نظرات کاربران درباره کتاب تنها بازمانده
۴٫۰
(۲۲)
نــےآیش🐋
📑🩸🔪در سال ۱۹۲۹ جنایتی هولناک سرخطِ مطبوعات شد. خبری که تا سالها بعد، هنوز همون قصهی کهنه و مسکوتی بود که سینهبهسینه تعریف میشد. "لنورا هوپ" دخترِ ۱۷ سالهی خانوادهای متمول و توانگر، مادر و پدر و خواهرش رو توی عمارتِ هوپ به قتل رسونده بود. علیرغمِ اینکه هیچکس تردیدی دراینکه دستهای لنورا آلوده به خونِ اعضای خانوادهشه نداشت؛ تیم تحقیقات و کارگاههای دایرهی جنایی موفق نشدن مدرکی محکمهپسند برای مجازات کردنِ لنورا پیدا کنن. حالا بیش از ۵۰ سال از اون حادثه گذشته و شما، "کتریج مک دیر" هستید که قراره به عنوانِ پرستار خانم هوپ استخدام بشید بلکه بتونید گذشتهی تاریکتون رو پستسر بگذارید و زندگی جدیدی رو شروع کنید. مدت زیادی نمیگذره که متوجه میشید خانم هوپ قصد داره با یک ماشینِ تایپ، قصهی زندگیش رو براتون تعریف کنه. کنجکاوی و عطشتون برای شنیدن و پی بردن به حقایق؟ مهارناپذیره! بیخبر از اینکه پا به عمارتی گذاشتید که لکههای خون هنوز روی راهپلههاش خودنمایی میکنه..
"آخرین بازمانده" بیتردید یکی از قویترین آثار جناییایه که تابهحال خوندم. کتابی که موقعِ مطالعهش عطشِ دیوانهواری برای رفتن به سطرهای بعدی و کشفِ حقایق به گلوتون چنگ میکشه، فکرتون رو بهشدت درگیر میکنه و تا زمانیکه تمومش نکردید، آشفتگی و کلافگی راحتتون نمیگذاره چرا که داستان از تعلیقِ حیرتانگیزی برخورداره، شخصیتپردازی حقیقتا قابل تحسینه. نویسنده تونسته گزینههای بسیاری رو در سیرِ داستان ایجاد کنه که هربار شکِ ما رو به سمتِ خودشون میبرن. بعلاوه گرههای داستان مثلِ چرخدندههایی درهمتنیده، کاملا منظم و متصل بهیکدیگر پیش میرن تا سوالی توی ذهنتون بیپاسخ باقی نمونه و در نهایت مهمترین نقطهی قوتِ رمان به پلاتتوییستهای قوی و پیاپی برمیگرده که یکی از دیگری، شوکهکنندهترن. باید اعتراف کنم که زمانیکه رمان رو شروع کردم علیرغمِ تعریفهای بسیاری که از شنیده بودم، ابدا تصور نمیکردم با داستانی تا این حد فکرشده و منسجم، مواجه بشم و قصه تونست متحیرم کنه!
فکر میکنم کتابی که مقابلش قرار گرفتید، هرآنچه در یک رمان جناییِ قوی لازمه رو داره. آغازِ گیرا، فرآیند پیشرویِ درگیرکننده، پایانبندیِ عالی و پاسخگویی به همهی سوالات ذهنیِ مخاطب. کتابی که بعد از خوندنش احتمالا علاقهمند به مطالعهی بقیهی آثارِ نویسنده خواهید شد.
حالا با قاطعیت میتونم "تنها بازمانده" رو توی لیستِ کتابهایی که "ابدا قرار نیست بتونید پایانبندیشون رو حدس بزنید" قرار بدم و ادعا کنم که این کتاب احتمالا میتونه یکی از ۳ رمان جناییِ برتر با موضوع پروندهی قتل، بین لیستِ خواندهشدههاتون بشه.
امیدوارم از مطالعهش لذت ببرید و ساعاتی سراسر هیجان رو تجربه کنید :))
نــےآیش🐋
کاربر ۱۴۲۰۶۰۹ عزیز
مایهی دلگرمی و خوشحالیه که از مطالعهی کتاب لذت بردید :))
ممنونم که نظرتون رو باهام به اشتراک گذاشتید💙
کاربر ۱۴۲۰۶۰۹
نی آیش عزیز:هرآنچه در وصف این کتاب گفته بودی کاملا مطابقت داشت،لذت بردم از خوندن داستانی که در هر سطرش خواننده رو غافلگیر میکرد😊
Amin
بقیه لیست غیر قابل پیشبینی تون رو هم میفرمایید؟
hosseinfarahanie
رایلی سیجر اولین کتابی که ازش خوندم، واقعا متحیر کننده بود به خوبی داستان روایت شده بود. خیلی از اشخاصی که کتاب خوندن ناراحتن که چرا انقدر داستان طولانی بوده که در اصل خیلی با جزئیات بوده که خواننده که علاقه بر این داره تصور کنه فضای درونی داستان رو بتونه بخوبی این کارو بکنه.
شوک های که داستان وارد میکنه به خوبی وارد میشه و ریز شوک های بعدیشم تکمیل کننده این قضیه است.
پیشنهاد میشه بخونیدش.
mishka
عالی بود
Saboora
بیخود نیست که جزء بهترینهای جنایی و معمایی بوده. خیلی خوب بود👏🏻
maedeh
داستان کشش زیادی داشت، یجاهایی دیگه حوصلم داشت سرمیرفت، اما پایان جالبی داشت
زُری دختری در کتابخانه
همین الان تمومش کردم و الان شوکه ام و نمیدونم چی بگم... از همین جمله ام میشه فهمید که با کتابی سر و کار دارید که آخرش غیرقابل پیش بینی و شوکه کننده اس...
در طول داستان کلی حدس های مختلف زدم اما همان طور جلوتر میرفتم یکی یکی اشتباه از آب در اومدن.
اگه به کتاب های معمایی علاقه دارید حتما این کتاب رو بخونید
ف.م
نسبتا خوب بود، ویراستاری ضعیفی داشت.
booklover
برعکس بعضی از دوستان به نظرم توضیحاتش برای درک فضا لازم بود و من از فضاسازی داستان خیلی لذت بردم. در طی داستان چندین بار حدسام تغییر کرد و در اخر هیچ کدوم درست در نیومد. من طی یک روز خوندمش تا جایی که چشمام درد گرفت. تنها چیزی که یه ستاره رو کم کردم اینه که بعضی جاهاش دلایل منطقی ای وجود نداشت.
کاربر ۱۴۲۰۶۰۹
جنایتی وحشتناک در عمارتی بالای صخره های کنار دریا در یک شب طوفانی اتفاق میفته،پدر مادر و یکی از دختران با ضربات چاقو به قتل میرسن و تنها بازمانده لنورا هوپ دختر کوچک خانواده با لباسهایی غرق در خون متهم به قتل خانواده میشه ولی هیچوقت قبول نمیکنه که اونارو کشته و مدرک معتبری هم پیدا نمیکنن که لنورا قاتل باشه،به همین خاطر اون به عمارت برمیگرده و بعد از اون دیگه هیچکس اونو خارج از عمارت نمیبینه،بعدها شایع میشه که لنورا فلج شده و حتی نمیتونه حرف بزنه و همیشه یک پرستار مراقبشه.....
کیت یک مراقبه(کسیکه اموزش میبینه از ادمای ناتوان نگهداری کنه ولی پرستار نیست) و بعد از چالشهایی که در محل کارش داشته بهش پیشنهاد میدن مراقبت از النورا رو قبول کنه،کیت که بی پول و بی جا و مکان بوده با ترس و لرز قبول میکنه و داستان از همینجا شروع میشه......
شما نمیتونید حتی یک کلمه از این داستانو نخونده رد بشین جذابیت و غافلگیری در تمام داستان وجود داره و تا آخرین صفحه کتاب ادامه پیدا میکنه بدون هیچ حرف اضافه ای ویکی از نقاط قوت این داستان اینه که به تمام سوالاتیکه ممکنه در ذهن خواننده بوجود بیاد در مراحل مختلف جواب داده میشه،حتما حتما بخونید ولذت ببرید😊
به دنبال آلاسکا
چون امتیاز بالایی(چه توی گودریدز چه اینجا) بهش داده بودن برای همین با توقع زیادی کتابو شروع کردم اما انتظاراتمو برآورده نکرد. بزرگترین ایرادی که میتونم ازش بگیرم داشتن پلات توییست های بیش از اندازه بود!اینقدر که آخر های کتاب همه چیز داشت غیر منطقی میشد.
با این حال ارزش یکبار خوندن رو داره.
پرتو
در حدی که ازش تعریف میشد نبود، کتاب های بهتری در این سبک وجود دارن.
کاربر 7207863
به به کتاب خوبی بود.💀
حجم
۳۷۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۴۰۰ صفحه
حجم
۳۷۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۴۰۰ صفحه
قیمت:
۸۰,۰۰۰
۲۴,۰۰۰۷۰%
تومان