نظرات کاربران درباره کتاب چیزهایی که هرگز فراموش نکردیم

🥤"نائومی" و "تینا"، دو قطبِ کاملا مخالف و خواهرانی هستن که احتمالا به‌جز "هم‌خون" بودن‌شون، هیچ وجه‌اشتراک دیگه‌ای باهم ندارن! تینا همون خواهرِ قانون‌شکنیه که به هیچ اصولِ خاصی پای‌بند نیست. روابطِ ناپایدار، دروغ‌های تموم‌نشدنی، دزدی و کلاه‌برداری تنها گوشه‌ی کوچیکی از سابقه‌ی تاریکیه که تینا در تمام سال‌های عمرش برای خودش ساخته. در مقابل نائومی همیشه تلاش کرده که جای خالیِ فرزندی که مایه‌ی سرافرازی باشه رو برای خانواده‌ش پر کنه. دختری که مهربون و دوست‌داشتنیه و حتی به شکلی اعتیادگونه تصمیم گرفته توی همه‌ی‌ برهه‌های زندگیش خوشحالی و رضایتِ خودش رو فدای حال‌خوبِ خانواده‌ای بکنه که تینا سرشکستگی‌های زیادی براشون به ارمغان آورده و تحملِ دراماهای بیشتری رو ندارن! بخشی از فداکاری‌های نائومی همیشه به درست کردنِ خرابکاری‌های تینا برمی‌گرده. حالا چه اتفاقی میوفته اگر درست توی روزِ عروسیش، خواهرِ دردسرسازش از یه ایالت دیگه بدونِ هیچ توضیح اضافه‌ای ازش درخواستِ کمک بکنه؟ آیا نائومی حاضر میشه خط بطلانی بر همه‌چیز بکشه تا تینا رو نجات بده؟ اگه این هم یکی دیگه از دسیسه‌های خواهرش باشه چی؟ توی اون ایالت چه‌جور آدم‌هایی انتظارِ نائومی رو میکشن؟ این‌بار پای نائومی قراره به چه ماجرایی باز بشه؟ شما هم می‌تونید توی این ماجراجویی همراهِ نائومی باشید.. "چیزهایی که هرگز فراموش نکردیم" از کشش و جاذبه‌ی خیلی خوبی برخورداره. خصوصا اگر reading slump رو تجربه می‌کنید (مدتیه علی‌رغم میل‌باطنی‌تون نتونستید کتاب بخونید و با اثری ارتباط بگیرید) یا دچار حالت reader block شدید (اخیرا کتاب خوبی مطالعه نکردین) یکی از مناسب‌ترین گزینه‌هاییه که میتونم بهتون توصیه‌ش کنم🥽👀🪼💕 صادقانه میتونم بگم که کتاب رو با نگاهی کاملا نقادانه شروع کردم و از اونجایی که تجربه‌ی خیلی خوبی از عاشقانه‌هایی که توی بوک‌تاک‌های مختلف (خصوصا پلتفرم تیک‌تاک) وایرال میشن ندارم؛ توقع داشتم با یه ورژنِ خارجی‌ از رمان‌های 98ia مواجه بشم:))) اما این اتفاق نیوفتاد و سرتاسرِ کتاب بوی تارتِ لیمویی و وانیل میداد🥲🧁🍋 و باعث شد حسِ گرم و امنی رو با مطالعه‌کردنش تجربه کنم. بنابراین میتونم بگم اگر دنبالِ یه کتاب تابستونی می‌گردین که سرگرم‌تون کنه و بینِ مطالعه‌ش وقفه نندازید و مزه‌ی لبخند و عطرِ بابونه رو توی فضای اتاق‌تون پر کنه، احتمالا قراره از این کتاب لذت ببرید🤍

کتاب عاشقانه زیبایی بود اما خیلی سانسور شده بود یعنی شب یهو میشد صبح. اما اگر برای استراحت می خواهید کتاب عاشقانه بخوانید این کتاب را پیشنهاد می کنیم.

•با اینکه آخراش خیلی دیگه ۹۸یا و سیندرلایی شده بود ولی در کل داستان متوسط و خوبی بود درباره حس ناکافی بودن و عزت نفس داشتن جرئت زندگی کردن و مواجهه با مسئولیت های زندگی حرفای خوبی زده بود. •شخصیت پردازی متوسط داشت روند داستان نسبتا سریع بود اما یسری جاها بی منطق بود یا یهو بدون دلیل درست حسابی امداد غیبی از راه می رسید یا رفتارایی که به شخصیت نمیخورد. •ترجمه نشر کوله پشتی رو کنار زبان اصلی خوندم و با اینکه ترجمه روانه اما بشدت سانسور شده. •نقطه ضعف اصلی کتاب بنظرم پایانش بود که بشدت دراماتیک و رویایی بود با اینکه کتاب در ژانر درام و عاشقانه‌س ولی کتاب بزرگساله و این همه به خوبی و خوشی در این اندازه کنار هم زندگی کردن و همه مشکلات پروانه شدن میتونه از یه طرف غیرواقعی بودنش ادمو اذیت کنه و از طرف دیگه مخاطب های این کتاب که برای حال خوب سراغش اومدن رو خوشحال کنه. •در کل بعنوان یه داستان متوسط دوستش داشتم و نمره من ۲.۵ از پنج.

کتاب قشنگیه البته من زبان اصلیشو خوندم

نائومی ویت بعد از ساعت ها رانندگی بی وقفه برای رسیدن به خواهرش و کمک به اون، وارد شهر ناکماوت میشه و میره توی کافه‌ای که قرار داشتن همونجا متوجه میشه عکس خواهر دوقلوش به عنوان یه خرابکار توی شهر پخش شده! در حالی که داره کافه دار قانع میکنه تینا نیست و خواهر دوقلوشه، ناکس مورگان با یه جمله وارد کافه میشه: گمشو بیرون! میون این دعوا ماشین نائومی دزدیده میشه و ناکس برای جبران اشتباه گرفتن این دو خواهر تصمیم میگیره این خانوم باکلاس (که ذره سلیقه اش نیست) رو به ایستگاه پلیس برسونه... . . کتاب با حال و هوای تابستونی بود و پر از چالش، کتاب جالبی بود برام و حس خیلی خوبی گرفتم از خوندنش! در کنارش کل‌کل کردن شخصیتا برام خنده دار بود و باهاشون می‌خندیدم، مخصوصا گروه های دوستانه‌ی نائومی و ناکس در کل برای لذت بخش بود

خیلی کتاب خوبی بود و ارزش خودشو داشت هرچند یکم زیادی سانسور داشت و یکم گیج میکرد ولی خیلی ازش خوشم اومد و مشتاقانه منتظرم دو جلد بعد هم ترجمه بشن

خیلی تینیجری و غیر واقعی بود. شبیه آرزو های یه دختر نوجووون

داستان دو خواهر دوقلو که کلی باهم فرق دارن،یکی باهوش و مودب و حمایتگر و در مقابلش یک خواهر سرکش و دردسر ساز،نائومی از خواهرش پیامی دریافت میکنه که ازش کمک میخواد پس به شهر محل اقامت خواهرش میره ولی اتفاقاتی براش میفته که باید بخونین. اصلا فکرشم نمیکردم این داستان بتونه انقدر برام جالب و جذاب باشه که بخوام یکنفس بخونمش،خیلی وقته خریدمش ولی هر بار خوندنشو عقب مینداختم و وقتی شروع کردم واقعا دیگه نتونستم بزارمش زمین،داستان تلفیقی از تمام احساسات خوب و بد آدما رو در خودش گنجونده و میتونه براتون آموزنده هم باشه،در نهایت اگه دلتون یه داستان پر از عطر گلهای بهاری و کیک میخواد این همونه😊

برای گذران وقت بد نیست اما چیز خاصی به دانش شما اضافه نخواهد کرد.

رمان عاشقانه ایی که نهایتش با خوشی و خنده و خوشبختی به انتها رسید ... جدال داستان های تکراری عاشقانه برای یه بار خوندن پیشنهاد میشه