
نظرات کاربران درباره کتاب داس مرگ (جلد اول)
۴٫۷
(۱۱)
دنیا
عاالللیییی خیییلی باحاله
mha
اینکه آدم چطوری میتونه استاد وحشی قاتلشو با چیزایی که از خودش یاد گرفته سرنگون کنه
کتاب خان
از چه چیزی لزتش بردی چه فهمیدی از این کتاب
کتاب خان
داس مرگ فقط یک رمان نیست بلکه داستان مرگ را تعریف می کند
Black pen
بعد مدت ها برگشتم با یه نظر😀
خیلی وقت بود داس مرگ توی لیست کتابام بود و بالاخره خوندمش🙃
خیلی کتاب قشنگی بود و دنیایی که به قلم نیل شوسترمن ساخته شده متفاوت و جالب بود💫
یه خلاصه کوچولو:(خلاصه بزرگ و کوچکی داریم مگه؟🤣)
فرض کنین مرگ طبیعی ، بیماری ، فقر و... وجود نداشته باشه دنیا چجوری میشه؟ احتمالا خیلی متفاوت تر و بدون استرس مرگ ( یعنی حتی اگه خودتو از یه ساختمون بلند پرت کنی احیا میشی...)ولی سازمانی وجود دارد که هنوز هم مرگ را به خانه ی بعضی انسان ها میکشاند... این سازمان داس مرگ است که شامل داس های زیادیه آنها برای کنترل جمعیت دنیا انسان ها رو خوشه چینی میکنن.
یکی از این داس ها ( داس فارادی) بعد از یه برخورد عجیب تصمیم میگیره سیترا و روئن رو به کارآموزی بگیره... و داس مرگ ماجرا های اونا رو روایت میکنه (تصحیح خودکارم کتابی کرد خلاصه رو😂)
از شخصیت داس فارادی خیلی خوشم اومد ، و بعد یه مدتی هم از داس کوری🙂 ولی خیلی کم توی کتاب به روئن پرداخته شد😐 چون شخصیت اصلی سیترا بود(کلا حس خوبی به سیترا ندارم!)
شروع اسپویل‼️✨✨✨:
چقدر ایده ی خوبی بود کار سیترا برای مصونیت به روئن!! ولی خیلی از اون تیکه ش خوشم اومد که روئن گفت« دوست دارم» سیترا در جواب گفت « منم همین طور حالا رو گمشو»😂
چقدر خوشحالم فارادی زنده سسسسسس🌟 خیلی ذوق کردم
ولی جدا واقعا روئن بهترین کارو کرد گدارد رو کشت🥹 حقش بود خیلی دلم خنک شد🤤 خب دیگه...
اسپویل تموم شد‼️✨✨✨
توصیه میکنم حتما بخونین خودمم هم جلد های بعدی رو حتما میخونم😁
ومبت بدعنق🐾
آره رند رو که یادمه آها یادم اومد ، اسمشو همیشه یادم میره همون بگو تیغه ی اعظم راحت یادم میمونه😂
اونجا بود توی ترجمه😅
kavion
همون تیغه اعظم دیگههه که گدارد دعوتش کرد مهمونی بعد مجبورش کرد بپره تو استخر مگه توی این ترجمه نبود؟
رند همون که از زیردستای گدارد بودددددد دیگهههه
ومبت بدعنق🐾
واقعا یادم نیس...
آلاسکا🍯
داستانش جذاب بود و آدم رو کاملا جذب میکنه جوری که دوست داری مرتبا ادامه بدی و بخونی و بری جلو و کلی هیجان داشت.
به نظر من یجور ظاهر قشنگ هست این کتاب. منظورم ظاهر داستان هستش ولی اگر بخوای عمیق بشی آموزنده نبود. یکی از جاهای خیلی بد داستان اونجایی بود (خطر اسپویل) که آخرای کتاب پسربچه معتقد فرقه منحرف، شجاعانه جلوی ولتا ایستاد و باور داشت که ارتعاش جلوی ولتا رو میگیره ولی هم پسربچه و اگر اشتباه نکنم کل ۱۲ بچه رو ولتا میکشه و بعد خودش خودشو خوشه چینی میکنه. خب از ۲ منظر میشه نگاه کرد : یکی اینکه افراد نا آگاه جامعه عضو فرقه دین مانند میشن و با اینکه کاملا بهش باور دارن، مطلقا در اشتباه هستن و با کار ولتا که ایمان بچه نابود شد یجور شک گرایی نسبت به همه باورهای دینی و کاری انجام ندادن دین برای فرد معتقد هستش و یه منظر دیگه که دید خوشبینانه تر داشته باشیم منظور اینه که چقدر بی اطلاع بودن از راه و انتخاب نکردن مسیر درست، مشکل ساز هستش مثل هزاران فرقه ضاله که دنیای واقعی داریم. نکات عجیب زیاد داشت. پدر و مادر کلا حذف بودن هم برای سیترا و هم روئن. چرا روئن بعد داس شدن، اسم لوسیفر رو انتخاب کرد که از القاب شیطان هستش؟
تو دفترچه خاطرات داس مرکوری مواردی راجب خدا بود که خیلی سطحی نوشته شده بود. فساد زیاد داس ها در این جامعه پیشرفته و اینکه هر داس هرکی رو خواست بکشه خیلی اذیت کننده بود.خداروشکر حداقل آخر کار بد داستان از بین رفت.
من از درون مایه و هدف اصلی و پیام های ناخودآگاه کتاب خوشم نیومد.
حجم
۱٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۹۶ صفحه
حجم
۱٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۹۶ صفحه
قیمت:
۸۷,۰۰۰
تومان