نظرات کاربران درباره کتاب چتر تابستان

کتابی عالی ترجمه روان شخصیت پردازی خلاصه ولی گویا داستان درباره ی دختر بچه ایه که به تازگی برادرش رو از دست داده و نگرانی های عجیبی که درمورد اتفاقات و بیماری هایی که ممکنه براش پیش بیاد داره... نویسنده دربارهی موضوعی دردناک به سادگی تمام حرف میزنه و نهایتا با یه پایان دلنشین تمومش میکنه خوندنش رو حتما توصیه میکنم

لیزا گراف رو از کلاف پر گره میشناختم....ولی از اینکه بعد اون کتاب اینو خوندم پشیمون شدم.نمیشه گفت کتاب بدی بود اما جذاب هم نبود....در واقع فضای ذهنیه کلاف پر گره زیباتر بود.

بخوووونین بخوووونین که ازین بچه ها خیلی خیلی زیادن که بعد از یه حادثه اینجوری افسردگیشونو نشون میدن پیدایش مرسی که گذاشتیش برا همه

کتاب در مورد یک دختر ده ساله‌ست به نام آنی که برادرش، جرد رو در اثر یک بیماری نادر از دست می‌ده. آنی در نتیجه‌ی این اتفاق، دچار هراس از بیماری و به شدت محتاط می‌شه. اما این تنها مشکل آنی نیست. پدر و مادرش هم که دلتنگ برادرش هستن، نسبت به اون بی توجه می‌شن. دوستانش قادر به درک اون نیستن و نتیجتا آنی هر روز تنها و تنهاتر می‌شه... کتاب خوبیه و ترجمه‌ش روان و بی‌نقصه. پیشنهاد می‌کنم امتحانش کنین.

کوتاه اما نه چندان تاثیرگذار برای من . اگر هنوز رمان خوندن رو به طور حرفه ای شروع نکردید ، میتونه شروع خوبی براتون رقم بزنه .

🐉_ نسخه چاپی رو مطالعه کردم. آنی ریچاردز قصه ی ما، یه دختر پر شور و شوقه. یا بهتره بگم یه دختر پر شور و شوق بود. یعنی از زمانی که برادرش یکهو مرد، آنی خوشی هاش رو کنار گذاشت و حسابی محتاط شد و تا می‌تونست راجع به انواع بیماری ها مطالعه می‌کرد. دوچرخه‌سواری کنار رودخونه؟ عمرا فکرشم نکن. حتی پات رو از خونه بیرون گذاشتن بدون کرم ضد آفتاب؟ مگه عقلت رو از دست دادی؟؟؟؟ اما آنی کم کم باید چتر غم و غصه هاشو رو ببنده و از آفتاب پس از باران لذت ببره، مگه نه؟...

در یک کلام فوق العاده بود.

اون قدر عالی بود که نمی تونم توصیفش کنم.👍👍👍👍👍👍👍👌👌👌👌👌👌👌داستان این کتاب درباره دختر به اسم آنیه که برادرش مرده. از اون موقع خیلی سخت گیر می شه و سعی می کنه که از مریضی ها دوری کنه چون نمی خواد مثل برادرش بمیره

کتاب خیلی خوبی بود آدم وقتی اوایل کتابه ممکنه زیاد از اون خوشش نیاد اما وقتی جلوتر میری خیلی از کتاب خوشتون میاد واقعا کتاب فوق العاده ای هست

واقعا فوقالعاده بود 👌👌👌 من خیلی از موضوعش خوشم اومد چیز های جالبی توی کتاب نوشته بود که تا بحال بهشون فکر نکرده بودم🌻 یک کتاب متفاوتی بود 🌟

یک کتاب دوست داشتنی بسیار خواندنی رو بهتون معرفی میکنم چتر تابستان مطالعه فرمایید واقعا داستان عالی هست که داستانش در راجب یک خواهر به اسم آنی هست برادر آنی میمیره به دلیل بیماری نادر و از اون به بعد خیلی چیز ها رو از دست میده واقعا بهتون معرفی میکنم بخونید ✅✅✅👋👋👋

در بهترین زمان ممکن خوندمش چتر منم الان بازه. مدت‌هاست فکر می‌کنم باید به این داستان خیلی فکر کنم. خیلی. باتشکر از خانم گراف. داستان روان و جذاب. دغدغه به‌روز و ملموس. اتفاق‌ها واقعی. و ذهنیات آنی بیش‌از اندازه قابل باور برای من. به همه پیشنهاد می‌کنم بخونن 🌿

داستانی نوجوانانه و دوست داشتنی 😊👌

بنظرم این کتاب میتونه مخاطب سنین بالاتر هم داشته باشه. من نوجوان نیستم و بزرگسالم ولی کتاب مفید و دلنشینی بود.

عالیه این کتاب. فضای صمیمی و دوس داشتنی ای داره. برای نوجوونایی که یکی از اطرافیانشون فوت شده هم خیلی مناسبه. خیلی قشنگ یاد میده که چطوری با این غم میشه کنار اومد.

عالی بود،من کلاف پرگره رو هم خوندم از این نویسنده توصیه میکنم هردو رو بخونید،این داستان در عین سادگی خیلی چیزا یاد میده به ما.

داستان جالبیه

این کتاب عالیه😘😘😘😘

سلام.خیلی خیلی ممنونم از نویسنده ی این کتاب . من این کتاب رو خیلی دوست دارم . توصیه می کنم شما هم این کتاب رو مطالعه کنید. پشیمون میشید ها . 😘😘

ممممممم... آخرش قشنگتر از اولش بود☺☺☺ میتونست بهتر باشه😲😲😲 ولی درکل دوست داشتم😇😇😇

بسیار زیبا و متفاوت به موضوع از دست دادن عزیز نگاه شده بود. مسئله ای که قطعا خیلی دردناک است و ترجیح بر این هست که از فکر کردن به آن فرار کرد ولی نویسنده خیلی باحوصله و آهسته خواننده را به جلو میبرد و درنهایت به مرحله پذیرش حقیقت میرساند.

کتاب کلاف پرگره از همین نویسنده هیجانی تر و پرکشش تر بود اما این کتاب در عین سادگی به واقعیت نزدیک تر و جالب تر بود. خیلی کوتاه بود و آنی زودتر از چیزی که انتظار میرفت تغییر کرد. البته همین کوتاهی برای مخاطب نوجوان میتونه جلب کننده به مطالعه باشه. اسم کتاب و استفادش تو داستان رو دوست داشتم.

آنی ریچاردز عاشق این بود که با دوچرخه از بالای تپه سُر بخورد و باد توی موهایش بپیچد، با دوستانش بازی کند و غذاهایی مثل سوسیس بخورد؛ اما حالا هیچ‌کدام از این کارها را انجام نمی‌دهد. چرا؟ این کتاب چالش‌های دختری نوجوان را با مرگ برادرش روایت می‌کند؛ چالشی که این‌بار به‌خاطر اندوه از دست‌دادن برادر نیست؛ بیشتر از ترس است، ترس از بیماری و مرگ. آنی می‌ترسد بیماری و مرگ به خاطر اتفاقاتی مثل مسمومیت غذایی، تصادف با دوچرخه، آبله‌مرغان، تب زرد و حیواناتی که ممکن است از باغ‌وحش فرار کرده باشند، به سراغش بیاید. آنی نه فقط از چیزهایی که دوستشان دارد دوری می‌کند، بلکه روابطش با مادر و پدرش هم تغییر کرده است. آن دو هنوز به خاطر از دست‌دادن پسرشان سوگوارند. حتما بخونید.

کتاب قشنگی بود. داستان درمورد دختری به نام آنیه که برادرش بر اثر یه بیماری قلبی می‌میره و آنی بعد از این اتفاق خیلی محتاط و حساس میشه و به شدت مواظبه که مریض نشه و بخاطر همین خیلی از تفریح‌ها و راحتی‌هارو از دست میده. تا اینکه یه همسایه‌ی جدید به خیابونشون میاد. یه پیرزن مهربون به اسم خانم فینچ که اون هم به تازگی شوهرشو از دست داده. خانم فینچ به آنی میگه وقتشه که چترشو ببنده. اینکه همه‌ی ما در برابر مشکلات چترمونو باز میکنیم درست مثل وفتی که بارون میباره ولی باید حواسمون باشه که به موقع چترمونو ببندیم چونکه ممکنه روزای آفتابی و خیلی خوبی رو از دست بدیم.☂️🙂

عالی من چاپیش رو دارم یکم غم انگیزه ولی در کل کتاب خوبی بود من که لذت بردم

فوق العاده خوب و زیبا... دست مترجم بابت انتخاب خوبش درد نکنه ،ترجمه هم خوب بود... کتاب فوق العادن سالم و در عین حال احساس برانگیزه. داستان دختری که با مرگ برادرش دچار نوعی ترس همیشگی شده. اتفاق بدی در راهه... واقعا بعدش احساس میکنیم بهترشدیم و دیگران را هم بهتر درک میکنیم. یکجور شادی حاصل از بزرگتر شدن به آدم دست میده،آیزی بین شادی و یک غم مبهم...

هعییی بدک نبود🍓🙂

خوب بود

زیباست

خیلی عالی بود از اون کتاب هاست که حس خوب رو انتقال میده👌🏻

یکی از دوست‌هام چند وقت پیش این کتاب رو بهم معرفی کرد. قسمت معرفی کتاب رو خوندم و تو ذهنم نگهش داشتم که بخونم. هفته‌ی پیش مادربزرگم فوت کردن و چند روز پیش یاد این کتاب افتادم و شروع به خوندن کردم. کتاب خوب و جذابیه، مخصوصاً اگه وقتی خونده بشه که آدم چترش رو باز نگه داشته.

بسیار زیبا و خواندنی بود

به عنوان یک «بزرگسال» خیلی دوسش داشتم:)))

عاااالیه حتما بخونید👌👌👌

عالی واقعا عالی

بنظر من کتاب خوبی بود ...چقدر خوب گفته شده که چترت رو ببند. فکر میکنم بتونم تو زندگیم ازش استفاده کنم.

یک سری ذهنیات هستند که روی افکار و زندگیمونو میگیرن و کیفیتشو کاهش میدن. درخشندگیشو کم میکنن.داستان به لطافت بهش میپردازه.خوندنش ترکیبی موزون از احساسات آدمه. برم به بستن چترام بپردازم*

یک کتاب عالی دختر کوچکی که بعد از مرگ ناگهانی برادرش حال روحی هیچکدام از اعضای خانواده اش خوب نیست.... برخلاف نظر دوستان به نظر من کتاب غمگینی نیست و اتفاقا در انتها با شادابی به پایان میرسه

داستان دختر بچه ای که با غمی بزرگ در زندگی مواجه شده. توصیف واقع گرایانه نویسنده از احساسات شخصیت ها برای من خیلی جذاب بود. کتاب شاید در نگاه اول غمگین به نظر برسد اما به نظرم با خواندن چند فصل اول جذب داستان خواهید شد.

واقعا بنظر من جالب نیومد.بیشتر انگار به درد گروه سنی نوجوان میخورد تا بزرگسال

کتاب خوبی هست پیشنهاد میکنم بخونید

این کتاب عالیه

سلام و عطر یاس 🌿🌸 میتونه کتاب خوبی باشه. بهم یاد داد چترم‌ رو توی تابستون ببندم 😉(این تیکه رو فقط کسایی که کتاب رو خوندن متوجه میشن 😊🌷)

گاهی آنقدر در غم و اندوه از دست دادن عزیزانمان غرق می شویم که هم خود را فراموش می کنیم هم اطرافیانمان را و حتی دیگر نمی خواهیم با این واقعیت کنار بیاییم که از دست دادن عزیز و فراموشی خود و سخت گرفتن به خودمان آن عزی از دست رفته را به ما باز نمی گزداند و بعد ناگهان یک نفر از راه می رسد و مسیر پیش رو را برایمان هموار می کند و یاد آوری می کند که نیازی به فراموشی نیست بلکه باید کنار آمد و به زندگی ادامه داد

تصور کنید شما بعداز وقوع حادثه ای بسیار ناراحت و به معنای واقعی کلمه افسرده میشوید ، خوب من به شما پینهاد می کنم چتراتون رو ببندین چون..... فرض کنید داره بارون میباره و شما مجبور میشید چتراتون رو باز کنید و شما آنقدر در فکر این هستید که مبادا خیس بشم ولی دیگر آسمان ابری نیست و کاملا برعکس آسمان آفتابی شده است ولی شما نتونستید رنگین کمان یا زیبایی های بعد از باران رو ببینید و از این لذت محروم خواهید شد‌ . چتر های ما هم به همین صورت هستند آنقدر در فکر این هستید نکنه برف بباره نکنه ، نکنه....... شما در فکر های خودتون غرق شدید که تماشای آسمون صاف رو از دست میدید متاسفانه آنی ریچاردز بسیار نگران افسرده و نارحت است نصف ناراحتی اش از دست یک کتاب درمورد بیماری هاست که یک عالمه درمورد قانقاریا ، ابولا و...... نوشته است و آنی را بیشتر نگران و محتاط میکند و نصف ناراحتی آنی بخاطر مردن جرد است . خوب میدونید اون هنوز چتراشو نبسته ولی مطمئنم که یه روزی میبنده ......... کتاب عالی بود پیشنهاد میکنم حتما بخونید♥️♥️

کتاب جالب و کوتاهی بود و درکل ، برای ژانر رئال ، هم قشنگ بود و هم پایان میشه گفت مثبتی داشت ، داستان درمورد دختریه که برادر بزرگ‌ترش رو ناگهانی از دست داده و به همین دلیل حساس شده و بیش از حد نگران خودش و اتفاق های بدی که ممکنه براش بیافته شده 🪴

عالی وزیبا هست

محشره خیلی خوبه من که سه بار پشت سر هم خوندمش حتی مامانم هم خوندش

به نظر من که کتاب عالی ای هست . داستان جذابی داره و از خوندش سیر نمیشم . پیشنهاد میکنم حتما بخونیدش .

سلام به نظر من این کتاب خیلی خوب حتما دانلود کنید من عاشق این کتاب شدم و با اینکه چند تا از کتاب‌های دیگرهم خوندم ولی هنوز که هنوز این کتاب بهترینه خیلی جذاب بود من واقعا از نویسنده این کتاب ممنونم بابات کتاب خوبتون اگر بخونید اولش زیاد جالب نیست اما آخرش واقعا عالی بود❤️🌹