نظرات درباره کتاب پابرهنه در وادی مقدس : زندگینامه و خاطرات شهید سیدحمید میرافضلی و نقد و بررسی خوانندگان | طاقچه
تصویر جلد کتاب پابرهنه در وادی مقدس : زندگینامه و خاطرات شهید سیدحمید میرافضلی

نظرات کاربران درباره کتاب پابرهنه در وادی مقدس : زندگینامه و خاطرات شهید سیدحمید میرافضلی

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۸از ۲۲ رأی
۴٫۸
(۲۲)
ونوشه
قشنگ بود. شخصیتش من رو یاد مجید سوزوکی انداخت. امثال این شهید تو جبهه زیاد بودن. واقعا راست گفت که درسی که تو جبهه گرفت تو هیچ مدرسه و دانشگاهی نمیتونست بگیره. از طرفی نحوه شهادتش و اینکه همرزم شهید همت بود حتی تا لحظه شهادت برام جالب بود. خوشا به سعادتش پابرهنه تا بهشت رفت. روحشان قرین آرامش...
کاربر 5744403
سلام این شهید بزرگوار به همراه دوستان اش شهید حاج احمد امینی (فاتح الوند ) اخراجی بودند و بعد معراجی شدند
atefeh
اینهمه پشتکار و تلاش بیخوابی و سختی دادن به جسم. واقعا قابل تحسین بود برام اینکه یه آدم ا چه حد میتونه تغییر کنه یه ادم با یه خصوصیات بذ یه هو یه فرشته بشه و اسمونی واقعا جذاب و زیبا بود ...
قاصدک
مابرای ادامه دادن راه شهداچه کردیم؟؟
hosseini
خیلی خوبه اینجوری بوده شهدا از تعلقات دنیوی خود گذشتند
zahra.b
اخ اخ اخ که تنهاچیزی که من را با کتاب همراهی کرد اشک بود، به نظرم لازم هست شهدایی که خیلی مشهور نیستن هم ازشون چیزی بدونیم... کتاب فوق العاده ای بود هیچ وقت اسمش رو یادم نمیره با اینکه چندسال پیش خوندم ولی در قلبم حک شد
گمنام
چقد یک کتاب میتونه همه چی تموم باشه 👌👌👌
پروانه
یک جمله ای هست از شهید ناصر اربابیان که " هیچ بدنی دربرابر آن چه روح اراده آن را می کند ناتوان نیست" در این کتاب مرتب این جمله در ذهنم تکرار میشد و این که چقدر انسان می تونه تغییر کنه ، رشد کنه و باهمه قدرت حرکت کنه و اوج بگیره
کاربر 2691587
البته این جمله روایت از معصومین هست بزرگوارا...
حسین
عالی
:)
بسیار کتاب زیبا و تاثیرگذاری بود از خواندن این کتاب بسیار لذت بردم🌱
khatoon
من تو خواب با شهید آشنا شدم ...من هنوز کتاب رو نخوندم ...اما داستان اشناییم رو با این شهید عزیز می‌نویسم ...دیشب در شب تاسوعا تو هیئت بودم یک لحظه به خودم اومدم و چشمامو بستم...اشکام بند اومد گفتم تو کجا این جا کجا...صدای ناله رو می‌شنوی؟این ها همیشه برای امشب آماده هستند ...اما تو کل روز غرق دنیا و گناهی ی ساعت میای هیئت به چه رویی ؟هر وقت آدم شدی بیا..پاشدم اومدم بیرون ... شب خواب آقایی رو دیدم که هی لبخند میزد و چشماشو ریز میکرد ک پاشو بیا این فکر رو نکن ...گفتن اسمش شهید حمید افضلی هست تا بیدار شدم سرچ کردم اسمشون رو دیدم بله همچین شهیدی وجود داره با این تفاوت که میرافضلی هستن اما دقیقا همین چهره بودند با لباس های تمام مشکی و شالی مشکی مثل چپیه دور سرشون بسته بودن ...گذشته ایشون گویا فرق داشته و تصمیماتی گرفتن ...اومدم این جا این کتاب رو دانلود کنم حیفم اومد نگم چطور آشنا شدم با این شهید ..
zahra
اللهم الرزقناشهادت فی سبیلک ان شالله که شهدا خودشون دست مارو بگیرن و بتونیم ماهم جزعی از اون ها باشیم ارزوی شهادت دارم برای خودم و همه اونایی که دنبال شهادت هستن.

حجم

۱٫۹ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

حجم

۱٫۹ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان