نظرات درباره کتاب عیدی موتورچی و نقد و بررسی خوانندگان | طاقچه
تصویر جلد کتاب عیدی موتورچی

نظرات کاربران درباره کتاب عیدی موتورچی

انتشارات:نشر خودنویس
امتیاز:
۴.۸از ۱۳ رأی
۴٫۸
(۱۳)
کاربر ۸۸۷۷۸۹
من اگر میخواستم دزفول و رود دز و گذشته خوزستان و آن حوالی را در صد پیش مطالعه کنم بهتر از این کتاب نمیشود تصویر کرد من کتاب را خوانده و خیلی لذت بردم و قدرت زنان در کل داستان جاری است و بینهایت عالی بود.
کاربر ۳۵۳۶۱۹۷
قصه پر کشش و جذابی رو خوندم که می تونم بگم با توجه به تعداد صفحات اصلا از خوندنش خسته نشدم خصوصا از یک سوم داستان که گذر کردم حال و هوای داستان رو بیشتر و بهتر حس می کردم و راحت باهاش ارتباط برقرار کردم اما دو‌نکته اساسی داستان توی چشم می زد نخست تغییر زاویه دید از دانی کل به من راوی در فصل های آخر کتاب و دوم عدم باور پذیری بخشی از ماجرا انگار به انتهای رمان که می رسیم پیرنگ کمی ضعیف می شود و بعضی روایتها با وجودی که سعی شده دلیل ارائه شود اما چندان موفق نبوده اما این موضوع از جنبه کشش ماجرا چی ی کم نمی کند و خواننده مایل است بداند بعد چه شد با توجه به تعدد شخصیت ها و طول زمانی و مسائل تا یخی داستان می شود گفت نویسنده تقریبا خوب از پس کار بر آمده
کاربر 8905501
من اصالتا یک دزفولی هستم . خانم سوزنگران در این رمان به خوبی از اقلیم و فرهنگ دزفول با قلم زیباشون نوشتند و مرا به ِت فضا بردند . لذت بردم
کاربر 3726099
کتاب عیدی موتورچی خانم سوزنگران رو خوندم، باید بگم بعنوان اولین رمان بلند ایشون عالی بود👏👏 داستانی پیچیده با شخصیت های زیاد که ایشون با ادبیات اقلیمی دزفول، خیلی زیبا تونستن از پسش بربیان و خواننده رو تا انتهای داستان با خودشون همراه کنند. تصویر سازی زیبا از شهر و و قبرستان و علی الخصوص رود دز واقعا برام جذاب بود. مردسالاری و فرزند همسری، زندگی خان و رعیتی، فقر و فلاکت و بیماری، خیانت به همنوع و ...مواردی بود که در این رمان ملموس بود. شخصیت ابراهیم در داستان، به خواننده هشدار داد که همیشه آدم از کسی ضربه میخوره که انتظارش رو نداره😢 از نقاط ضعف کتاب اول از همه ویراستاری ضعیفش بود که بعضی موارد واقعا آزار دهنده بود. نکته دوم اینکه در دو سه فصل آخر راوی کل تبدیل به اول شخص شد که من ترجیحم همون راوی کل هست تا روایت یکنواخت باشه. دو سه مورد هم اغراق به چشم می خورد، مثلا بذل و بخشش های عیدی یا اقامت چند ماهه با آساره در تهران یا تصویری که از شنا کردن بدری بدون لباس داده میشه یکم غیر عادیه
کاربر 8954385
کتاب عیدی موتورچی با قلم توانای نویسنده این کتاب بشدت جذاب و خواندنی است.کتابی که با شرح جزئیات به تصویر سازی خواننده کمک میکنه.خوندن این کتاب و به تمام دوستداران کتاب پیشنهاد میکنم.اوایل داستان شاید کمی گنگ باشه ولی به مرور با شخصیت ها و محتوای داستان آشنا میشید.
کاربر 8954290
ابتدای داستان کمی شاید روان برای من نبود با وارد شدن ب فصل ها جوری بهت می‌چسبه که هی دوست داری ورق بزنی کلمات خیلی فاخر که فقط تراوش ی ذهن باز و خلاقه. خیلی خوشم اومد واقعا از اون دسته کتاب هایی هست که میبرتت ب اون سالها و همزاد پنداری میکنی
کاربر 8926764
درود. اکتاب (عیدێ موتورچی) را مرداد ماە ١٤٠٣ مطالعه کردە ام. رمانی جالب و جذاب است. مطالعه آنرا به شما پیشنهاد می دهم.
یه کتاب باز پیر
عیدی موتورچی کتاب خوبیه،روایتش زبانی ساده و روان داره و به فرهنگ و تاریخ خوزستان پرداخته. شخصیت ها شکل می گیرن و ساختاری باورپزیر دارن. در مجموع کتاب خوبی بود و پیشنهاد می کنم مطالعش کنید
lovely_book
این کتاب یک داستان اقلیمی و خواندنی نثر کتاب کمی سنگین ولی کم‌کم به آن عادت می‌کنید.
کاربر 2171672
رمان جذاب و پرکششی است. ماجرا در دزفول می گذرد و زبان و گویش زیبای دزفولی لذت خواندن داستان را دوچندان کرده است.به امید موفقیت های بیشتر برای نویسنده ی کتاب.
کاربر ۳۵۳۶۱۹۷
قصه رمان عیدی موتورچی رمانی است جذاب و پرکشش که با وجود تعداد صفحات بالا می تواند به راحتی خواننده را تا پایان کار با خود همراه کند با‌وجودیکه دوسه فصل اول به نسبت باقی فصلها هنوز آن کشش و جذابیت را ندارد اما خواننده در باقی کار با شناخت بیشتر از شخصیت ها و ادم های داستان واقعا مایل است بداند بعد چه می شود و چه بر سر شخصیتها می آید داستان از یک بستر اقلیمی و تاریخی خاص و متمایز برخوردار است که این هم به کشش کار می افزاید اما دو نکته هست که به گمانم به کار لطمه زده نخست تغییر زاویه دید در چند فصل انتهایی رمان که بدون هیچ قرارداد خاصی و به یکباره رخ می دهد و خواننده حرفه ای را به شک می اندازد که چرا و طبق کدام قرارداد قبلی رمان از زاویه دید سوم شخص به زاویه دید من راوی تغییر می کند و دیگر خدشه ای که در پیرنگ داستان ایجاد می شود؛ برخی مسایل و اتفاقهای داستان دلیل موجهی ندارد و خواننده را سردرگم می کند که چه شد و چرا اینطور شد و حتی تکلیف بعضی شخصیتها ی اصلی در انتهای رمان مشخص نمی شود که این به کار لطمه زده با وجود همه اینها کشش داستان این قضیه را پوشش می دهد
کاربر 8958486
داستان تو شهر دزفول تو دوره خان و رعیتی میگذره یه بیماری مسری تو شهر شیوع پیدا کرده واین وسط جنازه های مردم رو دست شهر مونده که چند نفر داوطلب میشن جنازه ها رو خاک کن داستان از همینجا شروع میشه سبک زیبای نویسنده یه جوری میخکوبتون میکنه نمیتونید کتاب و زمین بزارید داستان عشقی عیدی و بدری و آساره و اتفاقای عجیب غریبی که تو شهر میافته واقعا جذابه
کاربر 8509248
یک سوم ابتدای کتاب مملو از استعاره‌های زیبا، شروع خیلی گیرا، و ای کاش انقدر زود تمام نمی‌شد. به نظرم باید به رابطه‌ی عیدی و بدری بیشتر پرداخته می‌شد. در کل رمانی هست که ارزش خوندن داره و آدم رو با خودش می‌بره. و چه جمله‌های زیبا و مفهومی‌ای درونش موج می‌زنه.
کاربر 8954508
چند وقتی بود کتاب رو با توجه ب نظرات تهیه کرده بودم فکر نمیکردم آنقدر خوشم بیاد که بخوام از کتاب نقدی داشته باشم ب صورت خیلی حرفه ای کلمات به خوبی ٱدا شده بودن. سطر ب سطرش جملات نابی داشت یجا میگفت «انسان گناهکار و پشیمون از همه بیشتر ب خدا نزدیکه»
کاربر 8586140
رمانی «عیدی موتورچی » رمانی خواندنی پرکشش است ، و علیرغم تعدد شخصیتهای داستان و رفت و برگشت های زمانی از انسجام بسیار خوبی برخوردار است.و دیگر اینکه اقلیم جنوب و به طور خاص شهر دزفول و رود دز را نیز به خوبی به مخاطب معرفی کرده و شاید بشود گفت اساسا رود دز از نوعی شخصیت خاص در داستان برخوردار است.

حجم

۲۸۶٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۳۱۶ صفحه

حجم

۲۸۶٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۳۱۶ صفحه

قیمت:
۸۶,۰۰۰
۴۳,۰۰۰
۵۰%
تومان