
کاربر 9995691
شمع بیپایه؛ تلفیق شهود عرفانی و روانشناسی مدرن در قالب روایتی تجربهمحور»
۱. ساختار و سبک نگارش
کتاب «شمع بیپایه» با ترکیب نثر شاعرانه، روایت تجربی و گفتوگوهای تمثیلی نوشته شده است. نویسنده از آغاز با جملهای تأثیرگذار («اگر این کتاب درخشان شد، خوانده شدهای») ذهن مخاطب را وارد جهانی میان رؤیا و بیداری میکند.
. بخشهایی از آن حالت داستان عرفانی دارد (مثل دیدار با شمع و سفر میان ابعاد)، در حالیکه در فصلهای دیگر، متن به مقالهای آموزشی در زمینه ذهنآگاهی، روانشناسی اکت، و نظریات فلسفی تبدیل میشود. این ترکیب گرچه جذاب است، ولی انسجام دراماتیک اثر را کاهش میدهد.
۲. محتوای عرفانی و فلسفی
کتاب بهوضوح از سنتهای مختلف الهام گرفته است:
• از عرفان اشراقی (سهروردی و مفهوم نور)
• از فلسفه هندی (اوپانیشادها، وحدت وجود، آتمان و برهمن)
• از روانشناسی غربی (مایندفولنس، اکت، سیستم سهگانه مغز)
• از عرفان ایرانی (مولوی، شاه نعمتالله ولی، عطار)
نویسنده تلاش میکند پلّی میان تجربهی عرفانی و زبان علمی معاصر بزند؛ کاری که ارزشمند اما دشوار است. در بسیاری از مواضع، توضیحهای علمی و عرفانی بهخوبی در کنار هم مینشینند (مثلاً در توضیح ذهن ثابت و ذهن نشخوارگر)، اما در جاهایی دیگر، تلفیق آنها بهصورت سطحی و گاه بدون انسجام منطقی است.
۳. جایگاه فکری و هدف اثر
«شمع بیپایه» تلاشی است برای بیان تجربهی سلوک و بیداری در قالب زبانی امروزی. نویسنده با رویکردی اگزیستانسیال و روانشناختی، مخاطب را دعوت میکند تا خود را بشناسد و از ذهن واکنشی به ذهن آگاهانه و سپس به «دل و عشق» گذر کند.
این کتاب را میتوان در امتداد آثار تحولمحور یا خودشناسی عرفانی دانست، اما با رنگمایهی روانشناسی مدرن. در این معنا، نویسنده در مسیر خوددرمانی عرفانی گام میزند.
۴. نقد محتوایی و معرفتشناختی
• نقطهٔ قوت اثر، صداقت شهودی و تجربهگرایی صمیمی نویسنده است؛ او از احساس و شهود خود سخن میگوید، نه از نقلقولهای صرف.
• نقطهٔ ضعف اثر، نبود نظاممندی مفهومی و مرزبندی میان تجربهٔ ذهنی و بیان فلسفی است.
• در تحلیل علمی از اکت، مایندفولنس و مغز سهگانه، بخشهایی دقیق و قابل استنادند، اما گاهی بدون منبع یا با سادهسازی بیش از حد ارائه شدهاند.
• از منظر زبانی، استفادهی فراوان از واژههای نمادین («نور»، «شمع»، «سفر»، «پنهان آشکار») فضا را شاعرانه میکند، اما درک عقلانی متن را دشوار میسازد و ممکن است مخاطب ناآشنا را گیج کند.
• گاه اثر میان دو رویکرد در نوسان است: بیان شهودی شاعرانه و آموزش مفاهیم روانشناختی. این دوگانگی مانع از شکلگیری هویت ژانری یکدست میشود.
۵. نتیجهگیری کلی
کتاب «شمع بیپایه» را میتوان اثری شخصی، الهامی و میانرشتهای دانست که میان عرفان ایرانی، فلسفه هندی و روانشناسی غربی در رفتوآمد است. در حالی که از نظر ادبی و معنوی سرشار از تأملات درخشان است، این اثر بیش از آنکه کتابی برای آموزش عرفان یا فلسفه باشد، روایتی است از سفر درونی یک سالک معاصر که تلاش میکند راز «بیداری» را با زبان علم و احساس توأمان بیان کند.
حجم
۵۵۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۹۱ صفحه
حجم
۵۵۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۹۱ صفحه
قیمت:
۵۰,۰۰۰
تومان
