نظرات کاربران درباره کتاب کوچک اندازه فیل

کتاب در مورد یک پسر دوازده ساله‌ست به نام جک، که روز اول تعطیلات آخر تابستون، کیلومترها دور از خونه، از خواب بیدار میشه و می‌بینه مادرش نیست. مادر جک از اختلاف دوقطبی رنج می‌بره و جک که قصد نداره مادرش رو به دردسر بندازه و می‌ترسه اگر کسی متوجه این موضوع بشه، اونو از مادرش جدا کنه، تصمیم می‌گیره بی سروصدا، بدون اینکه توجه کسی رو به خودش جلب کنه، به خونه برگرده. اما نه پولی داره و نه دوستی... داستان جذاب و پرکششه و ترجمه‌ی خوبی داره، و البته برای مخاطب نوجوان نوشته شده. توصیه می‌کنم امتحانش کنید.

جک داستان ما یک رویا داره به بزرگی و حجم یک فیل 🐘 و انقدر شجاع هست که برای رسیدن بهش دست به یه ماجراجویی بزرگ بزنه...شروع این سفر پردردسر با مادرش بوده ولی سختی راه و تموم کردنش با جکه اونم تنها بدون هیچ دوستی و حتی پولی با یک راز بزرگ توی قلبش (بیماری دو قطبی مادرش) ... یه وقتایی باید جسارت و سرسختی جک رو قرض بگیری و رها کنی ,فارغ از نظم و شلوغی زندگی , دل روبه دریا بزنی و یکی از رویاهامونو دنبال کنیم تو دنیای واقعی لمسش کنیم ... ( ممکنه هم یه چیز خفنی از آب در بیاد و بقیه هم بتونن ازش بهره ببرن 😶) بقول وایات :( گاهی باید بزنی جاده کنار و ببینی زندگی چی برات میاره ) 🐘🐘🐘🐘🐘🐘🐘🐘 پ ن :رویاهارو باید دنبال کرد ,حتی اگر به بزرگی و ضخامت یک فیل باشه چ به لطافت و کوچکی یک پروانه ...

عالیه عااالی اصن نشر پیدایشو واسه این کتاباش میخوام بغل کنم🌸😻

قشنگ بود. یه سری نویسنده های مبتدی فکر میکنن هر چی رو متفاوت ببینن یعنی کودکانه نوشتن بعد میرن شورشو در میارن. ولی این اینجوری نبود. و جاهایی که از جک فاصله میگرفت و رو نگاه آدم های بیرونی به جک معطوف میشد(مثل کافی شاپ ) هم جالب بود.

من عاشق این کتابم رو جلد کتاب نوشته:رمان هایی که باید خواند به نظرم درست گفته،قلم نویسنده فوق العاده بود و به خوبی آدمو تو عمق داستان میبرد

عالی بود! نویسنده واقعا تونسته بود یک شخصیت نوجوان ماجراجو رو خلق کنه که خواننده حتی اگر با بیماری مادر اون آشنایی نداشته باشه ، میتونه ارتباط خوبی با کتاب برقرار کنه و جک رو درک کنه البته بهتون پیشنهاد میکنم که قبل از خوندن کتاب حتما یکم درمورد بیماری شیدایی یا اختلال دوقطبی تحقیق کنید...

داستان رو دوست داشتم چون برام مهم شد که بدونم مادرِ جک کجاست. و همین اشتیاقم برای فهمیدن جواب یعنی داستان به‌خوبی تونسته روایت‌گری کنه قصه‌ی جک و مادرش رو. کمی بخاطر تک‌شخصیتی بودن داستان و کم گفتگو داشتنش حس می‌کردم کند پیش می‌رم اما در کل از خوندنش راضی بودم :)

یه کتاب بسیار ساده و بسیار خواندنی

حس و حال: به خاطر تشابهات زیاد داستان حال و هوای خوندن اولین کتاب رو در دلم زنده کرد(شبیه دختری که کلاس دومه و داره اولین کتاب زندگیشو تو هشت سالگی میخونه و هروقت یه خط کتابو میخونه یه کرانچی میندازه بالا تا حالش بیاد سر جاش😅) داستان: جذاب،ساده،گیرا و در قسمت هایی دردآور... بعد از خوندن یک جلد دزیره تصمیم گرفتم کتاب ساده و در عین حال جذابی بخونم و خوشبختانه کتاب فوق العاده پیدا کردم... به شدت پیشنهاد میشه

کتاب خوبیه 👍🙂 خیلی وقت پیش نسخه چاپی را مطالعه کردم .

کوچک اندازه فیل مادر یا پدر بودن علی رغم همه مشکلاتی که به عنوان یک بزرگسال و انسان ممکن است با آن درگیر باشیم، یکی از پیچیده ترین شرایطی است که هر کدام از ما ممکن است تجربه کنیم. رمان "کوچک اندازه فیل" درباره یک نوجوان است که صبح روزی تعطیل در کمپ ساحلی از خواب بیدار می شود و متوجه می شود که تنهاست، مادرش، وسایل کمپ و ماشین هیچکدام نیستند... و ادامه ماجرا که سعی می کند بدون دردسر درست شدن برای مادرش این ماجرا را حل و فصل کند. "کوچک اندازه فیل" یا آن طور که برای من تداعی می شد؛ کوچک اندازه مادر، به شدت شما را درگیر عواطفتان می کند. به خصوص به عنوان خواننده بزرگسال از اینکه نویسنده چطور توانسته احوال و افکار یک نوجوان را تا این اندازه دقیق و واقعی توصیف کند، تعجب خواهید کرد. رمان "کوچک اندازه فیل" را بخوانید برای اینکه کمک می کند نوجوان ها را بهتر بفهمید و اگر نوجوان هستید برای این بخوانید که هم خودتان را بهتر بشناسید و هم بتوانید بزرگترها را بهتر درک کنید و بیشتر ببخشید. @RadioP4C

کتاب خوبیه😀😀

🌙 الحق این کتاب جزو رمان‌هاییه که باید خوند! ••• داستان از این قراره: مادرِ جک ، مبتلا به بیماری دو قطبی‌ـه. حالا یه دعوا بین جک و مادرش، اونم توی روز اول سفرشون به ایالت مِین ، سر می‌گیره.. مادر جک فردای اون روز غیب میشه و فقط جک می‌مونه با چادر کرایه ای کوچیکش . جک در نبود مادرش با سختی های خیلی زیادی مواجه میشه .. ولی چرا ؟ چرا از همون اول نمیره سراغ پلیس تا مادرش رو پیدا کنن و به داد جک برسن؟ (مثل یه آدم با عقل سلیم!) چون در این صورت .. جک به مادرش خیانت می‌کنه.. اگه پلیس خبردار بشه که مادر جک همینطور گذاشته رفته و پسرش رو ول کرده.. اون وقت، سازمان خدمات اجتماعی( دی.اس.اس) رو میاره وسط و همه چیز بدتر میشه.. اونها جک و مادرش رو از هم جدا می‌کنن و همچین چیزی اصلا خوب نیست.. برای همین جک تمام سختی ها رو به جون می‌خره و از پلیس فراری میشه .. گرسنگی ، کثیفی، تشنگی، بی‌پولی، بی‌خانمانی و تنهایی رو تحمل می‌کنه .. و در عین حال سعی می‌کنه مادرش رو پیدا کنه تا پیش هم برگردن. اما بعداً که بعد از کلی تلاش، مادرش رو پیدا نمی‌کنه، می‌فهمه هدف اصلیش از سفرش چی بوده .. اینکه بره به دیدن یکی .. یه چیزی ! خیلی از آدمها هم در این راه بهش کمک می‌کنن حتی بدون اینکه واقعا بدونن ! ••• من اعصابم خیلی جاها خورد شد 🗿 واقعا همراه جک انگار گرسنگی رو تحمل می‌کردم (خب ماه رمضون هم هست و حق دارم !) انگار تک و تنها بودم توی جایی که احدی رو نمی‌شناسم ! حالا بیا دنبال مادر جک هم بگرد.. از من به شما گفتن که خوندن این کتاب ، صبر و حوصله ی زیادی می‌طلبه؛ ولی ارزشش رو داره.. چون داستانش خیلی خاص و زیباست و در آخر اصلا از خوندنش و وقتی که صرفش کردین پشیمون نخواهید شد 🪄 🐘 ⭐ الان با دید بخصوص تری به فیل ها نگاه می‌کنم.. اونها واقعا انگار موجودات جادویی هستن :)

اگر جزو کسانی که دوستدار کتاب های ماجراجویانه هستید این کتاب رو پیشنهاد میکنم . آخر کتاب واقعا بی نظیر تمام شد و بهتون قول میدم با لب خندون و پر از لذت این کتاب رو تموم میکنید .

جالب بود

کتاب دوست داشتنی ای بود. البته من نمیدونم چرا همه ی مدت فکر میکردم همه ی اینها نقشه ی مادر جک هست و در انتها، مادر جک هست که کنار فیل منتظرشِ😁😁😁 ولی نویسنده سورپرایزم کرد. فکر کنم خودم خیلی کودکانه میخواستم تمومش کنم😅

بخونید این جک با سختی بالای چند روز غذا نخورد تا به چیزی که دوست داشت برسه و به دی. دی. اس نره ولی مامانشم یکم نامرد بود ولش کرد رفت به خاطر یه دعوا

جک مارتل یازده سالش است. او و مادرش به مسافرت رفته اند، اما در روز اول سفر توی پارک ملی آکیدیا، وقتی که جک از چادرش بیرون می زند می فهمد که یک جای کار می لنگد. چرا چادر مادرش هیچ جا نیست؟ مادرش کجا رفته؟جک مارتل یازده سالش است. او و مادرش به مسافرت رفته اند، اما در روز اول سفر توی پارک ملی آکیدیا، وقتی که جک از چادرش بیرون می زند می فهمد که یک جای کار می لنگد. چرا چادر مادرش هیچ جا نیست؟ مادرش کجا رفته؟

زیبا بود برشی خاص از زندگی پسر بچه ای که مادرش دچار اختلال دوقطبی است...